Stylish boy name

اسم پسر

اسم پسر جدید و شیک

منتخبی از زیباترین و جدیدترین اسامی پسرانه شامل اسم های پسر شیک و امروزی. در مطالب قبلی و بخش اسم پسر و دختر وبسایت، لیست کامل نام های پسرانه به ترتیب حروف الفبا قرار دارند. اما در این قسمت بنا بر تجربه ۱۱ ساله تیم نام فارسی در زمینه اسم های ایرانی، بر آن شدیم تا فهرستی از اسم های جدید امروزی که به اصطلاح پدر مادرها اسم پسر شیک هستند را قرار دهیم. تا انتخاب اسم پسر برای فرزند کمی راحت تر صورت پذیرد. بنابراین خیلی از نام های ناملموس تر، اسامی ای که محبوبیت کمتری داشتند (بر اساس نظر سنجی اسم و نظرات دوستان نام فارسی در اینستاگرام و تلگرام) از این لیست حذف شدند. مجموعه گردآوری شده شامل نام های جدید و به روزتر پسرونه است.

Boys' Name
اسم پسر Boy Name

در این لیست سعی شده است نام های پسر به روزتر، اسامی پسرانه که طبق تعاملات ما در دهه گذشته با همراهان NameFarsi محبوب تر و مقبول تر برای انتخاب اسم فرزند پسر هستند ارائه شود. اما قبل از آن همانطور که در راهنمای انتخاب اسم گفتیم، معیار های انتخاب نام کودک را مرور مختصری می کنیم. با این تفاوت که معیارهای پدر مادرهای امروزی تر را بیشتر در نظر بگیریم. ❤️

معیارهای انتخاب اسم:

  1. کوتاه بودن نام
  2. خوش آوا بودن اسم
  3. اسم با معنی زیبا
  4. اسم با فراوانی کم (جدید بودن)
  5. ریشه اسم

لیست اسم پسر جدید و امروزی

Stylish new boy’s name

اسم های جدید پسرانه امروزی با معنی، متناسب با سلیقه پدر مادر های امروزی. 🌹

چند اسم پسر منتخب را در ابتدا ببینید:

کاویان آبتین رایبد کیاشا بابک دامون نِرسی هامون داریا کوهیار ونداد پَرشان نیاوش البرز سهراب (اسامی شاهنامه های را میز ببینید) بامداد سورن سورنا خشایار دماوند کاوه آذرخش ایرج نوژَن پاشا سهند ساسان سیاوش کیخسرو زاگرس بِلاش مهرپاد کارون کی‌خرَد

ضمنا می توانید برای مشاهده لیست کامل اسم پسر با حرف مورد نظر خود، روی تیترهای مربوطه کلیک نمایید.

اسم پسر با ا

اَبیش: بی رنج
اَپروَند: دارنده بلندی و شکوه یا فرهمند
اَپروَیژ: پیروزمند و شکست ناپذیر. نام خسرو دوم پادشاه ساسانی
اَترس: دلیر، بی ترس
اَرتان: راستگو. نام پسر ویشتاسب
اَرشَن: نام برادر کاووس
اَرشام: پسر عموی داریوش بزرگ
اَرشان: نام نیای داریوش بزرگ
اَشوداد: نام برادر هوشنگ پیشدادی
اَنوش: بی مرگ. جاویدان
اَوَرداد: از سرداران کورش بزرگ
اَوَرکام: نام پسر داریوش هخامنشی
اُزیرن: گاه پسین
اُوژن: زننده و شکست دهنده دشمن
ارد: نام سیزدهمین پادشاه اشکانی
اردشیر: نام پادشاه هخامنشی و ساسانی
اردلان: از واژه ارد ایرانی است
اردوان: در اوستا، پشتیبان راستی و درستی است.
ارشا: راست و درست
ارشک: نام نخستین پادشاه اشکانی.
اروَند: شریف، نجیب. نام پدر لهراسب.
اسپاد: دارنده سپاه نیرومند
اسپهبُد: نام پدر بزرگ خسرو انوشیروان.
اشتاد: راستی
اشکان: نام سومین نیای پاکر
افشین: نام سردار ایرانی
البرز: کوه بلند. نام پهلوانی است.
الوند: توانا و تیزپا
امید: نام پدر آذرپات، از نویسندگان نامه دینکرد. معنیش روی خودش هست. امید و آرزو.
امیدوار: نام پسر خواستان دیلمی از سرداران مازیار
اندریمان: کسی که اندیشه اش در پی شهرت و ستایش است.
اهورا: هستی بخش، خداوند
اورمزدیار: خدایار، یاور اهورا
اوستا: دانش، کتاب دینی. اسم های اوستایی.
اوشیدر: پروراننده قانون مقدس
ایزد: ستایش و ستودن
ایزدیار: یاور ستودنی

اسم پسر با آ

آبتین: نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
آترین: نام پسر اوپدرم در زمان داریوش بزرگ
آدُر: آذر، آتش
آذرخش: صاعقه، برق
آراد: نام فرشته موکل بر دین و تدبیر امور روز آراد، نام روز بیست و پنجم ماه شمسی، (در زبان پهلوی) آرای، آراینده.
آراز: (معنی: زلال و پاک). اسم ترکی پسرانه معادل آراس است.
آرتا: اسم اوستایی. آرتا یعنی مقدس، راست گفتار، درست کردار.
آرتین: منسوب به آرت، پاکی و تقدس، نام هفتمین پادشاه ماد
آرش: پهلوان و یکی از بهترین تیراندازان ایرانی
آرمان: آرزو، خواسته
آرمین: آرامش، آسودگی
آروین: معنی اسم آروین و نظرات درباره این نام.
آریا: اصیل و آزاد، فرمانده ارتش ایران در روزگار کورش
آریامن: نام فرمانده ناوگان خشایار شاه
آریامنش: نام پسر داریوش
آریوبرزن: دلاور و پهلوان. سردار داریوش سوم
آزاد: نام بهدینی که در فروردین یشت ستوده شده
آزادمهر: مهربان و رها.
آژمان: بی زمان
آسا: نام پدر بهمن که در چکامه از او یاد شده. آسا در حال حاضر اسم دختر است.
آوید: دانش و خرد، مشتاق (اسم پسر و دختر) و در حال حاضر فقط برای فرزند دختر مورد تایید ثبت احوال کشور است.
آیریک: نام نیای یازدهم اشوزرتشت

اسم پسر با ب

بدخشان: لعل
برِشنوم: پاک و تمیز
برازمان: بلند اندیشه
بردیا: نام پسر کوچک کورش
برسام: نام یکی از سرداران یزدگرد ساسانی
برمک: نام وزیر شیروی ساسانی
بَهاوند: در اوستا به چم وهوونت دارنده نیکی
بُرزو: بلندبالا. نام پسر سهراب
بُرزویه: نام رییس پزشکان شاهی در روزگار خسرو.
بُندار: دارنده اصل و بنیاد
بهراد: نیکی بخش
بهروز: روزگار نیک و خوش
بهزاد: نام یکی از پهلوانان ایران پسر پیل زور. آنکه سرشتش نیک است.
بهمرد: مرد خوب و نیک.
بابک: نام پسر ساسان در زمان اشکانیان
باتیس: نام دژبان غزه در هنگام داریوش سوم
باربد: نام نوازنده و رامشگر نامی زمان خسرو پرویز
بامداد: نام پدر مزدک
بخت آفرین: نام پدر هیربد شهریار
بهرام: فتح و پیروزی است. نام پهلوانی در شاهنامه
بهمن: نیک منش. نام پسر اسفندیار. نام ماه یازدهم ایرانیان.
بهنام: نیک نام
بیژن: نام پسر گیو

اسم پسر با ب

پَریبُرز: بلند بالا، نام پسر کیکاووس
پارسا: پرهیزکار و فروتن.
پاکدین: دین درست، دین پاک.
پاکزاد: پاک نژاد، نجیب.
پاکمهر: پاک و مهربان. آنکه مهربانیش پاک و بدون نیت است.
پدرام: نام نبیره سام. درود، شادباش.
پرهام: معنی اسم پرهام را ببینید.
پژمان: به معنی دلتنگ. پژمان (حسين پژمان بختياری) اديب و شاعر معاصر.
پوریا: نام یکی از پهلوانان ایران.
پولاد: نام پسر آزادمرد پسر رستم
پویا: جوینده.
پویان: پوییدن.
پیروز: پادشاه ساسانی. به معنی موفق. برنده.
پیلتَن: پهلوانی بوده از فرزندان رستم زال
پیمان: مهر، عهد

اسم پسر با ت

تَهمتَن: بزرگ پیکر
تاژ: برادر هوشنگ پیشدادی
تیرداد: بخشنده تیر. نام دومین پادشاه اشکانیان
تیگران: نام یکی از سرداران خشایار شاه

اسم پسر با ج

جاوید: نام پدر اردشیر یکی از بهدینان خراسان
جم: به معنی جام. برخی آن را معادل جمشید (مخفف جمشید) می دانند.
جمشید: از پادشاهان پیشدادی. به معنی جم درخشان یا جم شاه.
جهانگیر: نام پسر رستم زال پهلوان نامی ایران.

اسم پسر با چ

چالیک: از بازی های کودکان
چلیپا: گردونه مهر
چینوَد: چگونه زیستن

اسم پسر با خ

خداداد: داده خدا.
خدایار: آنکه خداوند یار اوست.
خدیو: بلند جایگاه، سرور
خردمند: نام یکی از پیروان دستور آذرکیوان
خشایار: شاه دلیر و مردمنش
خوشنام: درستکار، نیکنام

اسم پسر با د

دَریز: نام داماد داریوش بزرگ
دادمهر: یعنی عدالت دوست. نام چند تن از امير زادگان و شاهزادگان در تاريخ.
دادنام: آنکه به عدالت معروف است.
دادوَر: دادگر، عادل
دارا: دارنده، نام نهمین پادشاه کیانی
داراب: نام پسر بهمن، هشتمین پادشاه کیانی
داریوش: نام سومین شاهنشاه هخامنشی.
داژو: سوخته، داغ
دانیار: به معنی بخشنده این اسم ریشه کردی نیز دارد. معنی یار دانا نیز برای این اسم آمده است.
دلاور: دلیر، قهرمان
دماوند: نام سرداری درزمان ساسانیان.
دهناد: از نام های برگزیده
دینیار: یاری دهنده دین

اسم پسر با ر

رادمهر: مهربان بخشنده.
رادوین: جوانمرد، بخشنده.
رادین: بخشنده، جوانمرد.
راستین: درست، راست قامت.
رامبد یعنی آرامش دهنده. ترکیب رام به معنی آرام و بد به معنی نگهبان.
رامیار: یار آرام. در برخی منابع چوپان.
رامین: (= رام، رامتين)، نام عاشق ويسه. (اين كلمه در بعضی منابع مركب از «رام»به معني طرب و «ين»است به معني طربناك است).
رایان: اندیشمند
رایبد: به معنی حکیم، دانا.
رایکا: (اسم گیلکی) (= ریکا) به معنی پسر، محبوب و مطلوب.
رایمون: اسم گیلکی پسرانه به معنی پسر باهوش.
رسام: به معنی رسم کننده است و ریشه عربی دارد.

اسم پسر با ز

زَریر: دارنده جوشن زرین
زَم: نام یکی از پسران غباد ساسانی.
زَواره: پهلوانی ایرانی. نام پسر زال و برادر رستم.
زادان: نام پدر شهریار از زرتشتیان کازرون.
زال: نام پدر رستم.
زامیاد: نگهبان زمین.

اسم پسر با ژ

ژاماسب: نام شوهر پورچیستا جوانترین دختر اشوزرتشت.
ژوپین: نام پسر کیکاووس

اسم پسر با س

سروش: گوش دادن به صدای وجدان و فرمانبردار.
سپهر: آسمان
سپنتا: مقدس، ورجاوند.
ساسان: نام پدر بزرگ اردشیر بابکان
سالار: پدر زال، پسر نریمان
سام: بهدینی از خاندان گرشاسب
سامان: نام بزرگ زاده بلخ
سانیار: حامی وپشتیبان، نام یکی از قبایل کرد.
سپند: ورجاوند و مقدس. اسفند
سپهر: به معنی آسمان است.
سپهرداد: داده یا آفریده آسمان
سپیدار: درخت بلند و راست
سرافراز: سربلند، با افتخار
سزاوار: شایسته
سهراب: تابش سرخ. نام پسر زال
سورن: دلیر و پهلوان، توانا
سوشیانت: برگزیده دینی
سیامک: نام پسر کیومرس در شاهنامه
سیاوش: نام پسر کیکاووس. از شصخیت های شاهنامه فردوسی.
سینا: یکی از نخستین پیروان اشوزرتشت.

New Boy Name
اسم پسر جدیدNew Boy Name

اسم پسر با ش

شاهان: مانند شاه.
شاهرخ: آنگه رخ شاهانه دارد. زیباروی.
شایان: شایسته.
شایگان: شایسته.
شروین
شهرام: شاه آرامش.
شهریار: پادشاه، شاه. (در قديم) حاكم، فرمانروا.
شهیاد
شهیار: یار و یاور شاه.

اسم پسر با ف

فروهر: نیروی اهورایی درون انسان. Farvahar
فرساد: (دساتیر) ۱- حکیم، دانشمند، دانا، عاقل؛ ۲- نام درختی
فرهود: مرد درشت اندام. قوی هیکل.
فُرود: نام پسر سیاوش.
فراز: بالا، بلندی
فرازمان: دارای اندیشه‌ بلند، دارای افكار متعالی.
فرازمند
فرامرز: نام پسر رستم زال
فربد: نگهبان و نگهدار فر. Farbod
فربود: راست و درست
فرخ: بزرگی و شوکت. از مفسران اوستا در زمان ساسانی
فرداد: زاده‌ي با شأن و شكوه و شوكت، مولود با شكوه. فرزند شکوهمند.
فردین: پیشرو در دین
فرزاد: فرزند با شكوه و عظمت.
فرزام: لايق، در خور، شايسته، سزاوار.
فرزین: معادل فرزان هم هست. به معنی فروزان؛ همچنین مهره‌ وزير در بازی شطرنج. نام مكاني در كرمان.
فرشاد: شادبخت و شادمان.
فرشید: نورانی تر.
فرنام: نام یکی از سرداران شاپور
فرهاد: پیشرو قانون.نام پهلوانی در شاهنامه. نام چند پادشاه اشکانی.
فرهود: پسر زیبا، صداقت و راستی در دین.
فرهومند: باشکوه و بزرگ
فریان: خاندانی از دوستان اشو زرتشت
فریبرز: نام پسر کیکاووس
فیروز: نام هجدهمین پادشاه ساسانی

اسم پسر با ک

کارن: شجاع و دلیر
کامیار: کامیاب، کامروا
کیاراد: به معنی سلطان جوانمرد

اسم پسر با گ

گَرشاسب: در اوستا به چم پهلوان نامی، همانند رستم شاهنامه.
گالوس: نام پسر فارناک پادشاه کپاد و کیه و هوتیس
گرانمایه: پرارزش، پر ارج
گژدهم: از جنگجویان و سرداران کیانی و پدر گردآفرید
گشتاسب: نام پنجمین پادشاه کیانی
گودرز: نام پسر گیو، از پهلوانان نامی لشکر کیکاووس
گیل: گرد و پهلوان
گیو: پهلوان ایرانی

اسم پسر با ل

لهراسب: دارنده اسب تیزرو. پدر گشتاسب

اسم پسر با م

مهراب: نام پادشاه کابل و پدر رودابه
مهرین: مهربان. Mehrin
مازار: یکی از سرداران مادی کورش
مازیار: نام پسر غارن. از اسپهبدان تبرستان
ماکان: نام پسر کاکی یکی از فرمانروایان ایرانی
ماندگار: پایدار، ماندنی
مانی: اندیشمند، نام پیکر نگار نامی در دوران شاپور
ماهان: نام پسر کیخسرو پسر اردشیر پسر غباد
ماهر: زبر دست
ماهوار: از گوشه های موسیقی
ماونداد: نام یکی از مفسران اوستا در زمان ساسانیان.
مزدک: نام پسر بامداد در دوران ساسانی
منوشفر: نام پدر منوچهر شاه پیشدادی
مه زاد: بزرگزاده و یا زاده ماه.
مهراد: جوانمرد، زیباروی.
مهران: یکی از هفت خاندان نامی دوران ساسانی
مهرجو: آنکه به دنبال مهربانی است. مهردوست و مهربان.
مهرداد: نام چوپانی که کوروش را پرورش داد
مهرزاد: زاده مهر
مهرگان: جشن ملی ایران
مهیار: یار ماه. زیبا و با عظمت مثل ماه.

اسم پسر با ن

نَستور: نام پسر زریر، برادر شاه گشتاسب.
نامجو: جوینده نام.
نامدار: محبوب و معروف.
نامور: نامدار و ماهی افتخار.
نریمان: دلیر و پهلوان. دارای اندیشه بلند و مردانه
نکیسا: نام نوازنده نامی دوران خسرو پرویز
نمایان: آشکار، هویدا
نوتریکا: نام سومین برادر اشوزرتشت
نوید: مژده شادمانی
نیکان: توضیح کامل و نظرات درباره: اسم نیکان.
نیکدل: آنکه دلی نیک و خوب دارد.
نیکروز: سعادتمند، خوشبخت
نیکزاد: آنکه خوب زاده شده و ذاتش نیک است.
نیکنام: نیکونام، خوشنام.
نیما: نام یکی از شاعران ایرانی.
نیو: پهلوان و دلیر.
نیوان یعنی: مرد دلیر، شجاع، پهلوان. اسم کردی پسر.

اسم پسر با ه

هَخامنش: دوست منش. نام سردودمان هخامنشیان. (موسس سلسلسه هخامنشی)
هَردار: نام هشتمین نیای اشوزرتشت
هَژیر: خوو پسندیده، از پهلوانان دوره کیانی پسر گودرز
هُرمز: نام سومین پادشاه ساسانی
هُزوارش: شرح و تفسیر
هُژبر: دلیر و نامجو
هامان: یکی از درباریان خشایار شاه
هامرز: نام سپهسالار خسروپرویز ساسانی
هامون: از نام های ایرانی
همگون: همرنگ، همانند
هوبَر: دربردارنده نیکی
هوتن: فرماندار ساحلی در روزگار داریوش.
هوداد: نیک آفرید
هودین: نام سومین نیای آدرباد مهر اسپنتمان
هوشیدر:
هوم: گیاه مقدس
هومن: خوب منش
هیرسا: معادل نام پارسا است. ریشه نام فارسی.

اسم پسر با و

وَهمنش: خوش منش، نیک منش
وُهومن: ریشه اصلی بهمن امروزی
ورزم: شعله آتش، گرمی آتش
ورساز: جوان آراسته و زیبا
وهامان: نام پدر سلمان فارسی.

اسم پسر با ی

یزدان داد: موبدی در سده نهم که در کرمان می زیسته است.
یزدان مهر: آنکه مهربانیش زیاد در اندازه خداوند است. بسیار مهربان.
یزدان یار: معادل نام خدایار که در بالا اشاره شد.

❤️ لیست کامل اسامی با هر حرف را نیز می توانید با لمس ه تیتر (مثلا اسم پسر با س) ببینید.

شاد باشید و خوشنام | نام فارسی دات کام

انتخاب اسم بچه

انتخاب اسم

در مطالب قبلی وبسایت نام فارسی، در مشاوره های اسم و در تبادل نظر در شبکه های اجتماعی مثل اینستاگرام نام فارسی درباره انتخاب اسم مناسب، معیارهای پدر مادرها و ویژگی های یک نام خوب، مناسب و زیبا صحبت کرده ایم. اما لازم دیدیم در این باره در این قسمت نیز مطالبی را بیان کنیم تا دوستان در زمان انتخاب اسم دختر یا اسم پسر برای فرزند خود این الگو ها را مد نظر قرار دهند.

معیارهای انتخاب اسم

انتخاب اسم برای بچه دختر و پسر Choosing name for baby

choosing baby name
choosing child’s name

کوتاه بودن

بسیاری از پدر مادرهای امروزی (و البته پدر مادرهای تنبل امروزی!) به دنبال اسم های کوتاه هستند. اسم های دو هجایی در این روزها بیشترین کاربرد را در انتخاب اسم بچه دارند. اغلب پدر مادرها ترجیح می دهند تعداد حروف اسم فرزندشان نیز نهایت ۴ الی ۵ حرف باشد. گرچه گاها از ما در مشاوره اسم درخواست اسم ۳ حرفی و دو حرفی هم می کنند! کوتاه بودن سبب سهولت در صدا زدن نام فرزند می شود. هم چنین نام های کوتاه غیر قابل تقسیم هستند. البته اینکه بعضا اسمی را مخفف کنیم و نصفه صدا بزنیم هم کار درستی نیست و تقریبا تخریب یک واژه است. گرچه خیلی ها از سر تنبلی یا تمسخر اسم این کار را انجام میدهند که باز هم پسندیده نیست. در هر صورت نام های کوتاه کمتر قابل تقسیم و مخفف سازی هستند.

خوش آوایی

آوایی خوب یکی از معیارهای مهم در انتخاب اسم است. لطافت آوا بخصوص درباره اسم دختر، معیاری است که باید حتما در نظر گرفته شود. گرچه امروزه پدر مادر ها در مورد اسم فرزند پسر خود نیز این معیار را کاملا در نظر می گیرند. اسمی که تلفظ راحت داشته باشد. خیلی از ایرانیان و فارسی زبانان خارج از کشور نیز در زمان مشاوره اسم از ما نام هایی درخواست دارند که در خارج از کشور مشکل تلفظی نداشته باشد. ما نیز چنین اسم هایی را به ایشان پیشنهاد می دهیم.

معنی خوب

مسلما معنی زیبای اسم میتواند مهمترین معیار برای انتخاب اسم باشد. چرا که هر واژه همیشه همراه معنیش است و اسم از این قاعده جدا نیست. زمانی که اسم کودک شما پرسیده می شود خیلی این اتفاق می افتد که فرد پرسشگر معنیش را می پرسد (بخصوص زمانی که اسم فرزند، به اصطلاح یک اسم جدید باشد که کمتر شنیده شده است.) یا آگاهانه یا ناخود آگاه زمانیکه برای برای دفعات اول اسم کسی را صدا می زنیم لحظه ای نیز معنی آن نام را از ذهن خود می گذرانیم. علاوه بر این تاثیری که معنی و مفهوم یک اسم روی شخصیت کودک دارد بیشتر از سایر معیارهای نامگذاری است. کودک از زمانی که با نام خود خو می گیرد، نا خودآگاه خود را شخصیتی با مفهوم اسم خود می بیند. این مورد زمانی که نام فرزند، اسم شخصیت تاریخی هست نیز اتفاق می افتد. و کودک خود را مشابه آن فرد با ویژگی های نیک وی می پندارد و رفتارش متاثر از خصوصیات نیکوی آن شخصیت می شود.

عدم معنی بد در زبان های دیگر

نداشتن معنی بد در دیگر زبان ها. موردی دیگری که بارها در مشاوره اسم “نام فارسی” برای خیلی از دوستان در نظر گرفته می شود. اسمی انتخاب شود که در دیگر زبان ها معنی بد ندهد یا بار منفی نداشته باشد. این مورد زمانی که دوستان خارج از کشور هستند اهمیت خیلی بیشتری پیدا می کند.

حروف ابجد

انتخاب اسم بچه با حروف ابجد یکی دیگر از مواردی است که برخی پدر مادر ها در این سال ها از ما درخواست داشته اند. در صورت علاقه به این مورد قسمت انتخاب اسم با ابجد را ببینید. مفصل توضیح داده ایم.

ریشه اسم

ایران عزیز را از شمال و جنوب، از شرق و غرب اقوام مختلف در بر می گیرد. اقوام با فرهنگ، زبان و گویش ویژه، شیرین و دوست داشتنی مختص خود. ترک، کرد، لر، فارس، لک، عرب، ارمنی، بلوچ، گیلکی، مازنی همه ایرانی هستند. به طبع خیلی از ترک زبان ها شاید تریجحشان انتخاب اسم ترکی باشد. یا مثلا کردزبان ها اسم کردی را برای فرزند خود ارجح بدانند. جنوبی های عزیز شاید تمایل بیشتری برای انتخاب اسم عربی داشته باشند و شمالی ها اسم های شمالی.

فراوانی اسم

یکی دیگر از معیار های مهم برای پدر مادر ها در انتخاب اسم بخصوص در دو دهه اخیر خاص بودن اسم فرزندشان است. والدین امروزی بیشتر سعی دارند اسمی را برای کودک خود انتخاب کنند که فراوانی کمتری داشته باشد. یعنی تعداد آن اسم در ایران کم باشد. در پیام های بسیاری که روزانه در وبسایت نام فارسی، تلگرام یا اینستاگرام نام فارسی دریافت می کنیم بیش از ۸۰ درصد دوستان از ما درخواست اسم جدید دارند. البته منظور دوستان را خوب می دانیم. اسمی با فراوانی حداقلی را درخواست دارند و در مشاوره اسم به ایشان پیشنهاد می شود.

Choosing name
Choose a baby name
Iranian Arabic names

اسم ایرانی یا عربی

اسم فارسی یا عربی؟

خوب یا بد خیلی از واژگان ما در طی سالیان، آنقدر در دوره های مختلف و ورود فرهنگ های مختلف به ایران، دستخوش تغییرات شده است که بعضا در موردشان نه تنها در میان عوام جامعه بلکه بین زبان شناسان نیز سوال و شبهه وجود دارد. خیلی از اسم های ایرانی نیز از این دسته مستثنی نیستند. دلیل اینکه این مطلب بیان می شود حساسیتی است که بخصوص در دهه اخیر روی نام های عربی و فارسی در جامعه به وجود آمده است.

تا جایی که درباره برخی نام ها تردید به وجود می آید که آیا ریشه اصیلشان فارسی است یا عربی. و واقعیت این است که بیشتر کسانی که این نام ها را دارند دوست دارند ریشه این اسم ها فارسی باشد تا عربی. در ادامه به بررسی این نام ها می پردازیم. اما پیش از آن بد نیست کمی درباره نام های ایرانی و عربی صحبت کنیم.

بررسی نام ها
بررسی اسم ها

در سه دهه اخیر خانواده های ایرانی کم کم تلاششان برای نامگذاری اسم فارسی روی فرزندشان بیشتر و بیشتر شد. طوری که امروزه فقط تعداد کمی از افرادی که با مشاور اسم ما تماس می گیرند، از ما درخواست پیشنهاد اسم عربی (مذهبی) دارند. (شاید حدود ۱۰ درصد). حتی دیده ایم که این روزها خانواده های مذهبی هم نام های ایرانی با ریشه فارسی را برای فرزند خود درخواست دارند و انتخاب می کنند.

درست یا غلط جو حاکم بر جامعه تقریبا به سمت ضدیت با نام های عربی رفته است. در سه، چهار دهه اخیر شاهد این بودیم که خیلی از افراد با نام های عربی، در صدد تغییر نام خود به اسم فارسی بوده اند و این هم خودش داستانی جداست.

نژاد پرستی روی نام ها!

اما گاها در نظرات شاهدیم که برخی افراد با تنفر از اسامی عربی صحبت می کنند. که این خودش یک نژادپرستی است. گرچه خیلی سریع هم طیف مقابل پاسخ شدیدتر را نثار اون افراد می کنند. اما چیزی که بارز است افرادی که اسم عربی داشته اند به دلیل برخورد های جامعه از اسم خود رضایت ندارند. بعضا هم همین افراد دیده می شود که اسم های اصیل ایرانی را که می شنوند ذات ناراحت و آسیب دیده خود را آشکار می کنند و زبانشان را به تمسخر نام های پارسی باز می کنند. نفرت و بدگویی از اسم عربی یا فارسی خودش نوعی نژادپرستی است. مطلبی که درباره تمسخر نام ها بخصوص اسم بچه ها هست را بخوانید.

انتخاب اسم ایرانی

نام عربي يا ايراني Persian or Arabic names

در مطلبی که قبل تر در وبسایت NameFarsi نوشتیم نظر کاربران را درباره اینکه اسم فرزندشان را عربی انتخاب می کنند یا فارسی نوشتیم. می توانید این مطلب را نیز مطالعه بفرمایید: اسم عربی یا فارسی. اما خیلی ها معتقدند که ایرانیان همانطور که کلامشان فارسی است باید نام فارسی برای فرزند خود برگزینند. همانطور که اعراب یا مردم در دیگر کشورها اسامی مربوط به فرهنگ و تاریخ خود را برای انتخاب اسم فرزند خود در نظر می گیرند.

و حالا سوالات درباره اسم های دختر و پسر ایرانی که درباره فارسی یا عربی بودنشان شک و تردید وجود داشت و بررسی ریشه دقیق نام های میلاد، سیما، شیما، ندا، سحر، الینا و رویا.

میلاد اسم فارسی یا عربی؟

میلاد هم ریشه با ولد، تولد، ولادت و اولاد است که همگی عربی هستند. ميلاد این چنین معنی شده است: زمان تولد، تولد و زادروز. میلاد از اسم های داخل کتاب شاهنامه و در واقع از اسم های شاهنامه ای است و برخی دوستان با این استدلال ادعا دارند که این نام یک اسم پسر فارسی است. اما باید عرض کنیم که واژگانی و نام هایی در کتاب شاهنامه فردوسی هستند که ریشه عربی دارند. میلاد در شاهنامه: نام پدر گرگین و از پهلوانان ایران باستان است.

واژگان عربی در شاهنامه

سنان، رکیب (=رکاب)، عنان، غم، قطره، هزیمت، جوشن، سلیح (=سلاح)، منادی، قلب، نعره (معرب ناره)، مزیح (=مزاح)، نظاره، ثریا، نبات، حصار، سحاب، عقاب، برهان (معرب پروهان)، فلک، حمله، مبتلی، درج، صف، میمنه، جاثلیق، صلیب (معرب چلیپا). منبع.

جالب است بدانید شاهنامه در این بیت از ۵ واژه عربی استفاده می‌کند:
“قضا گفت: گیر و قدر گفت، ده فلک گفت احسنت و مه گفت زه”

سحر اسم فارسی یا عربی؟

سحر از دید خیلی منابع اسم عربی است. وجود حرف “ح” در این واژه نیز نشان دهنده غیر پارسی بودن این اسم است.

ندا اسم فارسی یا عربی؟

ندا اسم عربی است به معنی صدای بلند، آواز، بانگ. لیست کامل اسم با ن را ببینید.

رویا اسم فارسی یا عربی؟

رویا به معنی خواب دیدن که همزه روی واو قرار می گیرد واژه ای عربی است. این واژه به صورت اسم با واژه رویان یا رویا که معنی روینده می دهد متفاوت است. رویا به عنوان اسم، نامی عربی است.

سیما اسم فارسی یا عربی؟

سیما نیز در منابع اسم عربی آمده است. شکل فارسی آن چهره و رخ است. سیما یعنی صورت. نشان و حالتی در صورت انسان كه بیان کننده حالات درونی باشد. سیما اسم دختر پر کاردبرد در دهه ۶۰ بین ایرانیان بوده است.

شیما اسم فارسی یا عربی؟

اسم شیما نیز نامی با ریشه عربی است. شیما نام دختر حلیمه‌ سعدیه خواهر رضاعی پیامبر اسلام (ص).

اسم الینا عربی است؟

الینا در ثبت احوال عربی ذکر شده است. (عربی) (الی= نیكویی، نعمت + نا = ضمیر اول شخص جمع در عربی) نیكویی و نعمت برای ما.

شاید نکته ای که در مورد ریشه این اسم ها شبهه ایجاد کرده باشد، کاربرد زیادشان در زبان فارسی و هم چنین غیر مذهبی بودن بیشتر این نام ها ست. بدون شک در مورد اسم هایی مثل فاطمه که اسم دختر مذهبی است یا نام های علی و محمد کمتر این شک و تردید وجود دارد.

Persian Arabic names
اسم پارسی فارسی یا عربی

اسم عربی یا نام ایرانی؟

نظر شما چیست؟ اسم عربی را ترجیح می دهید یا نام ایرانی؟ در قسمت نظرات دیدگاه خود را بنویسید.

اسم باربد

معنی اسم باربد

باربد

معنی، ریشه و فراوانی تعداد اسم باربد در ثبت احوال ایران

همه چیز درباره اسم باربد

همانطور که در قسمت اسم پسر با ب و اینستاگرام نام فارسی گفتیم، باربد یک اسم ایرانی اصیل پسرانه است که علاوه بر آوای زیبا معنی آن نیز زیبا و خاص است. باربد از نام های محبوب در بین ایرانیان است و یک اسم پسر شیک برای پسران که ریشه پارسی دارد به حساب می آید.

Barbad name meaning
Barbad name meaning

❤️ بررسی کامل اسم باربد را در ادامه ببینید:

بیشتر بخوانید

اسم رستم

شجره نامه رستم

در وبسایت نام‌فارسی بارها به اهمیت کتاب شاهنامه فردوسی و نقش مهمی که در فرهنگ و زبان فعلی ما ایرانیان داشته است پرداخته ایم. چرا که وقتی بسیاری از اسم های ایرانی پسرانه و دخترانه را مورد بررسی دقیق قرار می دهیم می بینیم به کتاب شاهنامه (اثر فاخر ادبیات جهان) ارجاع داده می شوند. روحش شاد.

خاندان رستم

لازم دانستیم تا در این قسمت، شجره نامه خاندان رستم دستان را قرار دهیم تا با این شخصیت ادبی که به راستی شاید از نخستین و بزرگترین شخصیت های ادبیات ایران و جهان است بیشتر آشنا شویم. گرچه این مطلب تنها برگی کوچک است از باغ زیبای کتاب پر فراز و نشیب شاهنامه. اما معرفی ذره ای از آن خالی از لطف نیست.

خانواده رستم

رستم دستان شخصیت اصلی و اسطوره‌ای در شاهنامه و به تبع آن، مهم‌ترین چهره اسطوره‌ای ادبیات فارسی است. آمده است که رستم جهان پهلوان ایران با انجام عمل رستم زایی (سزارین) به دنیا آمده است. دربارهٔ چگونگی به دنیا آوردن رستم در اشعار حکیم ابوالقاسم فردوسی آمده که رودابه همسر زال دچار درد شدید زایمان گردید و نتوانست کودک را به دنیا آورد. (منبع: ویکی پدیا)

در این شجره نامه همانطور که می بینید، سام پدر بزرگ رستم بوده است. نریمان نام جد رستم و زال نام پدر رستم. زال با رودابه ازدواج می کند. حاصل این ازدواج رستم است. رودابه مادر رستم فرزند سیندخت و مهراب کابلی است. نام پدربزرگ رودابه ضحاک (یا بهتر است بگویی اژدهاک) و نام جد او مرداس است. رستم با تهمینه ازدواج می کند و سهراب حاصل این ازدواج است. فرامرز نام پسر دیگر رستم است.

معنی اسم رستم
معنی و ریشه اسم رستم

رستم

معنی اسم رستم

رستم در ادبیات فارسی به شکل رستهم، روستهم و روستم آمده است. در اصل واژه رستم از دو جزء : رُس (به معنی بالیدن و نمو یافتن) + «تَهم» که در فارسی باستان و اوستایی به معنی «دلیر» و «پهلوان» آمده، تشکیل شده است. واژه تهمتن نیز از همین ریشه است. به معنی بزرگ پیکر و قوی اندام. در حقیقت تهمتن معنی کلمهٔ رستم است. بنابراین رستم یعنی کشیده بالا (بلند فامت)، بزرگ تن (تنومند) و قوی پیکر. اسم های شاهنامه ای را نیز ببینید.

اسم رستم در ثبت احوال ایران

معنی رستم در ثبت احوال

رستم:

  1. کشیده بالا، بزرگ تن، قوی اندام.
  2. در فارسی باستان، گاتها و دیگر بخش‌های اوستا دلیر و پهلوان.
  3. در قدیم به مجازمرد شجاع و نیرومند
  4. در شاهنامه پهلوان داستانی ایران، فرزند زال و رودابه که ۶۰۰ سال زندگی کرد. در هنگام زاده شدن چنان درشت بود که به اندرز سیمرغ پهلوی مادرش را شکافتند و او را بیرون آوردند. او با دشمنان ایران، دیوان و جادوان جنگ های بسیار کرد و همیشه پیروز بود. سرانجام بر اثر توطئه‌ نابرادری‌اش کشته شد.
  5. نام چند تن از فرمانروایان باوندی که هویت و دوران فرمانروایی شان به طور دقیق معلوم نیست.
  6. نام سه تن از اتابکان لُر کوچک. رستم اول: اتابک [۸۷۳ قمری به بعد]؛ رستم دوم: اتابک [۸۷۳ قمری به بعد]؛ رستم سوم: اتابک [۹۴۹ قمری به بعد]. دوران فرمانروایی هیچکدام مشخص نیست.

فراوانی رستم در ثبت احوال

تعداد اسم رستم در ثبت احوال ایران ۳۸۵۰۹ نفر بر اساس آمار ثبت احوال تا تاریخ آبان ماه ۱۴۰۰ اعلام شده است.