Girl name with F

نام دختر با ف

اسم دختر فارسی با حرف ف

شامل اسم های دخترانه اصیل فارسی با حرف ف

اسم دختر با ف
اسم دخترانه با ف

اسم دخترانه فارسی با ف

برای دوستانی که به دنبال اسم با ف برای فرزند دختر خود هستند. اسم های پارسی زیبایی از حرف ف وجود دارند که می توانند برای انتخاب اسم دختر استفاده شوند. در زیر فهرست نام های فارسی دخترانه با ف با معنی قرار گرفته اند و در صفحه بعدی نام های دخترانه با ف با ریشه های دیگر لیست شده اند.

ردیف اسم فارسی  معنی نام
۱ فاتن   فتنه انگیز، آنکه آشوب بپا می کند.
۲ فارا   نام کوهی است که در غرب فلات ایران واقع شده است.
۳ فاسیروس   نام دختر اردشیر دراز دست پادشاه هخامنشی.
۴ فام گل   به رنگ گل.
۵ فانیذ   قند، شکر.
۶ فایدیم   به معنای گل نیلوفر است، نام همسر کبوجیه پادشاه هخامنشی.
۷ فرآذر   شکوه آتش.
۸ فراچهر   مرکب از فرا (بالاتر) + چهر (صورت) = آنکه صورتی زیباتر از دیگران دارد.
۹ فرارنگ   فرانک، پروانه، از شخصیتهای شاهنامه، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین.
۱۰ فرازنده   بالابرنده و افرازنده.
۱۱ فرانک   پروانه، از شخصیت های شاهنامه، نام دختر برزین و زن بهرام گور، نام مادر فریدون پادشاه پیشدادی و همسر آبتین. از نام های کتاب شاهنامه.
۱۲ فرانه   فرانک.
۱۳ فربو   مرکب از فر (شکوه) + بو = بو و عطر شکوه و منزلت.
۱۴ فرپرک   شب پره که آن را مرغ عیسی نیز می نامند.
۱۵ فرتوک   پرستو.
۱۶ فرجهان   شکوه دنیا.
۱۷ فرخ بانو   بانوی بزرگوار و فرخنده
۱۸ فرخ بخش   بخشنده بزرگوار، نام یکی از بهدینان یزد که در سال هشتاد و هشت یزگردی می زیسته است.
۱۹ فرخ تاج   فرخ (فارسی) + تاج (فارسی) مرکب از فرخ (مبارک) + تاج.
۲۰ فرخ چهر   دارای چهره فرخنده و مبارک.
۲۱ فرخ ماه   ماه خجسته و مبارک.
۲۲ فرخ ناز   مرکب از فرخ (مبارک) + ناز (غمزه).
۲۳ فرخروز   نام یکی از الحان باربد.
۲۴ فرخنده   مبارک، میمون، خجسته، آنکه یا آنچه وجودش سبب شاده و آرامش است.
۲۵ فرخنده چهر   دارای چهره مبارک و خجسته.
۲۶ فردخت   مرکب از فر (شکوه) + دخت (دختر).
۲۷ فردوس   معرب از فارسی، پردیس بهشت. یعنی صورت عربی “پردیس” است. پس فردوس واژه ای عربی محسوب می شود.
۲۸ فردیس   پردیس = بهشت.
۲۹ فرزان دخت   دختر فرزانه و دانا.
۳۰ فرزانه   خردمند، دانا.
۳۱ فرستو   پرستو.
۳۲ فرشته   موجودی آسمانی، عاقل و برتر از انسان، مَلک.
۳۳ فرشیده   فر+ شیده = نور آفتاب، شکوه آفتاب
۳۴ فرغانه   نام شهری در ترکستان قدیم
۳۵ فرگل   دارای شکوه و زیبایی گل
۳۶ فرمهر   کسی که شکوه و عظمتی چون خورشید دارد.  اسم دختر
۳۷ فرناز   دارای ناز و غمزه، زیبا و باشکوه.
۳۸ فرنگار   دارای نقش و نگار، با شکوه و زیبا.
۳۹ فرنگیز   فرنگیس.
۴۰ فرنگیس   از شخصیت های شاهنامه فردوسی، نام دختر افراسیاب تورانی و همسر سیاوش و مادر کیخسرو پادشاه کیانی.
۴۱ فرنواز   مرکب از فر (شکوه) + نواز (ریشه نواختن).
۴۲ فرنوشا   شکوه و عظمت ابدی.
۴۳ فرنیا   اصیل، دارنده اصل و نسب.
۴۴ فرنیان   پرنیان، ابریشم و حریر، دختری که دارای جسمی بسیار لطیف و زیباست.
۴۵ فروردین   نام ماه اول از سال شمسی، نام روز نوزدهم از هر ماه شمسی در ایران قدیم.
۴۶ فروز   تابش و روشنی و فروغ.
۴۷ فروزا   تابان، درخشان.
۴۸ فروزاتون   فروز (فارسی) + خاتون (فارسی) بانوی روشنایی
۴۹ فروزان   شعله ور، روشن، مشتعل، درخشنده.
۵۰ فروزجهان   روشنایی جهان.
۵۱ فروزنده   روشن، تابان، روشن کننده، افروزنده.
۵۲ فروزینه   آتش زنه، چخماق.
۵۳ فروشنک   نام نتیجه ایرج پسر فرویدن پادشاه پیشدادی.
۵۴ فروغ   روشنی که از آتش، پرتو، خورشید و دیگر منابع نورانی می تابد، شعله آتش.
۵۵ فروغ بانو   بانوی روشنایی.
۵۶ فروغ دخت   دختر روشنایی.
۵۷ فروهنده   نیکوسیرت و خوبروی، نام فرشته ای است.
۵۸ فره وش   مرکب از فره (شکوه) + وش (پسوند شباهت)، شکوهمند.
۵۹ فرهور   دارای شکوه و جلالی چون خورشید.
۶۰ فریار   دارنده شکوه و جلال.
۶۱ فریال   دارای اندام و هیکل باشکوه، قوی و باشکوه، مرکب از فر (شکوه) + یال (گردن، بالای بازو). بررسی کامل: اسم فریال.
۶۲ فریانه   نام پادشاهی افسانه ای هم زمان با اسکندر مقدونی.
۶۳ فریبا   بسیار زیبا، دلپسند و خوشایند.
۶۴ فریدخت   دختر زیبا و محبوب نام های اصیل پارسی
۶۵ فریر   گیاهی خوشبو.
۶۶ فریرخ   زیبارخ.
۶۷ فریرو   دارای چهره زیبا و با شکوه.
۶۸ فریسا   پریسا، زیبا چون پری. بررسی کامل: اسم پریسا.
۶۹ فریشا   = فریسا = پریسا، دختری که چون پری زیباست.
۷۰ فریما   زیبا و دوست داشتنی.
۷۱ فوژان   بانگ بزرگ، فریاد عظیم.
۷۲ فولاد   پولاد، نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام یکی از فرماندهان دلاور ایرانی در زمان کیقباد.
۷۳ فیروزخاتون   بانوی پیروز.
۷۴ فیروزه   پیروزه، نام سنگی قیمتی که به رنگ آبی یا سبز می باشد.
www.NameFarsi.com

Iranian girl name

اسم دختر ایرانی با ف

نظرسنجی اسم  دختر با ف

به نظر شما زیباترین اسم های دخترانه فارسی با ف کدام نام ها هستند؟ در قسمت نظرات بنویسید.

Girl name with Sh

نام دختر با ش

اسم دختر فارسی با ش

شامل اسم های زیبای دخترانه فارسی با حرف ش

لیست کامل اسم دختر فارسی با حرف شین. اسامی ایرانی دخترانه با ش که ریشه پارسی دارند. از اسم های پر کاربرد در دهه ۶۰ و ۷۰ مثل شیوا، شبنم، شهرزاد، شیما و شیدا گرفته تا اسم های به اصطلاح جدیدتر. که البته شیما ریشه عربی دارد و در صفحه بعدی اسامی با ش قرار دارد. به نظر شما کدام اسم با ش زیباترین اسم دختر با حرف شین است؟

اسم دختر با ش
اسم دخترانه با حرف شین

Girl name with Sh

ردیف اسم فارسی  معنی نام
۱ شاپرک   نوعی پروانه بزرگ که معمولا در شب پرواز می کند.
۲ شاپری   شاه پری.
۳ شاخ شمشاد   کنایه از قد بلند و رعنا.
۴ شاخسار   محل انبوهی شاخه های درخت  نام زیبای دخترانه
۵ شادآفرید   شاد آفریده شد، آفریده شاد.
۶ شاداب   با طراوت، تازه، شاد.
۷ شادان بانو   بانوی شاد. شادان به تنهایی نیز به عنوان اسم دختر مورد تایید ثبت احوال ایران است.
۸ شادانه   شاهدانه. معنی شاد و همراه با شادی و شادمان نیز می دهد.
۹ شادبانو   بانوی شاد.
۱۰ شادبهر   آن که از شادی بهره دارد، شاد، خوشحال.
۱۱ شادپری   پری شاد.
۱۲ شادخاتون  بانوی شاد.
۱۳ شاددخت   دختر شاد.
۱۴ شادرخ   کسی که چهره ای شاد و متبسم دارد، خنده رو.
۱۵ شادرو   شادرخ، آنکه سیمای شاد دارد.
۱۶ شادروز   نیکروز، خوشبخت.
۱۷ شادفر   آن که دارای شکوه و شادی است. ترکیب شاد + فر.
۱۸ شادک   نام مستعار سمک در داستان سمک عیار
۱۹ شادکامه   کامروا، خوشحال، شادمان
۲۰ شادگل   آن که چون گل شاداب است.
۲۱ شادگون   شاد و خوشحال.
۲۲ شادلین   مرکب از شاد + لین، نرمی و ملایمت، آرام و خوش چهره، شاد روی نرمخو.
۲۳ شادمانه   خشنود، شاد.
۲۴ شادناز   مرکب از شاد (خوشحال) + مهر (محبت یا خورشید)، نام شهر یا مکانی در نیشابور.
۲۵ شادنوش   نوشنده شادی، شاد و خوشحال.
۲۶ شادور   شادمان، خوشحال. معادل شاد آور هم هست. یعنی آورنده شادی. به عنوان نام خانوادگی نیز کاربرد دارد و زیباست.
۲۷ شادی   خوشحال، شادمانی.
۲۸ شادیا  بانوی شاد، دختر شاد و سرخش، منسوب به شادی.
۲۹ شادیان  از روی شادی، بر اساس شادی، آهنگ و نوای شادی آور. در حال حاضر در ثبت احوال ایران به عنوان اسم پسر مورد تایید است. شادیان (شادیانه) یعنی از روی شادی. آهنگ و نوای شادی آور.
۳۰ شادیانه  = شادیان، از سر شادی و خوشی، بر اساس شادی، آهنگ و نوای شادی آور.
۳۱ شارک   سار (پرنده).
۳۲ شارمینا  خجسته، فرخنده، مرکب از شارمین (سنسکریت) + الف تانیث (فارسی). شاید بهتر باشد بگوییم این نام یک اسم هندی و سانسریت است تا نامی فارسی.
۳۳ شاریس  نام یکی از توابع قزوین.
۳۴ شارین  متمدن، شهرنشین، مرکب از شار به معنای شهر + ین (پسوند نسبت)، نام دهی در قزوین.
۳۵ شارینا  معادل شارین است. شارین + الف تانیث. متمدن، شهرنشین، مرکب از شار به معنای شهر + ین (پسوند نسبت) + الف تانیث.
۳۶ شاسپرم  ریحان
۳۷ شانو   نمایش، خودنمایی، نشان دادن، تئاتر خیابانی.
۳۸ شاه آذر   شاه آتش
۳۹ شاه آفرید   آفریده شاه، نام دختر فیروز پسر یزدگرد پادشاه ساسانی.
۴۰ NameFarsi.com
۴۱ شاه بانگ   گیاهی با میوه زرد رنگ و معطر.
۴۲ شاه پرک   شاپرک.
۴۳ شاه پرند   نام نوه یزگرد پادشاه ساسانی.
۴۴ شاه پری   شاه پریان، عنبر.
۴۵ شاه پسند   گیاهی کاشتنی و زینتی که گل های رنگارنگ چتری دارد.
۴۶ شاه پونه   نام نوه یزدگرد پادشاه ساسانی.
۴۷ شاه جهان   مَلِک و سرور عالم، نام یکی از مهمترین قله های رشته کوه آلاداغ در شمال خراسان، نام چندتن از پادشاهان مغول هند (تیموریان)، نام پسر جهانگیر پادشاه بابری.
۴۸ شاه خاتون  بانوی پادشاه،نام دختر قدرخان، پادشاه ترکستان در دوره غزنوی.
۴۹ شاه فرید   شاه آفرید
۵۰ شاه ناز   نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی
۵۱ شاهبانو   ملکه، شهبانو، نام دختر فخرالدوله دیلمی
۵۲ شاهجان   عنوان مرو که از شهرهای قدیم خراسان بوده است.
۵۳ شاهدانه   نام گیاهی است که از دانه آن روغن می گیرند.
۵۴ شاهدخت   شاه دختر، دختر شاه.
۵۵ شاهفرند   شاه پرند.
۵۶ شایا  شایان.
۵۷ شایان دخت   دختر شایسته.
۵۸ شایسته   سزاوار، لایق و درخور.
۵۹ شب آرا   آراینده شب.
۶۰ شب افروز   ماه، زیباروی، درخشنده.
۶۱ شب بو   گلی معطر و زینتی در رنگ های متفاوت.
۶۲ شب پره   پروانه، خفاش.
۶۳ شب دخت   دختر شب.
۶۴ شب ناز   زیبایی شب، ناز شب.
۶۵ شباهنگ   مرغ سحر، بلبل، ستاره ای که پیش از صبح طلوع می کند. علاوه بر این شباهنگ معادل شب آهنگاست و در قدیم، در نجوم شِعرای یمانی، ستاره‌ بامدادی، ستاره‌ سهیل را نیز می گفتند. نام پرنده‌ای (بلبل)، شب آهنگ كننده، مرغ سحر، مرغ سحرخوان.
۶۶ شبدیس   مانند شب.
۶۷ شبگون   به رنگ شب، شبرنگ.
۶۸ شبنم   قطره ای که شب روی برگ گل و گیاه می نشیند، ژاله.
۶۹ شرمین   با شرم، با حیا، محجوب.
۷۰ شرمین دخت   دختر باحیا و محجوب.
۷۱ شرمینه   شرمین.
۷۲ شروانه   نام دایه مه پری در داستان سمک عیار نام های اصیل فارسی
۷۳ شری  منطقه‌ای در همدان.
۷۴ شرین   در گویش سمنان شیرین.
۷۵ شکال   در گویش مازندران آهو.
۷۶ شکرناز  (به کسر شین) شکر (سنسکریت) + ناز (فارسی) دارای ناز و غمزه دلپذیر.
۷۷ شکرین  (به کسر شین) شکر (سنسکریت) + ین (فارسی) هر چیز شیرین.
۷۸ شکفته   باز شده، شاداب، خندان، تازه.
۷۹ شکوفا   شکفته شده، غنچه ای که باز شده است، رشد یافته.
۸۰ شکوفه   گل درخشان میوه دار.
۸۱ شکوه   شأن، حشمت، بزرگی، هیبت، وقار.
۸۲ شکوه دخت   دختر باوقار.
۸۳ شکوه ناز   آن که دارای شکوه و زیبایی است.
۸۴ شکوهنده   با شکوه، دارنده شکوه و جلال.
۸۵ شکوهه   جمال، زیبایی.
۸۶ شکیبا   صبور و بردبار.
۸۷ شکیبه   معادل شکیب و شکیبا، بردبار و صبور.
۸۸ شکیلا   (فارسی ، عربی) شکیل (عربی) + ا (فارسی) دارای شکل زیبا.
۸۹ شمشاد   درختی همیشه سبز، شخص خوش قد و قامت
۹۰ شمیرا   نام عمه شیرین در منظومه خسروشیرین  اسم دخترانه
۹۱ شمیلا   (فارسی، عربی) شمیل (عربی) + ا (فارسی)، منسوب به شمیل، نسیم و باد شمال.
۹۲ شناز   شیناز، لطیف و نازنین، مرکب از شی (شبنم) + ناز.
۹۳ شناسا   آگاه و مطلع.
۹۴ شنبلید   نام گلی است، از شخصیت های شاهنامه، نام کوچکترین دختر برزین، یکی از همسران بهرام گور پادشاه ساسانی.
۹۵ شوخ شنگ   نام دختری در رمان تبریز مه آلود.
۹۶ شورآفرین   ایجاد کننده هیجان و شوق.
۹۷ شورانگیز   هیجان انگیز.
۹۸ شوشا   نام قدیم شوش.
۹۹ شوق انگیز   شوق (عربی) + انگیز (فارسی) آنچه سبب شوق می شود، اشتیاق آور.
۱۰۰ شوکا   در گویش مازندرانی: آهو. اسم دختر شمالی است.
۱۰۱ شه گل   شاهگل.
۱۰۲ شهبانو   شاه بانو ملکه، همسر شاه.
۱۰۳ شهپر   شاه پر، هر یک از پرهای اصلی بال پرندگان، بال بزرگ، شهبال.
۱۰۴ شهدخت   شاهدخت.
۱۰۵ شهددخت   شهد (عربی) + دخت (فارسی) دختر شیرین.
۱۰۶ شهدیس   درختری که شکوه و زیباییش مانند شاه است، شاهزاده خانم.
۱۰۷ شهرآرا   آراینده شهر، کسی که زیباییش شهره شهر است.
۱۰۸ شهراز   راز بزرگ، راز شکوهمند.
۱۰۹ شهربانو   ملکه، بانوی شهر، نام یکی از دختران یزدگرد پادشاه ساسانی و همسر امام حسین.
۱۱۰ شهرزاد   زاده شهر، نام دختری زیبا که داستانهای هزار و یک شب از زبان او نقل شده است.
۱۱۱ شهرگل   گل شهر.
۱۱۲ شهرناز   از شخصیت های شاهنامه، نام دختر جمشید پادشاه پیشدادی و مادر سلم و تور فرزندان فریدون پادشاه پیشدادی.
۱۱۳ شهرو   نام زنی زیبا در منظومه ویس و رامین، از شخصیتهای شاهنامه، نام موبدی دانا و اداره کننده ایران در زمان کودکی شاپور ذوالاکتاف پادشاه ساسانی.
۱۱۴ شهرویه   نام دختر خسروپرویز پادشاه ساسانی.
۱۱۵ شهزاد شاهزاده، فرزند شاه یا از نسل شاه. لقب فرزندان پادشاه.
۱۱۶ شهناز موجب فخر و نازش شاه، نام یکی از لحن های قدیم موسیقی ایرانی، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی، نام خواهر جمشید پادشاه پیشدادی  انتخاب اسم
۱۱۷ شهنواز   مورد نوازش شاه قرار گرفته
۱۱۸ شهین   مرکب از شه (شاه) + ین (پسوند نسبت)
۱۱۹ شیبا   شیوا، پریشان، آشفته
۱۲۰ شیدخت   دختر خورشید
۱۲۱ شیدر   آن که چهره ای زیبا و درشان دارد.
۱۲۲ شیدرخ  خورشید رخ، زیبا رو، بانویی که چهره اش چون خوشید درخشان است.
۱۲۳ شیده   روشنایی، خورشید، از شخصیت های شاهنامه، نام پسر افراسیاب تورانی.
۱۲۴ شیرزن   زن شجاع، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در زمان افراسیاب تورانی و کیخسرو پادشاه کیانی
۱۲۵ شیرین   مطبوع، دلنشین، عزیز، زیبا، گرامی، از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر خسروپرویز پادشاه ساسانی. از اسامی دختر شاهنامه ای محسوب می شود.
۱۲۶ شیرین بانو   بانوی زیبا و دلنشین.
۱۲۷ شیرین جهان   مرکب از شیرین (مطبوع، دلنشین) + جهان، نام دختر فتحعلی شاه قاجار.
۱۲۸ شیرین دخت   دختر زیبا.
۱۲۹ شیرین گل   گل زیبا.
۱۳۰ شیفته   عاشق، دیوانه، مجذوب، مجنون.
۱۳۱ شیلان  چیلان، عناب. باید اشاره کنیم که شیلان در زبان کردی نیز نام دختر است و معادل گل نسترن کوهی می باشد.
۱۳۲ شینا  شناوری، سعی و کوشش و تلاش.
۱۳۳ شیناب  شینا، شناوری، سعی و کوشش.
۱۳۴ شیناز  شناز، لطیف و نازنین، مرکب از شی (شبنم) + ناز.
۱۳۵ شیوا   فصیح، بلیغ، رسا.
۱۳۶ شیوه   روش، قاعده، حالت، وضع، طریقه.
www.NameFarsi.com

Iranian girl name

اسم دختر ایرانی با ش

شامل اسم های کردی، ترکی، لری، اوستایی، شمالی و … با حرف ش

زیباترین اسم ها با حرف شین به نظر شما کدام اسم ها هستند؟
در قسمت نظرات دیدگاه خود را بنویسید.

Girl name with S

نام دختر با س

اسم دختر فارسی با حرف س

شامل اسم های زیبای دخترانه فارسی با حرف س

اسم با س
اسم دختر با س
ردیف نام فارسی  معنی اسم
۱ سابود   هاله، خرمن ماه
۲ ساتراپ  در حال حاضر فقط بعنوان اسم پسر مورد تایید ثبت احوال است. ساتراپ یعنی استاندار، حاکم ایالت‌ (ساتراپی) در ایران باستان، داریوش هخامنشی سرزمین ایران را به ۲۰ منطقه تقسیم کرده و اداره هر ناحیه را به یک ساتراپ داده بود.
۳ ساتی   در مصر باستان نام فرشته نگهبان ارواح بوده است.
۴ ساتیا   از نام های باستانی ایران زمین
۵ ساتین  محبوب و دوست داشتنی.
۶ سارگل  گل زرد
۷ سارنیا  خالص، منزه، پاک، بانوی بی ریا، دختر پاکدامن.
۸ ساریان   نام روستایی در نزدیکی مشهد.
۹ سارینا   = سارنیا به معنی خالص، پاک.
۱۰ سارینه
۱۱ سازک   ساز کوچک.
۱۲ سازین   نام روستایی در نزدیکی زنجان.
۱۳ سالی  بی غم و سرخوش، سالمند و دارای عمر طولانی، نام روستایی حوالی خرم آباد.
۱۴ سام  سام در حال حاضر فقط بعنوان نام پسرانه مورد تایید ثبت احوال است. سام یعنی سوگند، پیمان (“سام” در معنای “داستان خوشایند” نامی است پسرانه) farsi girl names
۱۵ سامه   سوگند، پیمان. سوگند خود اسم دختر و پیمان نام پسرانه است.
۱۶ سامینا   ترکیب سامین + الف (نسبت) یا الف تانیث. بر اساس تعبیری ترکیب سام + “ین” پسوند تشابه + “ا” اسم ساز یا تانیث و در مجموع سامینا یعنی مثب سام (آتش) پاک و مقدس. بررسی کامل اسم سامین را نیز ببینید. تعبیر سوم هم ترکیب “سا” پیشوند مشابهت + “مینا” (نام گل، نام پرنده) = مثل مینا، همانند گل مینا هست که خیلی قابل اتکا نیست.
۱۷ سانوا  دختر خوش سخن، بانویی که شیرین حرف می زند.
۱۸ سانیا   در گویش مازندران سایه روشن جنگل.
۱۹ ساوند   نام روستایی در نزدیکی کرمان.
۲۰ ساویز   خوش خلق، نیکخو.
۲۱ ساویس   گرانمایه و با ارزش.
۲۲ ساوین   سبدی که در آن پنبه می گذارند.
۲۳ سایا  اسم ترکی – فارسی، در ترکی: به معنای یک رنگ و بی ریا و در فارسی: به معنای ساینده است.
۲۴ سایان  اسم فارسی – کردی، منسوب به سایه، رشته کوهی در آسیای مرکزی، هم چنین نام روستایی در نزدیکی همدان.
۲۵ ساینا   سیمرغ، عنقا.
۲۶ ساینه   در گویش مازندران: سایه.
۲۷ سایه   تصویری از کسی یا چیزی که هنگام قرار گرفتن او یا آن در مقابل نور ایجاد می شود، تاریکی ای که به سبب جلوگیری از تابش مستقیم نور در جایی ایجاد می شود، هم چنین به معنی حمایت، پناه.
۲۸ سبا   اسم شهری در یمن که بلقیس ملکه انجا بوده است.
۲۹ سبارو   کبوتر.
۳۰ سبزارنگ   اسم یکی از الحان باربد، سبزرنگ.
۳۱ سبزبهار   نام یکی از الحان قدیم ایرانی.
۳۲ سبزپری   فصل بهار.
۳۳ سبزک   مصغر سبز، پرنده ای سبز رنگ که مانند هدهد بر سرش تاجی دارد، معشوق، شیشه شراب.
۳۴ سبزه   گیاهی که به صورت خودرو در جایی سبز شده است، چمن زار، گندمگون، سبزه وار، آنکه رنگ پوست گندمی دارد.
۳۵ سبزه بهار   سبزه ای که در فصل بهار می روید، بهار سبز و خرم.
۳۶ سبزینه   سبزرنگ، گندمگون
۳۷ سپاکو   نام همسر چوپانی که کوروش را به او سپرده بودند تا بکشد اما او مانع شد و کوروش را مانند فرزند خودش بزرگ کرد.
۳۸ سپیدار   درختی از خانواده بید با برگ های براق اسم فارسی دختر
۳۹ سپیده   روشنی کم رنگ آسمان قبل از طلوع آفتاب.
۴۰ سپیده گل   گل سپید
۴۱ سپینود   از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر شنگل هندی و همسر بهرام گور پادشاه ساسانی.
۴۲ ستاتیرا   استاتیرا، همسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی
۴۳ ستاره   هر یک از اجسام نورانی آسمان که در شب از زمین به صورت نقطه های نورانی دیده می شوند، بخت، اقبال، نام مادر ابوعلی سینا دانشمند نامدار ایرانی.
۴۴ ستاک   شاخه تازه رسته و نازک
۴۵ ستایش   ستودن، تعریف، سپاس و حمد خداوند، تمجید شدن.
۴۶ ستوده   ستایش شده
۴۷ ستی  به کسر سین، سرسخت و محکم، سنی. قطعه ای فولادی و محکم که بر سر نیزه یا داس نصب می شود.
۴۸ سرآویز   آنچه به سر می آویزند.
۴۹ سرایه  به ضم سین، آواز، ترانه.
۵۰ سرخاب  سهراب، از شخصیت های شاهنامه، نام پسر رستم پهلوان شاهنامه و تهمینه، شاداب، گلگون. توجه شود که سهراب نام پسرانه است.
۵۱ سرگل   اولین گل، بهترین از هر چیز.
۵۲ سرمه   ماده ای سیاه رنگ که برای آرایش مژه ها و پلک چشم به کار می رود.
۵۳ سرنا  به ضم سین و سکون ر، نوعی ساز بادی چوبی از خانواده نی که در نقاره خانه ها و روزهای جشن و سرور می نوازند. با اسم سورنا که اسم پسرانه است، متفاوت است.
۵۴ سروآزاد   نام زنی در منظومه ویس و رامین
۵۵ سروبن   درخت سرو، معشوق خوش قد و قامت.
۵۶ سروتن   آن که اندامی زیبا و بلندبالا دارد.
۵۷ سروجهان   نام دختر فتحعلی شاه قاجار.
۵۸ سروگل   مرکب از سرو (درختی همیشه سبز) + گل.
۵۹ سروناز   درختی بلند و زینتی، معشوق خوش قد و قامت.
۶۰ سروین   شبیه سرو، مانند سرو.
۶۱ سریرا   زیبا.
۶۲ سلمه   نام گیاهی است.
۶۳ سمن   رازقی، یاسمن.
۶۴ سمن اندام   سمن پیکر.
۶۵ سمن بر   آن که اندامی سفید و لطیف چون سمن دارد.
۶۶ سمن پیکر   آن که تنی سفید و نرم چون سمن دارد.
۶۷ سمن چهر   سمن چهره
۶۸ سمن چهره   آنکه چهره ای سفید و لطیف چون سمن دارد. نام زیبای دخترانه
۶۹ سمن دیس   مانند سمن، مانند یاسمن
۷۰ سمن رخ  سمن چهره.
۷۱ سمن رو  سمن چهره.
۷۲ سمن سیما   سمن(فارسی) + سیما (عربی)، سمن چهره.
۷۳ سمن گل   گل یاسمن.
۷۴ سمن ناز   مرکب از سمن (یاسمن) + ناز (زیبا).
۷۵ سمنوی   خوشبو، معطر.
۷۶ سنبل   گل خوشه ای بلند، به هم فشرده، و معطر به رنگ های قرمز، آبی، سفید و زرد.
۷۷ سندوس   نام خواهر خشایارشاه پادشاه هخامنشی
۷۸ سودابه   از شخصیت های شاهنامه، نام شاه هاماوران و همسر کیکاووس پادشاه کیانی.
۷۹ سوری   گل سرخ.
۸۰ سوزان   سوزاننده.
۸۱ سوزان  دارای حرارت و گرمای بسیار زیاد ، سرشار از اندوه اشتیاق.
۸۲ سوسا   مرکب از سو (روشنایی، نور) + سا (پسوند شباهت و همانندی) persian girl names
۸۳ سوسن   گلی درشت و خوشه ای به رنگها و شکل های مختلف.
۸۴ سوسنک   از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از زنان شاعر بهرام گور پادشاه ساسانی.
۸۵ سوفیا   سوفیه نام پایتخت بلغارستان
۸۶ سوگند   قسم.
۸۷ سومیا   محبوب، دوست داشتنی.
۸۸ سومیتا   لطف و محبت، مهربانی.
۸۹ سهی   صفت سرو، راست، از شخصیت های شاهنامه، نام همسر ایرج پسر فریدون پادشاه پیشدادی. با نام سها (اسم دختر عربی) اشتباه نشود.
۹۰ سهیزاد   مرکب از سهی (صفت سرو، راست) + زاد.
۹۱ سی  سی کام   کامروا.
۹۲ سی گل   سی عدد گل.
۹۳ سیب گل   شکوفه سیب.
۹۴ سیران  سفر، گردش و تفریح.
۹۵ سیرانوش   نام دیگر شیرین همسر خسروپرویز پادشاه ساسانی.
۹۶ سیرنگ   سیمرغ.
۹۷ سیفور   پارچه ابریشمی لطیف و ظریف.
۹۸ سیم تن   آن که بدنی سفید چون نقره دارد ، نام یکی از همسران بهرام گور پادشاه ساسانی.
۹۹ سیمرخ   آن که چهره ای سفید چون نقره دارد. (سیم: نقره).
۱۰۰ سیمیا  بلاغت، فصاحت، علوم ماورائی، همچنین نشان و علامت.
۱۰۱ سیمین   ساخته شده از نقره، نقره ای.
۱۰۲ سیمین تن   سیم تن نام های اصیل فارسی
۱۰۳ سیمینه   سیمین.
۱۰۴ سیندخت   از شخصیت های شاهنامه، نام همسر مهراب کابلی و مادر رودابه.
www.NameFarsi.com

Iranian girl name

اسم دختر ایرانی با س

زیباترین اسم های دخترانه با حرف س به نظر شما کدام اسم ها هستند؟
در قسمت نظرات دیدگاه خود را بنویسید.

اسم دختر با ر

نام دختر با ر

اسم دختر فارسی با حرف ر

شامل اسم های زیبای دخترانه فارسی با حرف ر

بسیاری از اسم های زیبای فارسی دخترونه با حرف ر شروع می شوند. اسم هایی که چند دهه اخیر محبوب بوده اند مثل رها و رستا که اتفاقا معنی یکسانی دارند و هم چنین بسیاری از نام های کردی دختر که در صفحه بعدی اسامی قرار دارند با ر آغاز می شوند.

در ادامه ابتدا لیست کامل اسامی دختر با ر که ریشه فارسی دارند را می بینید. سپس در صفحه بعدی اسامی دخترانه با ر که ریشه ایرانی، کردی، عربی و لاتین دارند.

اسم با ر
اسم دختر با ر
ردیف اسم فارسی  معنی نام
۱ رابو   اسم گلی بهاری است.
۲ رابیا   مشهور، نامدار، معروف.
۳ راتا   نام فرشته ای است.
۴ رادا  مونث راد، دختر جوانمرد، بانوی بخشنده.
۵ راددخت   دختر بخشنده و خردمند، دختر باگذشت. ترکیب “راد” به معنی بخشنده و “دخت” به معنی دختر است.
۶ راز   آنچه از دیگران پنهان نگاه داشته می شود، سِر.
۷ رازان   نام روستایی در نزدیکی خرم آباد است.
۸ رازک   گیاهی علفی از خانواده شاهدانه که معطر، تلخ و دارویی است.
۹ رافونه   پونه.
۱۰ رام افزا   افزاینده آرامش.
۱۱ رام افزون   = رام افزا، افزون کننده آرامش. رام صورت دیگر آرام و آرامش است.
۱۲ رام بانو   بانوی آرام یا بانوی شاد.
۱۳ رامتین   نام یکی از نوازندگان و موسیقی دانان در زمان ساسانیان. رامتین در حال حاضر فقط به عنوان اسم پسرانه مورد تایید ثبت احوال است.
۱۴ رامدخت   دختر آرام.
۱۵ رامش   شادی، آسایش، لذت، حظ، خوشی، سرور، آسودگی، نغمه.
۱۶ رامشین   نام روستایی در نزدیکی سبزوار.
۱۷ رامک   رام، اهلی.
۱۸ رامونا   لاتین نگهبان عاقل. Ramona. متاسفانه این اسم دخترانه زیبا در حال حاضر مورد تایید ثبت احوال کشور نیست.
۱۹ رامینه  رامین.
۲۰ راوش   مصحف زاوش، نام ستاره مشتری. (یونانی) (= زاوش و زواش) به معنی مشتری. این کلمه در اصل یونانی است و از « زئوس» zeus (خدای بزرگ) مشتق شده است. باید اضافه کنیم که این اسم در حال حاضر برای فرزند پسر مورد تایید ثبت احوال است. تلفظ راوش به ضورت Ravash است، یعنی فتحه روی حرف واو.
۲۱ راویز   خارشتر.
۲۲ راویس   صاحب جاه و جلال.
۲۳ رایکا   محبوب، مطلوب.
۲۴ رخ افروز   روشن کننده چهره، شادی آور.
۲۵ رخسار   چهره، سیما، صورت، گونه.
۲۶ رخساره   معادل رخسار است و به معنی چهره،  صورت، گونه و سیما.
۲۷ رخشا   درخشان، معادل رخشان است.
۲۸ رخشاد   خوشرو، دارای چهره شاد و گشاده. آنکه صورتی شادمان دارد.
۲۹ رخشان   درخشان.
۳۰ رخشنده   درخشنده، دارای عظمت و شکوه.
۳۱ رخشید   آن که چهره ای روشن و تابان دارد.
۳۲ رخشیده   = رخشید، دختری با چهره درخشان و تابان.
۳۳ رخک   مرکب از رخ (چهره، سیما، صورت) + ک (نشانه تحبیب).
۳۴ رخگل   آن که چهره ای زیبا چون گل دارد.
۳۵ رخنا   زیبارو
۳۶ رخنار   زیباروی.
۳۷ رزان  به فتح ر، نعت فاعلی از رزیدن به معنای رنگ کردن، همچنین جمع رز است، اما غالباً به عنوان مفرد بکار می رود به معنای درخت انگور، تاکستان.
۳۸ رزمین  دختر جنگجو، دختر مبارز.
۳۹ رستا  رستگار شده، رهایی یافته، از بند جدا شده. بررسی کامل: اسم رستا.
۴۰ رستاک  به فتح ر، شاخه تازه ای که از بیخ درخت در آید، زاده ی درخت مو.
۴۱ روجا   درگویش مازندران ستاره صبح.
۴۲ روجا  ستاره صبح، آخرین ستاره ای که از آسمان می رود.
۴۳ رودابه  مرکب از رود (فرزند) + آبه (روشنی)، از شخصیت های شاهنامه، نام دختر سیندخت و مهراب کابلی، همسر زال زر و مادر رستم پهلوان شاهنامه.
۴۴ روزافزون   آنچه روز به روز بر آن افزوده می شود، روز به روز پیشرفت کننده، نام دختر کانون، سپهسالار ماچین در داستان سمک عیار اسم زیبای دختر
۴۵ روزانا  روشنا. منسوب به روز، بانویی با چهره ی تابنده، دختر زیبا. بررسی کامل اسم روشنا را نیز ببینید.
۴۶ روسانا  مانند چهره، مثل رخ، مرکب از رو بعلاوه پسوند سان بعلاوه الف تأنیث.
۴۷ روشا   اسم دخترانه به معنی روشن. بر برخی منابع معنی شادروی نیز برایش آمده است. بررسی کاملتر این اسم زیبا در: اسم روشا.
۴۸ روشان   روشن.
۴۹ روشن   تابان، درخشان.
۵۰ روشن چهر   آن که چهره ای روشن و تابان دارد.
۵۱ روشن رخ   روشن چهر.
۵۲ روشن مهر   خورشید درخشان.
۵۳ روشنا   نور، روشنایی.
۵۴ رومیسا  دختری که مانند رومیان است، سپید رو.
۵۵ رونیا  آنکه چهره اش مثل نیاکانش است، اصیل و با نژاد.
۵۶ رویا   روینده؛ اسم “رؤیا” را در صفحه بعدی اسم ها ببینید.
۵۷ رها   نجات یافته، آزاد.
۵۸ ریرا   در گویش مازندران بیدار باش، به هوش باش. از اسم های زیبای شمالی است.
۵۹ ریکا   محبوب، معشوق.
www.NameFarsi.com

Iranian girl name

اسم دختر ایرانی با ر

زیباترین اسم های دخترانه با حرف ر به نظر شما کدام اسم ها هستند؟
در قسمت نظرات دیدگاه خود را بنویسید.

Girl name with D

نام دختر با د

اسم دختر فارسی با حرف د

اسم دخترانه فارسی با د

برای دوستانی که به دنبال اسم با د برای فرزند دختر خود هستند. اسم های پارسی زیبایی از حرف د وجود دارند که می توانند برای انتخاب اسم دختر استفاده شوند. در زیر فهرست زیباترین نام های فارسی دخترانه با د با معنی قرار گرفته اند و در صفحه بعدی نام های دخترانه با د با ریشه های دیگر لیست شده اند.

اسم دختر با د
اسم دختر با حرف د اسم دختر ایرانی

اسامی دخترانه پارسی با حرف د با معنی

ردیف اسم فارسی  معنی نام
۱ دارینا  زرگر، طلاساز، مجازا به معنی “ارزشمند و گران بها”.
۲ دارینه   اسم روستایی است حوالی سقز.
۳ دالیا   اسم گلی است. اسم بین المللی دختر هم هست. بررسی کامل: اسم دالیا.
۴ داماسپیا   نام همسر اردشیر شاه پادشاه هخامنشی.
۵ دامینه  جاری و روان، به معنای دانش و دانایی نیز آمده است.
۶ دایانا  زیبا و گرانمایه مثل زر سرخ، همچنین نام دیگر آناهیتا (الهه آب) است.
۷ دخت مهر  دختر خورشید.
۸ درافشان  بخشنده، آنکه مروارید می افشاند، دارای فصاحت و زیبایی، دختر دانا و زیبا.
۹ دربها  بانوی ارزشمند، دختری که مانند مروارید ارزشمند است، نام همسر کورش بزرگ.
۱۰ درخشا   درخشان
۱۱ درخشنده   روشن و تابان، آنکه در جمع می درخشد.
۱۲ درستی   نام دختر انوشیروان پادشاه ساسانی.
۱۳ درفشان   درخشان و روشن
۱۴ دریا   توده پهناور از آب شور که بخش وسیعی از زمین را در بر گرفته و کوچکتر از اقیانوس است.
۱۵ دریادخت   مرکب از دریا + دخت (دختر) = دختر دریا.
۱۶ دریاناز  مرکب از دریا و ناز، مایه ناز و مباهات دریا یا به معنای دریای ناز، دارای زیبایی و لطافت فراوان، زیبا و قشنگ
۱۷ درین  مانند در و گوهر شی گرانبها و ارزشمند مرکب از در به معنای مروارید و پسوند شباهت.
۱۸ دل آرا   موجب آرامش و شادی دیگران، محبوب، معشوق، از شخصیت های شاهنامه، نام مادر روشنک همسر داراب ‏در زمان اسکندر مقدونی farsi girl names
۱۹ دل آرام  موجب آرامش و آسایش خاطر، محبوب، معشوق، آنکه دل آرامی دارد.
۲۰ دل آسا   موجب تسکین و آسایش دل؛ اسم دلسا را نیز ببینید.
۲۱ دل آویز   زیبا، دلنشین، محبوب
۲۲ دل افروز   موجب شادی و خوشی دل، شاد و خرم، محبوب و معشوق، از شخصیتهای شاهنامه، نام سرداری ایرانی در سپاه کیخسرو پادشاه کیانی.
۲۳ دل انگیز   پسندیده، خوب و زیبا.
۲۴ دل بهار  کسی که قلبش مانند بهار سبز و زنده است.
۲۵ دلارا   دل آرا. بررسی کامل: اسم دلارا.
۲۶ دلارام   دل آرام. بررسی کامل: اسم دلارام.
۲۷ دلبان   محافظ و نگهدارنده دل.
۲۸ دلبر   زیبا، جذاب، معشوق.
۲۹ دلپذیر   مطبوع، پسندیده.
۳۰ دلپرور   بسیار مطبوع، پرورش دهنده دل.
۳۱ دلجو  غمخوار، تسلی دهنده دل، معشوق، زیبا و پسندیده.
۳۲ دلدار   معشوق، محبوب، شجاع، مهربان، با محبت اسم فارسی دختر
۳۳ دلربای   زیبا، جذاب، محبوب، معشوق، نام نوعی عتیق که دارای دانه های ریز براق است.
۳۴ دلستان   دلربا
۳۵ دلشاد   خوشحال، شاد
۳۶ دلفروز   موجب شادی دل، زیبا و پسندیده، آنکه وجودش موجب روشنی و آرامش دل ها می شود.
۳۷ دلکش   جذاب، خوب و زیبا، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی
۳۸ دلگشا   خوش منظره، با صفا، شادی بخش، فرح بخش، نام باغی زیبا در شیراز نیز می باشد.  نام اصیل فارسی
۳۹ دلگون   مرکب از دل + گون (مانند).
۴۰ دلناز   موجب فخر و مباهات دل، زیبا، مطبوع.
۴۱ دلنواز   آرامش بخش، مهربان و دلسوز، محبوب و معشوق، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی.
۴۲ دلنوش   گوارای دل، مطبوع.
۴۳ دلوار   نام شهری در استان بوشهر،محل تولد رئیس علی دلواری مبارز و وطن پرست شجاع ایرانی.
۴۴ دلیار   یار دل، مونس جان، همراه دل.
۴۵ دمن   دامنه کوه یا پهنه دشت.
۴۶ دنا  دنا در اوستایی به معنی وجدان و یا دین است. همچنین دئنا به معنی آنچه دیده یا مشاهده می شود. دنا نام بلندترین و بزرگ‌ترین چین‌خوردگی رشته‌کوه بزرگ زاگرس محسوب می‌شود و دارای خط‌الرأسی به طول تقریبی ۹۰ کیلومتر است. کوه دنا بام زاگرس با ارتفاع ۴ هزار و ۴۳۵ متر در استان کهگیلویه و بویراحمد و در ۳۵ کیلومتری شمال غربی شهر یاسوج و ۵ کیلومتری منطقه پادنا در استان اصفهان واقع شده است.
۴۷ دهما   پارسا
۴۸ دیبا   نوعی پارچه ابریشمی معمولاً رنگین را گویند. توضیح بیشتر اسم دیبا را بخوانید.
۴۹ دیدار   ملاقات، دیدن، چهره، صورت
۵۰ دینارگیس   دینار (یونانی) + گیس (فارسی)، دارای مویی به رنگ طلا، نام زنی در منظومه ویس و رامین نام زیبای دخترانه
www.NameFarsi.com

Iranian girl name

اسم دختر ایرانی با د

زیباترین اسم های دخترانه با حرف د به نظر شما کدام اسم ها هستند؟
در قسمت نظرات دیدگاه خود را بنویسید.

اسامی دخترانه با چ

اسم دختر با چ

لیست نام دختر ایرانی با حرف چ

اسم دختر کردی، ترکی و گیلکی با حرف چ

اسم های دخترانه زیبا با حرف چ. همانطور که می دانید چ جزو ۴ حرفی هست که در زبان عربی وجود ندارد. حروف گ، چ، پ و ژ. پس اسامی با “چ” نام های غیر عربی هستند. اگر نام دیگری از حرف چ سراغ دارید و در جدول زیر نیست، در قسمت نظرات بنویسید تا در اولین زمان ممکن به لیست اسامی دختر با چ اضافه نماییم.

البته حتما جدول اول اسامی دختر فارسی با چ را نیز ببینید.

ردیف اسم دختر ایرانی ریشه نام معنی اسم
۱ چوک اسم کردی   چشمه
۲ چیچک اسم ترکی   گل
۳ چیکا اسم گیلکی   نوعی پرنده است.

Iranian girl name

◄ ادامه: نام دختر فارسی با چ