اسم دختر با ك

اسم دختر با ک

اسم دختر ایرانی با حرف ک

شامل اسم های دخترانه با ک با ریشه های فرانسوی، ایتالیایی، روسی، عربی، گیلکی و کردی.

اسم دخترانه با ک

نام های لاتین با ک مثل کاترین، کارولین و کارمن که در دنیا بسیار محبوب هستند. در گذشته این نام ها از اسم های مورد تایید ثبت احوال بودند. اما در حال حاضر فقط نام کاملیا در این بین مورد تایید ثبت احوال ایران است. در ادامه فهرست کامل نام های دخترانه از کاف را می بینید. در صفحه قبلی نیز لیست اسم دختر فارسی با حرف ك معرفی شدند.

اسم دخترانه با ک
اسم دختر با ک Girls’ name

لیست کامل اسم دختر با ك

ردیف نام ایرانی ریشه اسم   معنی نام
۱ کاترین فرانسه   پاک، بی آلایش.
۲ کاترینا ایتالیایی   = کاترین، به معنی پاک و بی آلایش.
۳ کاتیا روسی   پاک، بی آلایش. کاتیا Kathia در واقع صورت کوچک اسم Kathy با ریشه اصلی یونانی Kathrine است. اسم خاتیا نیز در زبان گرجی مشابه این نام است که “خیلی زیبا” معنی شده است. Kathrine.
۴ کارمن انگلیسی   قرمز
۵ کارولین فرانسه   نام ناحیه ای در آمریکای شمالی.
۶ کاس گیلکی   اسم زیبای شمالی به معنی دختر چشم آبی.
۷ کامله اسم عربی  مؤنث کامل، بی نقص، بی عیب.
۸ کاملیا فرانسه   گلی درشت و زیبا سفید و صورتی رنگ که در بهار ظاهر می شود.
۹ کاملین اسم لاتین   گیاهی با گل های زرد و کوچک.
۱۰ کامیلا لاتین  محافظ معبد، نام دختری جنگجو در افسانه تروا اسم دخترانه
۱۱ کانی فارسی،
کردی
 چشمه آب، کنایه از طراوت و نشاط است.
۱۲ کبرا عربی  کبری، بزرگ، کبیر.
۱۳ کبری عربی  = کبرا.
۱۴ کبریا عربی  اسم دختر با ک به معنی بزرگی، عظمت.
۱۵ کرامت عربی   بزرگواری، شرافت، سخاوت، بخشندگی.
۱۶ کریمه عربی   مؤنث کریم، بخشنده، سخاوتمند.
۱۷ کژال کردی   = غزال، دختری با چشمان زیبا. بررسی کامل: اسم کژال.
۱۸ کلارا فرانسوی   کلارا یعنی، درخشان. معنی معروف هم برایش آمده است. نام راهبه ای ایتالیایی. توضیح بیشتر: Clara name.
۱۹ کلثوم  عربی   اسم یکی از دختران حضرت علی (ع).
۲۰ کوثر عربی   نام چشمه ای در بهشت، نام سوره ای در قرآن کریم که یکی از شأن نزول‌های آن تولد حضرت فاطمه (س) است.
۲۱ کوچیار اسم کردی دختر   یار کوتاه قد (نگارش کردی: کۆیار).
۲۲ کوکب عربی   ستاره، گلی زینتی و درشت و پُرپَر به رنگهای ارغوانی، سفید، قرمز، زرد یا بنفش. اسم گل.
۲۳ کوکبه عربی   شکوه، جلال.
۲۴ کیانا سریانی   طبیعت. بررسی کامل: اسم کیانا.
۲۵ کیجا اسم گیلکی   به معنی دختر.
۲۶ کیجانا گیلکی   دختر مازندرانی که عزیز و دوست داشتنی است.
www.NameFarsi.com

Iranian girl name

◄ ادامه: نام دختر فارسی با ک

نظرسنجی اسم دختر با ک

به نظر شما زیباترین اسامی دخترانه با ك کدام نام ها هستند؟ در قسمت نظرات بنویسید.

اسم دختر با ک

نام دختر با ک

اسم دختر فارسی با حرف ک

خیلی از اسم های زیبای دخترانه ایرانی با حرف “ک” آغاز می شوند. البته نام های محبوب خارجی نیز در صفحه بعدی قرار گرفته اند. از اسم های زیبای دختر با ک می توان به اسم های کیمیا، کتایون و کمند اشاره کرد. در ادامه لیست کامل اسم دختر با ک قرار گرفته است.

Girl name with K

اسم دختر با ک
اسم دختر فارسی با ک

لیست کامل اسم دختر با حرف ک

اسامی دخترانه با ك به همراه معنی و توضیحات کامل

ردیف نام فارسی  معنی اسم
۱ کاشین   نام محلی در شمال ایلام.
۲ کامه  خواسته، آرزو، مراد، هدف، خواهش.
۳ کامیشا  خوشحال، سرزنده، خوش بیان، ترکیب مغلوب و تغییر یافته “شادکام”.
۴ کاناز   چوب ریشه خوشه خرما اسم ایرانی
۵ کانی   (اسم فارسی – کردی) چشمه آب، کنایه از تازگی و نشاط و طراوت است.
۶ کتایون   = کسایون، از شخصیت های شاهنامه فردوسی، اسم یکی از دختران قیصر روم و نیز همسر گشتاسپ پادشاه کیانی.
۷ کرا   اسم همسر مولانا جلال الدین بلخی. اسم های دخترانه در اشعار مولانا را ببینید.
۸ کرانه   ساحل، گوشه، کنار، سو، جهت.
۹ کرشمه   ناز، غمزه، عشوه.
۱۰ کسایون   = کتایون، از شخصیت های شاهنامه، نام یکی از سه دختر قیصر روم و همسر گشتاسپ پادشاه کیانی.
۱۱ کشم   اسم دختر فرهاد پادشاه اشکانی.
۱۲ کشور   سرزمینی دارای مرزهای مشخص که از سایر سرزمین ها جدا شده است. معنی اسم کشورهای جهان را بدانید.
۱۳ کلاله   بخشی از گل که برای جذب دانه های گرده، نگه داشتن و رویاندن آنها و تولید میوه است، زلف، کاکل.
۱۴ کمانه  منسوب به کمان.
۱۵ کمند  دام، کنایه از گیسو. گیسو خود نام دخترانه است.
۱۶ کوشانه  مونث کوشان، دختر ساعی، بانوی تلاشگر.
۱۷ کوشک   کاخ، قصر، اسم دختر ایرج (پسر فریدون پادشاه پیشدادی).
۱۸ کوهینه   پونه. پودنه. قسمی گیاه معطر از احرار بُقول شبیه به نعناع در تداول امروزی. و در قدیم پودنه به معنی نعنع و نعناع، (دهار) و پودنه بستانی مستعمل بوده است. و این گیاه را که امروز پودنه میخوانیم در قدیم پودنه لب جوی و پودنهٔ جویباری (ذخیرهٔ خوارزمشاهی) و نعناع وحشی میگفتند.
۱۹ کهربا   نام صمغی سخت شده و زرد رنگ که خاصیت جاذبه دارد.
۲۰ کهسار   کوهسار، جایی که دارای کوههای متعدد است.
۲۱ کی آفرید   مرکب از کی (پادشاه) + آفرید (آفریده) = کسی که شاه آفریده شده.
۲۲ کی آفرین   آفریننده پادشاه.
۲۳ کی بانو   بانوی شاه، زنی که همه از او حساب می برند.
۲۴ کی دخت   دختر پادشاه
۲۵ کیادخت   دختر پادشاه
۲۶ کیارا  اندوه و ملالت، میل شدید به خوردن انواع خوردنی جات. که البته این معانی برای یک اسم کمی بعید به نظر می آید. توضیح بیشتر: معنی اسم کیارا.
۲۷ کیان بانو   ملکه.
۲۸ کیاندخت   دختری از نسل شاهان، شاهزاده.
۲۹ کیانه   منسوب به کیان، پادشاهی.
۳۰ کیمیا   اکسیر، هر چیز نایاب و دست نیافتنی، افسون. بررسی کامل: اسم کیمیا.
۳۱ کیناز  به کسر کاف، موجب افتخار پادشاه، دختری که پادشاه نازکش اوست، بانویی که در بین بزرگان عزیز است.
۳۲ کیوان دخت   مرکب از کیوان (نام ستاره ای) + دخت (دختر).
۳۳ کیهان دخت   مرکب از کیهان (دنیا) + دخت (دختر). کیهان خود به تنهایی اسم پسرانه است.
۳۴ کیهانه   = کیهان، جهان هستی، دنیا، گیتی.
www.NameFarsi.com

Iranian girl name

اسم دختر ایرانی با ک

لینک بالا شامل نام های دختر (فرانسوی، لاتین، کردی، عربی و …) با حرف کاف است. همانطور که می دانید خیلی از اسم های مرسوم در ایران زمین همانند واژگان از سایر ریشه ها هستند. اسم های فارسی دختر با ک در جدول بالا ارائه شدند.

نظرسنجی اسم دختر با ك

به نظر شما زیباترین اسامی دخترانه با حرف ک کدام نام ها هستند؟ در قسمت نظرات بنویسید.

اسم دختر با ف

اسم دختر با ف

لیست نام دختر ایرانی با حرف ف

شامل اسم های دختر ایرانی زیبا (اسم های مذهبی عربی و …) با ف

اسم دخترانه با ف
نام دختر با ف
ردیف اسم ایرانی ریشه نام معنی اسم
۱ فائحه عربی فایحه.
۲ فائزه عربی فایزه، رستگار، نایل.
۳ فائضه عربی فایضه، فيض رسان، فايده بخش، سودمند.
۴ فائقه عربی فایقه، آنکه به هدفش فائق آمده.
۵ فاتیما عربی فاطیما، نام شهری است در اروپا که به اعتقاد برخی مسلمانان حضرت فاطمه در آنجا ظاهر شده است. برای اطلاعات بیشتر اینجا را ببینید: اسم فاطیما.
۶ فاخته عربی پرنده ای از خانواده کبوتر، کوکو.
۷ فارهه عربی دختر زیبا و با نمک.
۸ فاطمه عربی زنی که بچه خود را از شیر گرفته باشد، نام دختر پیامبر (ص). بررسی کاملتر: اسم فاطمه.
۹ فاطیما عربی = فاتیما.
۱۰ فایحه عربی مؤنث فایح.
۱۱ فایزه عربی = فائزه، مؤنث فائز، نایل، رستگار.
۱۲ فایضه عربی مؤنث فائض.
۱۳ فایقه عربی مؤنث فائق.
۱۴ فتانه عربی بسیار زیبا و دل فریب.
۱۵ فتنه عربی شورش، طغیان، آشوب، همچنین به معنای مفتون، عاشق و دلداده.
۱۶ فخرآفاق عربی باعث سرافرازی آسمان.
۱۷ فخرالزمان عربی شخص برجسته، آنکه مایه مباهات عصر و زمان خود است.
۱۸ فخرالسادات عربی سبب سربلندی سادات، مایه افتخار خانم ها.
۱۹ فخرالملوک نام عربی مایه سربلندی و افتخار پادشاهان.
۲۰ فخرالنسا اسم عربی سبب سربلندی زنان. ترکیب فخر (مایه افتخار) و نسا به معنی زن.
۲۱ فخرایران عربی، فارسی فخر (عربی) + ایران (فارسی) مایه سربلندی ایران.
۲۲ فخرجهان عربی، فارسی فخر (عربی) + جهان (فارسی)، سبب سربلندی و افتخار دنیا، نام همسر فتحعلی شاه قاجار.
۲۳ فخرگل عربی، فارسی فخر (عربی) + گل (فارسی) مایه نازش گل.
۲۴ فخری عربی، فارسی فخر (عربی) + ی (فارسی) منسوب به فخر، منسوب به افتخار.
۲۵ فخیمه عربی مؤنث فخیم.
۲۶ فراهت عربی شأن، شکوهمندی و زیبایی، شوکت.
۲۷ فرح اسم عربی شادمانی، سرور.
۲۸ فرح انگیز عربی، فارسی فرح (عربی) + انگیز (فارسی) شادی بخش، مفرح اسم اصیل ایرانی
۲۹ فرح بانو عربی، فارسی فرح (عربی) + بانو (فارسی) بانوی شادمان.
۳۰ فرح بخش عربی، فارسی فرح (عربی) + بخش (فارسی) شادی بخش.
۳۱ فرح دخت عربی، فارسی فرح (عربی) + دخت (فارسی) دختر شادمان.
۳۲ فرح نوش فارسی، عربی فرح (عربی) + نوش (فارسی) شادنوش، خوشگذران.
۳۳ فرحانه اسم عربی مؤنث فرحان. فرحان و فرهان اسم پسرانه هستند، با معانی متفاوت.
۳۴ فرحتاج عربی، فارسی فرح (عربی) + تاج (فارسی) مرکب از فرح (شادمانی) + تاج.
۳۵ فرحناز عربی، فارسی فرح (عربی) + ناز (فارسی) صاحب شادی و ناز.
۳۶ فرخ لقا فارسی، عربی فرخ (فارسی) + لقا (عربی)، خوش صورت، زیبارو، نام زنی در کتاب امیرارسلان.
۳۷ فرسیما فارسی، عربی فر (فارسی) به معنای شکوه + سیما (عربی) : آنکه صورتی باشکوه دارد.
۳۸ فرمیسک کردی اشک چشم.
۳۹ فرهت اسم عربی فراهت صورت دیگری از فراهت.
۴۰ فرهناز فارسی، اوستایی
– پهلوی
مرکب از فره (شکوه و بزرگی) + ناز= بانوی بزرگمنش و نازنین.
۴۱ فریده نام عربی مؤنث فرید.
۴۲ فریضه عربی عمل واجب، امر واجب.
۴۳ فصیحه عربی مؤنث فصیح.
۴۴ فضه عربی نقره سیم.
۴۵ فضیلت عربی برتری در دانش، هنر و اخلاق، ارزش و اهمیت، شرف.
۴۶ فلامک اسم دختر هلندی نوعی الماس.
۴۷ فلک تاج فارسی، عربی فلک (عربی) + تاج (فارسی) مرکب از فلک (آسمان) + تاج.
۴۸ فلک وش فارسی، عربی فلک (عربی) + وش (فارسی) مانند آسمان بلند و رفیع.
۴۹ فلکناز فارسی، عربی فلک (عربی) + ناز (فارسی)، آن که موجب نازش آسمان است، بسیارزیبا، نام ندیمه شیرین همسر خسروپرویز پادشاه ساسانی.
۵۰ فلور اسم فرانسوی گل.
۵۱ فلورا لاتین فلوریا، در رم باستان، الهه گل ها و بارآوری. فلورا در اساطیر رومی، فلورا الهه یا ایزدبانوی گل‌ها و همچنین ایزدبانوی فصل بهار بود.
۵۲ فلوریا لاتین = فلورا.
۵۳ فوزیه عربی رستگار.
۵۴ فهیمه عربی مؤنث فهیم، زن دانا و با شعور.
www.NameFarsi.com

Iranian girl name

نام دختر فارسی با ف

شامل اسم های پارسی اصیل ایرانی با حرف ف

نام دختر با ف
اسم های دخترانه به ف

منابع

  1. وبلاگ نام فارسی، نوشته دکتر نیکزاد، مقاله ۲۹
  2. ویکی پدیا فارسی: فاخته.
  3. ویکی پدیا: فلورا.

زیباترین اسم ها با حرف ف به نظر شما کدام اسم ها هستند؟

در قسمت نظرات دیدگاه خود را بنویسید.

Girl name with F

نام دختر با ف

اسم دختر فارسی با حرف ف

شامل اسم های دخترانه اصیل فارسی با حرف ف

اسم دختر با ف
اسم دخترانه با ف

اسم دخترانه فارسی با ف

برای دوستانی که به دنبال اسم با ف برای فرزند دختر خود هستند. اسم های پارسی زیبایی از حرف ف وجود دارند که می توانند برای انتخاب اسم دختر استفاده شوند. در زیر فهرست نام های فارسی دخترانه با ف با معنی قرار گرفته اند و در صفحه بعدی نام های دخترانه با ف با ریشه های دیگر لیست شده اند.

ردیف اسم فارسی  معنی نام
۱ فاتن   فتنه انگیز، آنکه آشوب بپا می کند.
۲ فارا   نام کوهی است که در غرب فلات ایران واقع شده است.
۳ فاسیروس   نام دختر اردشیر دراز دست پادشاه هخامنشی.
۴ فام گل   به رنگ گل.
۵ فانیذ   قند، شکر.
۶ فایدیم   به معنای گل نیلوفر است، نام همسر کبوجیه پادشاه هخامنشی.
۷ فرآذر   شکوه آتش.
۸ فراچهر   مرکب از فرا (بالاتر) + چهر (صورت) = آنکه صورتی زیباتر از دیگران دارد.
۹ فرارنگ   فرانک، پروانه، از شخصیتهای شاهنامه، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین.
۱۰ فرازنده   بالابرنده و افرازنده.
۱۱ فرانک   پروانه، از شخصیت های شاهنامه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین. از نام های کتاب شاهنامه.
۱۲ فرانه   فرانک.
۱۳ فربو   مرکب از فر (شکوه) + بو = بو و عطر شکوه و منزلت.
۱۴ فرپرک   شب پره که آن را مرغ عیسی نیز می نامند.
۱۵ فرتوک   پرستو.
۱۶ فرجهان   شکوه دنیا.
۱۷ فرخ بانو   بانوی بزرگوار و فرخنده
۱۸ فرخ بخش   بخشنده بزرگوار، نام یکی از بهدینان یزد که در سال هشتاد و هشت یزگردی می زیسته است.
۱۹ فرخ تاج   فرخ (فارسی) + تاج (فارسی) مرکب از فرخ (مبارک) + تاج.
۲۰ فرخ چهر   دارای چهره فرخنده و مبارک.
۲۱ فرخ ماه   ماه خجسته و مبارک.
۲۲ فرخ ناز   مرکب از فرخ (مبارک) + ناز (غمزه).
۲۳ فرخروز   نام یکی از الحان باربد.
۲۴ فرخنده   مبارک، میمون، خجسته، آنکه یا آنچه وجودش سبب شاده و آرامش است.
۲۵ فرخنده چهر   دارای چهره مبارک و خجسته.
۲۶ فردخت   مرکب از فر (شکوه) + دخت (دختر).
۲۷ فردوس   معرب از فارسی، پردیس بهشت. یعنی صورت عربی “پردیس” است. پس فردوس واژه ای عربی محسوب می شود.
۲۸ فردیس   پردیس = بهشت.
۲۹ فرزان دخت   دختر فرزانه و دانا.
۳۰ فرزانه   خردمند، دانا.
۳۱ فرستو   پرستو.
۳۲ فرشته   موجودی آسمانی، عاقل و برتر از انسان، مَلک.
۳۳ فرشیده   فر+ شیده = نور آفتاب، شکوه آفتاب
۳۴ فرغانه   نام شهری در ترکستان قدیم
۳۵ فرگل   دارای شکوه و زیبایی گل
۳۶ فرمهر   کسی که شکوه و عظمتی چون خورشید دارد.  اسم دختر
۳۷ فرناز   دارای ناز و غمزه، زیبا و باشکوه.
۳۸ فرنگار   دارای نقش و نگار، با شکوه و زیبا.
۳۹ فرنگیز   فرنگیس.
۴۰ فرنگیس   از شخصیت های شاهنامه فردوسی، نام دختر افراسیاب تورانی و همسر سیاوش و مادر کیخسرو پادشاه کیانی.
۴۱ فرنواز   مرکب از فر (شکوه) + نواز (ریشه نواختن).
۴۲ فرنوشا   شکوه و عظمت ابدی.
۴۳ فرنیا   اصیل، دارنده اصل و نسب.
۴۴ فرنیان   پرنیان، ابریشم و حریر، دختری که دارای جسمی بسیار لطیف و زیباست.
۴۵ فروردین   نام ماه اول از سال شمسی، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم.
۴۶ فروز   تابش و روشنی و فروغ.
۴۷ فروزا   تابان، درخشان.
۴۸ فروزاتون   فروز (فارسی) + خاتون (فارسی) بانوی روشنایی
۴۹ فروزان   شعله ور، روشن، مشتعل، درخشنده.
۵۰ فروزجهان   روشنایی جهان.
۵۱ فروزنده   روشن، تابان، روشن کننده، افروزنده.
۵۲ فروزینه   آتش زنه، چخماق.
۵۳ فروشنک   نام نتیجه ایرج پسر فرویدن پادشاه پیشدادی.
۵۴ فروغ   روشنی که از آتش، پرتو، خورشید و دیگر منابع نورانی می تابد، شعله آتش.
۵۵ فروغ بانو   بانوی روشنایی.
۵۶ فروغ دخت   دختر روشنایی.
۵۷ فروهنده   نیکوسیرت و خوبروی، نام فرشته ای است.
۵۸ فره وش   مرکب از فره (شکوه) + وش (پسوند شباهت)، شکوهمند.
۵۹ فرهور   دارای شکوه و جلالی چون خورشید.
۶۰ فریار   دارنده شکوه و جلال.
۶۱ فریال   دارای اندام و هیکل باشکوه، قوی و باشکوه، مرکب از فر (شکوه) + یال (گردن، بالای بازو). بررسی کامل: اسم فریال.
۶۲ فریانه   نام پادشاهی افسانه ای هم زمان با اسکندر مقدونی.
۶۳ فریبا   بسیار زیبا، دلپسند و خوشایند.
۶۴ فریدخت   دختر زیبا و محبوب نام های اصیل پارسی
۶۵ فریر   گیاهی خوشبو.
۶۶ فریرخ   زیبارخ.
۶۷ فریرو   دارای چهره زیبا و با شکوه.
۶۸ فریسا   پریسا، زیبا چون پری. بررسی کامل: اسم پریسا.
۶۹ فریشا   = فریسا = پریسا، دختری که چون پری زیباست.
۷۰ فریما   زیبا و دوست داشتنی.
۷۱ فوژان   بانگ بزرگ، فریاد عظیم.
۷۲ فولاد   پولاد، نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام یکی از فرماندهان دلاور ایرانی در زمان کیقباد.
۷۳ فیروزخاتون   بانوی پیروز.
۷۴ فیروزه   پیروزه، نام سنگی قیمتی که به رنگ آبی یا سبز می باشد.
www.NameFarsi.com

Iranian girl name

اسم دختر ایرانی با ف

نظرسنجی اسم  دختر با ف

به نظر شما زیباترین اسم های دخترانه فارسی با ف کدام نام ها هستند؟ در قسمت نظرات بنویسید.

Girl names with Sh

اسم دختر با ش

نام دختر ایرانی با حرف شین

شامل اسم های زیبای دختر ایرانی (عربی، سنسکریت، گیلکی و …) با حرف ش

اسم دخترانه با شین
نام دختر با ش
ردیف اسم ایرانی ریشه نام معنی اسم
۱ شاخ نبات فارسی، عربی ترکیب شاخ (فارسی) + نبات (عربی)، شاخ شکر، نام افسانه ای معشوقه حافظ شیرازی شاعر گرانقدر ایرانی.
۲ شالیزار گیلکی برنجزار، کشتزار برنج.
۳ شامیرام آشوری نامش بلند باد.
۴ شاه صنم فارسی، ترکی شاه (فارسی) + صنم (عربی)، شاه زیبارویان، نام همسر فتحعلی شاه قاجار.
۵ شاه نبات فارسی، عربی شاه (فارسی) + نبات (عربی): نام همسر فتحعلی شاه قاجار.
۶ شایلی ترکی اسم دختر ترکی به معنی بی همتا.
۷ شراره عربی جرقه، درخشش، روشنی.
۸ شرافت عربی بزرگ منشی، ارزشمندی، بزرگی.
۹ شریفه عربی مؤنث شریف، عالی، ارجمند، ارزشمند.
۱۰ شعری عربی نام ستاره ای است.
۱۱ شعله عربی زبانه و درخشش آتش، فروغ، روشنی.
۱۲ شفیعه عربی مؤنث شفیع، شفاعت کننده.
۱۳ شفیقه اسم عربی مؤنث شفیق، مهربان.
۱۴ شقاقل یونانی گیاهی پایا با برگ های معطر و ریشه های ضخیم و خوراکی.
۱۵ شقایق اسم عربی گل سرخ رنگ با چهار گلبرگ که در قاعده گلبرگ هایش لکه سیاهی هست.
۱۶ شکر سنسکریت ماده بلوری شیرین و سفید رنگ، زیبارو، نام معشوقه اصفهانی خسروپرویز پادشاه ساسانی در منظومه خسرو و شیرین.
۱۷ شکرانه فارسی، عربی شکر (عربی) + انه (فارسی) شکرگزاری، سپاسگزاری.
۱۸ شکربانو سنسکریت، عربی (به کسر شین) شکر (سنسکریت) + بانو (فارسی) بانوی شیرین و زیبا.
۱۹ شکردخت سنسکریت،
فارسی
(به کسر شین) شکر (سنسکریت) + دخت (فارسی) دختر شیرین.
۲۰ شکرناز سنسکریت،
فارسی
(به کسر شین) شکر (سنسکریت) + ناز (فارسی) دارای ناز و غمزه دلپذیر.
۲۱ شکرین سنسکریت،
فارسی
(به کسر شین) شکر (سنسکریت) + ین (فارسی) = هر چیز شیرین.
۲۲ شکیلا فارسی، عربی شکیل (عربی) + ا (فارسی) دارای شکل زیبا، دختر زیباروی.
۲۳ شلاله اسم ترکی آبشار.
۲۴ شمایل نام عربی فضایل اخلاقی نیکو، خوبی ها و خصلت های نیکو و پسندیده، محاسن، شکل و صورت.
۲۵ شمس الملوک عربی خورشید شاهان، نام یکی از پادشاهان ایلک خانی ترکستان.
۲۶ شمس ایران عربی، فارسی شمس (عربی) + ایران (فارسی) خورشید ایران.
۲۷ شمسا عربی، فارسی شمس (عربی) + ا (فارسی)، منسوب یه خورشید.
۲۸ شمسی عربی، فارسی شمس (عربی) + ی (فارسی) مرکب از شمس (خورشید) + یای نسبت فارسی.
۲۹ شمیس عربی مصغر شمس.
۳۰ شمیسه عربی مؤنث شمیس، مصغر شمس.
۳۱ شمیلا عربی، فارسی شمیل (عربی) + ا (فارسی)، منسوب به شمیل، نسیم و باد شمال.
۳۲ شمیم عربی بوی خوش.
۳۳ شمیمه عربی واحد شمیم، یک بوی خوش.
۳۴ شمیمه آشوری بوی خوش.
۳۵ شوانه نام کردی گله بان، چوپان. شوان نیز معادل شبان است و نام پسر به معنی چوپان.
۳۶ شهره عربی مشهور، نامدار و نامور.
۳۷ شهلا اسم عربی دارای رنگ سیاه چون رنگ چشم میش، رنگ میشی، زیبا و فریبنده (چشم)، نوعی نرگس که حلقه وسط آن سرخ یا بنفش است.
۳۸ شیدا آرامی عاشق، دلداده، شیفته.
۳۹ شیرات آشوری آواز، ترانه.
۴۰ شیلا اسم هندی از نام های متداول هندی نام فارسی
۴۱ شیلان کوردی و مغولی شیلان در زبان کردی به معنی گل نسترن کوهی است و در مغولی به معنی مهمانی، سور.
۴۲ شیما عربی زنی که روی چانه اش خال دارد، نام دختر حلیمه سعدیه دایه پیامبر (ص)، زن زیبای عرب. بررسی کامل: اسم شیما.
۴۳ شایلین اسم ترکی بی همتا. بررسی کاملتر: اسم شایلین.
۴۴ شینا اسم کردی قدرتمند. شینا در برخی منابع معادل شنا و آب ورزی، شیناب، شناوری و هم چنین سعی و كوشش و جِد و جَهد نیز آمده است.
۴۵ شرمیلا سنسکریت، هندی محافظت، نوعی گل (به فتح ش). متاسفانه در حال حاضر از اسم های مورد تایید ثبت احوال کشور نیست.
۴۶ شارمین سنسکریت خجسته فرخنده.
۴۷ شارمینا سنسکریت،
فارسی
خجسته، فرخنده، مرکب از شارمین (سنسکریت) + الف تانیث (فارسی).
۴۸ شانا اسم کردی باد ملایم
۴۹ شاران اسم ترکی گردنبند مروارید. البته اسم شاران در فارسی و در برخی منابع این چنین معنی شده است: شاران = شار + ان. شار = شهر + ان (پسوند مکان). پس شاران یعنی شهرستان. همچنین نام جایی که کراسوس (kerāsus) از اشکانیان شکست خود. شاران مرکز استان پَکتیا در شرق افغانستان. علاوه بر این شاران نام روستایی در شهرستان کرمانشاه نیز هست.
۵۰ شمه عربی بوی خوش.
۵۱ شامان هندی اندازه و پیمانه، نام دهی در شهر دامغان.
۵۲ شلیر کردی به فتح شین، شلیل، میوه ای خوشبو، گوارا و آبدار شبیه شفتآلو و هلو.
۵۳ شمیسا اوستایی، پهلوی شمسا، خورشید، نور و روشنایی در زند و پازند.
۵۴ شاین کردی بر وزن فاعل، شاهدانه. شاینا هم اسم دخترانه است.
۵۵ شیلر کردی ناحیه ای مرزی در شمال شرقی عراق در مجاورت استان کردستان ایران.
۵۶ شهیره عربی بانوی مشهور، دختر نامدار، معروف.
www.NameFarsi.com

Iranian girl name

اسم دختر با ش

شامل اسم های دخترانه فارسی با حرف شین. برای دوستانی که به دنبال اسم پارسی دختر با ش هستند.

اسم دخترانه با ش
اسم دختر ایرانی با ش

زیباترین اسم های دختر با حرف ش به نظر شما کدام اسم ها هستند؟

در قسمت نظرات دیدگاه خود را بنویسید.

Girl name with Sh

نام دختر با ش

اسم دختر فارسی با ش

شامل اسم های زیبای دخترانه فارسی با حرف ش

لیست کامل اسم دختر فارسی با حرف شین. اسامی ایرانی دخترانه با ش که ریشه پارسی دارند. از اسم های پر کاربرد در دهه ۶۰ و ۷۰ مثل شیوا، شبنم، شهرزاد، شیما و شیدا گرفته تا اسم های به اصطلاح جدیدتر. که البته شیما ریشه عربی دارد و در صفحه بعدی اسامی با ش قرار دارد. به نظر شما کدام اسم با ش زیباترین اسم دختر با حرف شین است؟

اسم دختر با ش
اسم دخترانه با حرف شین

Girl name with Sh

ردیف اسم فارسی  معنی نام
۱ شاپرک   نوعی پروانه بزرگ که معمولا در شب پرواز می کند.
۲ شاپری   شاه پری.
۳ شاخ شمشاد   کنایه از قد بلند و رعنا.
۴ شاخسار   محل انبوهی شاخه های درخت  نام زیبای دخترانه
۵ شادآفرید   شاد آفریده شد، آفریده شاد.
۶ شاداب   با طراوت، تازه، شاد.
۷ شادان بانو   بانوی شاد. شادان به تنهایی نیز به عنوان اسم دختر مورد تایید ثبت احوال ایران است.
۸ شادانه   شاهدانه. معنی شاد و همراه با شادی و شادمان نیز می دهد.
۹ شادبانو   بانوی شاد.
۱۰ شادبهر   آن که از شادی بهره دارد، شاد، خوشحال.
۱۱ شادپری   پری شاد.
۱۲ شادخاتون  بانوی شاد.
۱۳ شاددخت   دختر شاد.
۱۴ شادرخ   کسی که چهره ای شاد و متبسم دارد، خنده رو.
۱۵ شادرو   شادرخ، آنکه سیمای شاد دارد.
۱۶ شادروز   نیکروز، خوشبخت.
۱۷ شادفر   آن که دارای شکوه و شادی است. ترکیب شاد + فر.
۱۸ شادک   نام مستعار سمک در داستان سمک عیار
۱۹ شادکامه   کامروا، خوشحال، شادمان
۲۰ شادگل   آن که چون گل شاداب است.
۲۱ شادگون   شاد و خوشحال.
۲۲ شادلین   مرکب از شاد + لین، نرمی و ملایمت، آرام و خوش چهره، شاد روی نرمخو.
۲۳ شادمانه   خشنود، شاد.
۲۴ شادناز   مرکب از شاد (خوشحال) + مهر (محبت یا خورشید)، نام شهر یا مکانی در نیشابور.
۲۵ شادنوش   نوشنده شادی، شاد و خوشحال.
۲۶ شادور   شادمان، خوشحال. معادل شاد آور هم هست. یعنی آورنده شادی. به عنوان نام خانوادگی نیز کاربرد دارد و زیباست.
۲۷ شادی   خوشحال، شادمانی.
۲۸ شادیا  بانوی شاد، دختر شاد و سرخش، منسوب به شادی.
۲۹ شادیان  از روی شادی، بر اساس شادی، آهنگ و نوای شادی آور. در حال حاضر در ثبت احوال ایران به عنوان اسم پسر مورد تایید است. شادیان (شادیانه) یعنی از روی شادی. آهنگ و نوای شادی آور.
۳۰ شادیانه  = شادیان، از سر شادی و خوشی، بر اساس شادی، آهنگ و نوای شادی آور.
۳۱ شارک   سار (پرنده).
۳۲ شارمینا  خجسته، فرخنده، مرکب از شارمین (سنسکریت) + الف تانیث (فارسی). شاید بهتر باشد بگوییم این نام یک اسم هندی و سانسریت است تا نامی فارسی.
۳۳ شاریس  نام یکی از توابع قزوین.
۳۴ شارین  متمدن، شهرنشین، مرکب از شار به معنای شهر + ین (پسوند نسبت)، نام دهی در قزوین.
۳۵ شارینا  معادل شارین است. شارین + الف تانیث. متمدن، شهرنشین، مرکب از شار به معنای شهر + ین (پسوند نسبت) + الف تانیث.
۳۶ شاسپرم  ریحان
۳۷ شانو   نمایش، خودنمایی، نشان دادن، تئاتر خیابانی.
۳۸ شاه آذر   شاه آتش
۳۹ شاه آفرید   آفریده شاه، نام دختر فیروز پسر یزدگرد پادشاه ساسانی.
۴۰ NameFarsi.com
۴۱ شاه بانگ   گیاهی با میوه زرد رنگ و معطر.
۴۲ شاه پرک   شاپرک.
۴۳ شاه پرند   نام نوه یزگرد پادشاه ساسانی.
۴۴ شاه پری   شاه پریان، عنبر.
۴۵ شاه پسند   گیاهی کاشتنی و زینتی که گل های رنگارنگ چتری دارد.
۴۶ شاه پونه   نام نوه یزدگرد پادشاه ساسانی.
۴۷ شاه جهان   مَلِک و سرور عالم، نام یکی از مهمترین قله های رشته کوه آلاداغ در شمال خراسان، نام چندتن از پادشاهان مغول هند (تیموریان)، نام پسر جهانگیر پادشاه بابری.
۴۸ شاه خاتون  بانوی پادشاه،نام دختر قدرخان، پادشاه ترکستان در دوره غزنوی.
۴۹ شاه فرید   شاه آفرید
۵۰ شاه ناز   نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی
۵۱ شاهبانو   ملکه، شهبانو، نام دختر فخرالدوله دیلمی
۵۲ شاهجان   عنوان مرو که از شهرهای قدیم خراسان بوده است.
۵۳ شاهدانه   نام گیاهی است که از دانه آن روغن می گیرند.
۵۴ شاهدخت   شاه دختر، دختر شاه.
۵۵ شاهفرند   شاه پرند.
۵۶ شایا  شایان.
۵۷ شایان دخت   دختر شایسته.
۵۸ شایسته   سزاوار، لایق و درخور.
۵۹ شب آرا   آراینده شب.
۶۰ شب افروز   ماه، زیباروی، درخشنده.
۶۱ شب بو   گلی معطر و زینتی در رنگ های متفاوت.
۶۲ شب پره   پروانه، خفاش.
۶۳ شب دخت   دختر شب.
۶۴ شب ناز   زیبایی شب، ناز شب.
۶۵ شباهنگ   مرغ سحر، بلبل، ستاره ای که پیش از صبح طلوع می کند. علاوه بر این شباهنگ معادل شب آهنگاست و در قدیم، در نجوم شِعرای یمانی، ستاره‌ بامدادی، ستاره‌ سهیل را نیز می گفتند. نام پرنده‌ای (بلبل)، شب آهنگ كننده، مرغ سحر، مرغ سحرخوان.
۶۶ شبدیس   مانند شب.
۶۷ شبگون   به رنگ شب، شبرنگ.
۶۸ شبنم   قطره ای که شب روی برگ گل و گیاه می نشیند، ژاله.
۶۹ شرمین   با شرم، با حیا، محجوب.
۷۰ شرمین دخت   دختر باحیا و محجوب.
۷۱ شرمینه   شرمین.
۷۲ شروانه   نام دایه مه پری در داستان سمک عیار نام های اصیل فارسی
۷۳ شری  منطقه‌ای در همدان.
۷۴ شرین   در گویش سمنان شیرین.
۷۵ شکال   در گویش مازندران آهو.
۷۶ شکرناز  (به کسر شین) شکر (سنسکریت) + ناز (فارسی) دارای ناز و غمزه دلپذیر.
۷۷ شکرین  (به کسر شین) شکر (سنسکریت) + ین (فارسی) هر چیز شیرین.
۷۸ شکفته   باز شده، شاداب، خندان، تازه.
۷۹ شکوفا   شکفته شده، غنچه ای که باز شده است، رشد یافته.
۸۰ شکوفه   گل درخشان میوه دار.
۸۱ شکوه   شأن، حشمت، بزرگی، هیبت، وقار.
۸۲ شکوه دخت   دختر باوقار.
۸۳ شکوه ناز   آن که دارای شکوه و زیبایی است.
۸۴ شکوهنده   با شکوه، دارنده شکوه و جلال.
۸۵ شکوهه   جمال، زیبایی.
۸۶ شکیبا   صبور و بردبار.
۸۷ شکیبه   معادل شکیب و شکیبا، بردبار و صبور.
۸۸ شکیلا   (فارسی ، عربی) شکیل (عربی) + ا (فارسی) دارای شکل زیبا.
۸۹ شمشاد   درختی همیشه سبز، شخص خوش قد و قامت
۹۰ شمیرا   نام عمه شیرین در منظومه خسروشیرین  اسم دخترانه
۹۱ شمیلا   (فارسی، عربی) شمیل (عربی) + ا (فارسی)، منسوب به شمیل، نسیم و باد شمال.
۹۲ شناز   شیناز، لطیف و نازنین، مرکب از شی (شبنم) + ناز.
۹۳ شناسا   آگاه و مطلع.
۹۴ شنبلید   نام گلی است، از شخصیت های شاهنامه، نام کوچکترین دختر برزین، یکی از همسران بهرام گور پادشاه ساسانی.
۹۵ شوخ شنگ   نام دختری در رمان تبریز مه آلود.
۹۶ شورآفرین   ایجاد کننده هیجان و شوق.
۹۷ شورانگیز   هیجان انگیز.
۹۸ شوشا   نام قدیم شوش.
۹۹ شوق انگیز   شوق (عربی) + انگیز (فارسی) آنچه سبب شوق می شود، اشتیاق آور.
۱۰۰ شوکا   در گویش مازندرانی: آهو. اسم دختر شمالی است.
۱۰۱ شه گل   شاهگل.
۱۰۲ شهبانو   شاه بانو ملکه، همسر شاه.
۱۰۳ شهپر   شاه پر، هر یک از پرهای اصلی بال پرندگان، بال بزرگ، شهبال.
۱۰۴ شهدخت   شاهدخت.
۱۰۵ شهددخت   شهد (عربی) + دخت (فارسی) دختر شیرین.
۱۰۶ شهدیس   درختری که شکوه و زیباییش مانند شاه است، شاهزاده خانم.
۱۰۷ شهرآرا   آراینده شهر، کسی که زیباییش شهره شهر است.
۱۰۸ شهراز   راز بزرگ، راز شکوهمند.
۱۰۹ شهربانو   ملکه، بانوی شهر، نام یکی از دختران یزدگرد پادشاه ساسانی و همسر امام حسین.
۱۱۰ شهرزاد   زاده شهر، نام دختری زیبا که داستانهای هزار و یک شب از زبان او نقل شده است.
۱۱۱ شهرگل   گل شهر.
۱۱۲ شهرناز   از شخصیت های شاهنامه، نام دختر جمشید پادشاه پیشدادی و مادر سلم و تور فرزندان فریدون پادشاه پیشدادی.
۱۱۳ شهرو   نام زنی زیبا در منظومه ویس و رامین، از شخصیتهای شاهنامه، نام موبدی دانا و اداره کننده ایران در زمان کودکی شاپور ذوالاکتاف پادشاه ساسانی.
۱۱۴ شهرویه   نام دختر خسروپرویز پادشاه ساسانی.
۱۱۵ شهزاد شاهزاده، فرزند شاه یا از نسل شاه. لقب فرزندان پادشاه.
۱۱۶ شهناز موجب فخر و نازش شاه، نام یکی از لحن های قدیم موسیقی ایرانی، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی، نام خواهر جمشید پادشاه پیشدادی  انتخاب اسم
۱۱۷ شهنواز   مورد نوازش شاه قرار گرفته
۱۱۸ شهین   مرکب از شه (شاه) + ین (پسوند نسبت)
۱۱۹ شیبا   شیوا، پریشان، آشفته
۱۲۰ شیدخت   دختر خورشید
۱۲۱ شیدر   آن که چهره ای زیبا و درشان دارد.
۱۲۲ شیدرخ  خورشید رخ، زیبا رو، بانویی که چهره اش چون خوشید درخشان است.
۱۲۳ شیده   روشنایی، خورشید، از شخصیت های شاهنامه، نام پسر افراسیاب تورانی.
۱۲۴ شیرزن   زن شجاع، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در زمان افراسیاب تورانی و کیخسرو پادشاه کیانی
۱۲۵ شیرین   مطبوع، دلنشین، عزیز، زیبا، گرامی، از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر خسروپرویز پادشاه ساسانی. از اسامی دختر شاهنامه ای محسوب می شود.
۱۲۶ شیرین بانو   بانوی زیبا و دلنشین.
۱۲۷ شیرین جهان   مرکب از شیرین (مطبوع، دلنشین) + جهان، نام دختر فتحعلی شاه قاجار.
۱۲۸ شیرین دخت   دختر زیبا.
۱۲۹ شیرین گل   گل زیبا.
۱۳۰ شیفته   عاشق، دیوانه، مجذوب، مجنون.
۱۳۱ شیلان  چیلان، عناب. باید اشاره کنیم که شیلان در زبان کردی نیز نام دختر است و معادل گل نسترن کوهی می باشد.
۱۳۲ شینا  شناوری، سعی و کوشش و تلاش.
۱۳۳ شیناب  شینا، شناوری، سعی و کوشش.
۱۳۴ شیناز  شناز، لطیف و نازنین، مرکب از شی (شبنم) + ناز.
۱۳۵ شیوا   فصیح، بلیغ، رسا.
۱۳۶ شیوه   روش، قاعده، حالت، وضع، طریقه.
www.NameFarsi.com

Iranian girl name

اسم دختر ایرانی با ش

شامل اسم های کردی، ترکی، لری، اوستایی، شمالی و … با حرف ش

زیباترین اسم ها با حرف شین به نظر شما کدام اسم ها هستند؟
در قسمت نظرات دیدگاه خود را بنویسید.