۱ |
ال آی: اسم دختر ترکی به معنی ماه طایفه، خوش چهره، زیبا. |
۲ |
السا: دانه ای خوشبو که بر روی خمیر نان می پاشند. بررسی کاملتر: اسم السا. |
۳ |
الما |
۴ |
الهام: وحی. به دل افکندن، در دل انداختن، القاء معنی خاص در قلب به طریق فیض. |
۵ |
الهه: رب النوع، در اعتقادات قدیم خیلی از فرهنگ های باستانی، نیمه خدایی که نماینده نوعی خاص بوده و به صورت زنی ظاهر میشده است. |
۶ |
آرا: آراینده. |
۷ |
آرام: موقر، با آرامش، متین. |
۸ |
آرامهر: آرا + مهر، مهر آرا، آراینده خورشید. آراینده مهربانی. |
۹ |
آسا: آسودن، آسایش دهنده، وقار، ثبات، آراینده. |
۱۰ |
آساره: نام دختر به زبان لری بختیاری به معنی ستاره. |
۱۱ |
آسودا: راحت و آرام، آسوده. |
۱۲ |
آسوده: آرام، راحت، خاطرجمع، فارغ، بی خیال. |
۱۳ |
آلا: سرخ، سرخ کم نگ – نعمت ها. بررسی کامل: اسم آلا. |
۱۴ |
آلاله: اسم گل، شقایق، لاله. |
۱۵ |
آلما: اسم ترکی دختر به معنی سیب. درخت سیب جنگلی. |
۱۶ |
آمال: اسم عربی دخترانه به معنی آرزوها، آرمان ها، امیدها. |
۱۷ |
آهو: غزال، غزاله، (به مجاز) معشوق زیبا، (در قدیم) (به مجاز) چشم زیبا. |
۱۸ |
آوا: آواز، بانگ، صدا، صلا، صوت، لحن، ندا، نغمه. بررسی کامل: اسم آوا. |
۱۹ |
آرامه: منسوب به آرام، آرام. |
۲۰ |
آوامهر: ترکیب آوا و مهر. صدای زیبای مهر. |
۲۱ |
آی سو: اسم ترکی. مرکب از آی به معنای ماه بعلاوه سو به معنای آب، ماه و آب. بررسی کامل: اسم آیسو. |
۲۲ |
آی سودا: اسم ترکی به معنی ماه در آب. |
۲۳ |
آی گل: آی (ترکی) + گل (فارسی) گلی چون ماه. |
۲۴ |
حلما: بردباران، صبوران – به ضم ح، جمع حلیم، صبوران، دختران صبور. |
۲۵ |
حماسه: دلاوری، شجاعت، رجز، شعرحماسی، شعررزمی، رزم نامه. |
۲۶ |
حورا: زن زیبای بهشتی، زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی. |
۲۷ |
داگل: داگل نام دخترانه لری است به معنی مادری که مانندگل لطیف و زیبا و دوست داشتنی است. |
۲۸ |
درا: جلاجل، درای، زنگ، ناقوس. |
۲۹ |
درسا: شبیه به دُر، گران قیمت و ارزشمند. |
۳۰ |
درگل: در (عربی) + گل (فارسی) مروارید گل ها. مجازا زیبای ارزشمند. |
۳۱ |
دروار: (دُر + وار (پسوند شباهت) مثل مروارید. ارزشمند، گرانبها. |
۳۲ |
دعا: نیایش، راز و نیاز، مناجات، ورد. |
۳۳ |
دل آرا: آرامش و شادی دیگران، محبوب، معشوق. دلارا: بررسی کامل: اسم دلارا. |
۳۴ |
دل آرام: آرامش دهنده قلب، تسکین دهنده دل. دلارام: بررسی کامل: اسم دلارام. |
۳۵ |
دل آسا: مایه آسایس دل، موجب تسکین و آسایش دل. به نوعی معادل اسم دلسا هست. |
۳۶ |
دل آوا: نوای دل. |
۳۷ |
ملکا: بررسی کامل اسم ملکا. |
۳۸ |
وهار: نام کردی به معنای فصل بهار. |
۳۹ |
دلدار: جانان، دلارام، دلبر، دلداده. |
۴۰ |
دلسا: به معنی مایه آسایش دل یا مانند دل. بررسی کامل: اسم دلسا. |
۴۱ |
راما: منسوب به رام. |
۴۲ |
رسا: رسیده، واضح، بلند. |
۴۳ |
رها: خلاص، فارغ، مرخص، نجات یافته و آزاد. پراکنده. |
۴۴ |
سروه: اسم دختر کردی به معنی نسیم. |
۴۵ |
ساحل: لب دریا. زمینی که در کنار دریا یا دریاچه یا رودی بزرگ واقع شده است، مرزبین آب و خشکی. |
۴۶ |
سارا: خالص، پاک. بررسی کامل: اسم سارا. |
۴۷ |
سارال: اسم دخترانه کردی، نام روستایی در نزدیکی سنندج. |
۴۸ |
سارای: آسایش دل، ماه زرد، ماه شب چهارده. |
۴۹ |
سارگل: گل زرد. |
۵۰ |
ساره: به معنی امیره من، زوجه ابراهیم خلیل (ع). بررسی کامل: اسم ساره. |
۵۱ |
سالومه: صلح و آرامش، صفا و دوستی. |
۵۲ |
سامره: مؤنث سامر، نام شهری در عراق. |
۵۳ |
ساهره مؤنث ساهر، چشمه روان. |
۵۴ |
ساوا خالص، ناب، طلای خالص. |
۵۵ |
سحر: بامداد، پگاه، جادو، سپیده دم. |
۵۶ |
سحرگل: گل زیبای بامداد. |
۵۷ |
سرمه: کحل، سیاهی، تیرگی، تاریکی. |
۵۸ |
سروا: عمارتی که پیشگاه آن گشاده بود سرواز، مانند سرو، سربلند مثل درخت سرو اسمی کردی است. |
۵۹ |
سرور: بزرگ، پیشوا، خداوندگار، خواجه، رئیس، سر، سرپرست. |
۶۰ |
سعاد: نام معشوقه ای در عرب. |
۶۱ |
سلاله: بچه، خانواده، فرزند، کودک. |
۶۲ |
سلما: آشتی، زنِ صلح طلب. نام دختر بین المللی. |
۶۳ |
سلوا: یک کومونه در ایتالیا. بررسی کامل: اسم سلوا. |
۶۴ |
سما: آسمان، ارض، زمین. |
۶۵ |
سها: ستاره کم نور، اختر، کوکب. |
۶۶ |
سودا: اسم دختر ترکی به معنی عشق. بررسی کامل: اسم سودا. |
۶۷ |
سوده: ساییده، کوفته، نرم، سوراخ، مذاب،نام دختر زمعه بن قیس بن عبد شمس. |
۶۸ |
سورا: پرنده ای است سیاه رنگ دارای نقطه های سفید که خوش آواز است. |
۶۹ |
سوری: گل سرخ، گل محمدی، منسوب به سور. |
۷۰ |
سوگل: مورد علاقه و محبت زیاد، محبوب. |
۷۱ |
سوما: ماه، نور ماه؛ (به مجاز) زيبا؛ نهر آب و مجراي قنات. |
۷۲ |
سی دا: اسم دخترانه لری است . سی دا به معنی برای مادر. |
۷۳ |
صالحه: شایسته و درستکار، نیک، خوب، دارای اعتقاد و عمل درست دینی. |
۷۴ |
صدا: صلا، صوت، ندا،آواز، بانگ. |
۷۵ |
طاهره: پاکدامن، پاک. |
۷۶ |
طاووس: زیبا. رنگارنگ. نام نوعی پرنده. |
۷۷ |
طلا: کم یاب، شخص بسیار ارزشمند. |
۷۸ |
طلوع: برآمدن، دمیدن، طلعت، پیدایش. |
۷۹ |
طهورا: به معنی پاک کننده، تطهیر کننده. بررسی کامل: اسم طهورا. |
۸۰ |
عادله: عادل، دادگر. |
۸۱ |
عسل: انگبین، شهد، بسیار شیرین و دوست داشتنی. |
۸۲ |
کام مهر: دوست داشتن. پسندیده. |
۸۳ |
کلاله: زلف، موی مجعد، کاکل، کسمه، دسته گل. |
۸۴ |
گل آسا: زیبنده مثل گل |
۸۵ |
گل رو: کسی که مثل گل زیباست |
۸۶ |
گلاره: اسم دختر کردی به معنی نور چشمی، بسیار عزیز و گرامی. |
۸۷ |
گلرو: زیباروی. |
۸۸ |
وداد: دوستی، صمیمیت، عشق، محبت. |
۸۹ |
گلسا: مثل گل، زیباروی. چون گل، مانند گل، گلسان. |
۹۰ |
گلسار: مانند گل، به شکل گل، گل چهره. |
۹۱ |
گلسر: آن که سر و رویی چون گل دارد. |
۹۲ |
گلمهر: نام دخترانه به معنی گل خورشید. |
۹۳ |
گلی: منسوب به گل، به رنگ سرخ، به گونه ی گل، به رنگ گل. |
۹۴ |
هلسا: بررسی کام اسم هلسا. |
۹۵ |
گوهر: اصل، تبار، حسب، نژاد، نسب، جوهر. |
۹۶ |
گوهرآرا: کسی که با جواهر آراسته شده باشد. |
۹۷ |
لاله: آلاله، شقایق، گلی به شکل جام و سرخ رنگ. |
۹۸ |
لاله رو: لاله چهر، آن که چهره و صورتی سر و زیبا چون گل لاله دارد. |
۹۹ |
لی لی: ظریف و شکننده. |
۱۰۰ |
مارال: آهو، زیبا و خوش اندام. اسم دخترانه تورکی. |
۱۰۱ |
ماه گل: ماهی که مانند گل است. گلی که مانند ماه می تابد. |
۱۰۲ |
ماهرو: یعنی آنکه صورتی چون ماه دارد. زیبارو. معادل اسم ماهچهر. |
۱۰۳ |
ماهروی: کسی که مانند ماه تابان و دلرباست. زیبا. |
۱۰۴ |
ماهسار: زیبا چون ماه. |
۱۰۵ |
ماهک: به معنی خوبروی کوچک، معشوقه زیبا روی و یا خوب روی دوست داشتنی. ماه + ک تصغیر یا ک تحبیب. |
۱۰۶ |
ماهور: بررسی کامل: اسم ماهور. |
۱۰۷ |
ماهورا: بررسی کامل: اسم ماهورا. |
۱۰۸ |
مائده: اسم دختر عربی به معنی سفره، سفره آسمانی، خوردنی، طعام، نام سوره ای در قرآن کریم. |
۱۰۹ |
مرسده: ملکه، عروس جهان، شاداب، زیبا. |
۱۱۰ |
مروا: فال نیک و دعای خیر. اسم اوستایی با تلفظ Morva. |
۱۱۱ |
مروه: بسیار خوشبو و معطر. |
۱۱۲ |
مری دا: نام دخترانه لری. |
۱۱۳ |
مسکا: به معنی لبخند. |
۱۱۴ |
معصومه: اسم دختر عربی به معنی معصوم، پاک، بی گناه، با عصمت، لقب حضرت فاطمه. |
۱۱۵ |
ملکه: شهربانو .سلطنت، صفت راسخ در نفس. |
۱۱۶ |
ملودی: آهنگ، لحن، نغمه، خوش آهنگی. بررسی کامل: اسم ملودی. |
۱۱۷ |
ملوک: پادشاهان، شاهان، ملک ها. |
۱۱۸ |
مه کام: آرزوی زیبای روی،دارای کام و آرزویی چون ماه روشن. |
۱۱۹ |
مها: بزرگ، منسوب به ماه، سنگی مانند بلور. |
۱۲۰ |
مهاد: گهواره، مهد، بستر. |
۱۲۱ |
مهراوه: مرکب از مهر. |
۱۲۲ |
مهرآرا: مهربانی و محبت آرا .ویژگی آن که به مهربانی و محبت آرایش شده. |
۱۲۳ |
مهرآوا: صدا و نوای محبت و دوستی. |
۱۲۴ |
مهرسا: شبیه به مهر، مانند خورشید. بررسی کامل: اسم مهرسا. |
۱۲۵ |
مهرکام: کسی که به دوستی دستت را میگیرد. |
۱۲۶ |
مهرو: خوبرو، زیبا رو، ماهی که در روز نمایان است. |
۱۲۷ |
مهری: منسوب به مهر و محبت. |
۱۲۸ |
مهسا: مانند ماه، زیبا، چون ماه زیبا و درخشان. |
۱۲۹ |
مهسو: دارای زیبای چون ماه، چشمان فریبنده چون ماه، نور ماه. |
۱۳۰ |
مهگل: گلی به مانند ماه زیبا و تابان. |
۱۳۱ |
مهلا: آهسته، آرامش، صبور. |
۱۳۲ |
مهواره: مثل ماه، زیبا و خاص. |
۱۳۳ |
هاله: خرمن ماه. (در نجوم) حلقهی نورانی سفید یا رنگی كه گاهی گِردِ قرص ماه یا خورشید دیده می شود؛ ۲- حلقه یا حاشیهی تابناكی كه در اطراف چیزی به ویژه در اطراف سر مقدسین در نقاشیها دیده می شود؛ ۳- (به مجاز) آنچه گرداگرد چیزی یا جایی را فرا میگیرد. |
۱۳۴ |
هدا: اسم عربی به معنی راهنما. |
۱۳۵ |
هرسام: اسمی بختیاری به معنی اشکهایم. |
۱۳۶ |
هلاله: گلی زرد رنگ خوشبو. اسم اولین پادشاه زن ایرانی است. |
۱۳۷ |
هلما: حلما به معنی صبور است و هلما به معنی ستاره درخشان. بررسی کامل اسم هلما و حلما را ببینید. |
۱۳۸ |
هما: نام پرنده ای افسانه ای دارای بال های بلند. |
۱۳۹ |
همای: خجسته، مبارک، فرخنده. |
۱۴۰ |
همدم: انیس، دلارام، دمساز. |
۱۴۱ |
هوده: حق، درستی، راستی، فایده. |
۱۴۲ |
هورمهر: خورشید. |
۱۴۳ |
پیشنهاد شما؟
در قسمت نظرات اگر اسم بی نقطه دیگری سراغ دارید بنویسید تا به لیست اضافه کنیم. |
تبادل نظر درباره اسم