Stylish boy name

اسم پسر

اسم پسر جدید و شیک

منتخبی از زیباترین و جدیدترین اسامی پسرانه شامل اسم های پسر شیک و امروزی. در مطالب قبلی و بخش اسم پسر و دختر وبسایت، لیست کامل نام های پسرانه به ترتیب حروف الفبا قرار دارند. اما در این قسمت بنا بر تجربه ۱۱ ساله تیم نام فارسی در زمینه اسم های ایرانی، بر آن شدیم تا فهرستی از اسم های جدید امروزی که به اصطلاح پدر مادرها اسم پسر شیک هستند را قرار دهیم. تا انتخاب اسم پسر برای فرزند کمی راحت تر صورت پذیرد. بنابراین خیلی از نام های ناملموس تر، اسامی ای که محبوبیت کمتری داشتند (بر اساس نظر سنجی اسم و نظرات دوستان نام فارسی در اینستاگرام و تلگرام) از این لیست حذف شدند. مجموعه گردآوری شده شامل نام های جدید و به روزتر پسرونه است.

Boys' Name
اسم پسر Boy Name

در این لیست سعی شده است نام های پسر به روزتر، اسامی پسرانه که طبق تعاملات ما در دهه گذشته با همراهان NameFarsi محبوب تر و مقبول تر برای انتخاب اسم فرزند پسر هستند ارائه شود. اما قبل از آن همانطور که در راهنمای انتخاب اسم گفتیم، معیار های انتخاب نام کودک را مرور مختصری می کنیم. با این تفاوت که معیارهای پدر مادرهای امروزی تر را بیشتر در نظر بگیریم. ❤️

معیارهای انتخاب اسم:

  1. کوتاه بودن نام
  2. خوش آوا بودن اسم
  3. اسم با معنی زیبا
  4. اسم با فراوانی کم (جدید بودن)
  5. ریشه اسم

لیست اسم پسر جدید و امروزی

Stylish new boy’s name

اسم های جدید پسرانه امروزی با معنی، متناسب با سلیقه پدر مادر های امروزی. 🌹

چند اسم پسر منتخب را در ابتدا ببینید:

کاویان آبتین رایبد کیاشا بابک دامون نِرسی هامون داریا کوهیار ونداد پَرشان نیاوش البرز سهراب (اسامی شاهنامه های را میز ببینید) بامداد سورن سورنا خشایار دماوند کاوه آذرخش ایرج نوژَن پاشا سهند ساسان سیاوش کیخسرو زاگرس بِلاش مهرپاد کارون کی‌خرَد

ضمنا می توانید برای مشاهده لیست کامل اسم پسر با حرف مورد نظر خود، روی تیترهای مربوطه کلیک نمایید.

اسم پسر با ا

اَبیش: بی رنج
اَپروَند: دارنده بلندی و شکوه یا فرهمند
اَپروَیژ: پیروزمند و شکست ناپذیر. نام خسرو دوم پادشاه ساسانی
اَترس: دلیر، بی ترس
اَرتان: راستگو. نام پسر ویشتاسب
اَرشَن: نام برادر کاووس
اَرشام: پسر عموی داریوش بزرگ
اَرشان: نام نیای داریوش بزرگ
اَشوداد: نام برادر هوشنگ پیشدادی
اَنوش: بی مرگ. جاویدان
اَوَرداد: از سرداران کورش بزرگ
اَوَرکام: نام پسر داریوش هخامنشی
اُزیرن: گاه پسین
اُوژن: زننده و شکست دهنده دشمن
ارد: نام سیزدهمین پادشاه اشکانی
اردشیر: نام پادشاه هخامنشی و ساسانی
اردلان: از واژه ارد ایرانی است
اردوان: در اوستا، پشتیبان راستی و درستی است.
ارشا: راست و درست
ارشک: نام نخستین پادشاه اشکانی.
اروَند: شریف، نجیب. نام پدر لهراسب.
اسپاد: دارنده سپاه نیرومند
اسپهبُد: نام پدر بزرگ خسرو انوشیروان.
اشتاد: راستی
اشکان: نام سومین نیای پاکر
افشین: نام سردار ایرانی
البرز: کوه بلند. نام پهلوانی است.
الوند: توانا و تیزپا
امید: نام پدر آذرپات، از نویسندگان نامه دینکرد. معنیش روی خودش هست. امید و آرزو.
امیدوار: نام پسر خواستان دیلمی از سرداران مازیار
اندریمان: کسی که اندیشه اش در پی شهرت و ستایش است.
اهورا: هستی بخش، خداوند
اورمزدیار: خدایار، یاور اهورا
اوستا: دانش، کتاب دینی. اسم های اوستایی.
اوشیدر: پروراننده قانون مقدس
ایزد: ستایش و ستودن
ایزدیار: یاور ستودنی

اسم پسر با آ

آبتین: نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
آترین: نام پسر اوپدرم در زمان داریوش بزرگ
آدُر: آذر، آتش
آذرخش: صاعقه، برق
آراد: نام فرشته موکل بر دین و تدبیر امور روز آراد، نام روز بیست و پنجم ماه شمسی، (در زبان پهلوی) آرای، آراینده.
آراز: (معنی: زلال و پاک). اسم ترکی پسرانه معادل آراس است.
آرتا: اسم اوستایی. آرتا یعنی مقدس، راست گفتار، درست کردار.
آرتین: منسوب به آرت، پاکی و تقدس، نام هفتمین پادشاه ماد
آرش: پهلوان و یکی از بهترین تیراندازان ایرانی
آرمان: آرزو، خواسته
آرمین: آرامش، آسودگی
آروین: معنی اسم آروین و نظرات درباره این نام.
آریا: اصیل و آزاد، فرمانده ارتش ایران در روزگار کورش
آریامن: نام فرمانده ناوگان خشایار شاه
آریامنش: نام پسر داریوش
آریوبرزن: دلاور و پهلوان. سردار داریوش سوم
آزاد: نام بهدینی که در فروردین یشت ستوده شده
آزادمهر: مهربان و رها.
آژمان: بی زمان
آسا: نام پدر بهمن که در چکامه از او یاد شده. آسا در حال حاضر اسم دختر است.
آوید: دانش و خرد، مشتاق (اسم پسر و دختر) و در حال حاضر فقط برای فرزند دختر مورد تایید ثبت احوال کشور است.
آیریک: نام نیای یازدهم اشوزرتشت

اسم پسر با ب

بدخشان: لعل
برِشنوم: پاک و تمیز
برازمان: بلند اندیشه
بردیا: نام پسر کوچک کورش
برسام: نام یکی از سرداران یزدگرد ساسانی
برمک: نام وزیر شیروی ساسانی
بَهاوند: در اوستا به چم وهوونت دارنده نیکی
بُرزو: بلندبالا. نام پسر سهراب
بُرزویه: نام رییس پزشکان شاهی در روزگار خسرو.
بُندار: دارنده اصل و بنیاد
بهراد: نیکی بخش
بهروز: روزگار نیک و خوش
بهزاد: نام یکی از پهلوانان ایران پسر پیل زور. آنکه سرشتش نیک است.
بهمرد: مرد خوب و نیک.
بابک: نام پسر ساسان در زمان اشکانیان
باتیس: نام دژبان غزه در هنگام داریوش سوم
باربد: نام نوازنده و رامشگر نامی زمان خسرو پرویز
بامداد: نام پدر مزدک
بخت آفرین: نام پدر هیربد شهریار
بهرام: فتح و پیروزی است. نام پهلوانی در شاهنامه
بهمن: نیک منش. نام پسر اسفندیار. نام ماه یازدهم ایرانیان.
بهنام: نیک نام
بیژن: نام پسر گیو

اسم پسر با ب

پَریبُرز: بلند بالا، نام پسر کیکاووس
پارسا: پرهیزکار و فروتن.
پاکدین: دین درست، دین پاک.
پاکزاد: پاک نژاد، نجیب.
پاکمهر: پاک و مهربان. آنکه مهربانیش پاک و بدون نیت است.
پدرام: نام نبیره سام. درود، شادباش.
پرهام: معنی اسم پرهام را ببینید.
پژمان: به معنی دلتنگ. پژمان (حسين پژمان بختياری) اديب و شاعر معاصر.
پوریا: نام یکی از پهلوانان ایران.
پولاد: نام پسر آزادمرد پسر رستم
پویا: جوینده.
پویان: پوییدن.
پیروز: پادشاه ساسانی. به معنی موفق. برنده.
پیلتَن: پهلوانی بوده از فرزندان رستم زال
پیمان: مهر، عهد

اسم پسر با ت

تَهمتَن: بزرگ پیکر
تاژ: برادر هوشنگ پیشدادی
تیرداد: بخشنده تیر. نام دومین پادشاه اشکانیان
تیگران: نام یکی از سرداران خشایار شاه

اسم پسر با ج

جاوید: نام پدر اردشیر یکی از بهدینان خراسان
جم: به معنی جام. برخی آن را معادل جمشید (مخفف جمشید) می دانند.
جمشید: از پادشاهان پیشدادی. به معنی جم درخشان یا جم شاه.
جهانگیر: نام پسر رستم زال پهلوان نامی ایران.

اسم پسر با چ

چالیک: از بازی های کودکان
چلیپا: گردونه مهر
چینوَد: چگونه زیستن

اسم پسر با خ

خداداد: داده خدا.
خدایار: آنکه خداوند یار اوست.
خدیو: بلند جایگاه، سرور
خردمند: نام یکی از پیروان دستور آذرکیوان
خشایار: شاه دلیر و مردمنش
خوشنام: درستکار، نیکنام

اسم پسر با د

دَریز: نام داماد داریوش بزرگ
دادمهر: یعنی عدالت دوست. نام چند تن از امير زادگان و شاهزادگان در تاريخ.
دادنام: آنکه به عدالت معروف است.
دادوَر: دادگر، عادل
دارا: دارنده، نام نهمین پادشاه کیانی
داراب: نام پسر بهمن، هشتمین پادشاه کیانی
داریوش: نام سومین شاهنشاه هخامنشی.
داژو: سوخته، داغ
دانیار: به معنی بخشنده این اسم ریشه کردی نیز دارد. معنی یار دانا نیز برای این اسم آمده است.
دلاور: دلیر، قهرمان
دماوند: نام سرداری درزمان ساسانیان.
دهناد: از نام های برگزیده
دینیار: یاری دهنده دین

اسم پسر با ر

رادمهر: مهربان بخشنده.
رادوین: جوانمرد، بخشنده.
رادین: بخشنده، جوانمرد.
راستین: درست، راست قامت.
رامبد یعنی آرامش دهنده. ترکیب رام به معنی آرام و بد به معنی نگهبان.
رامیار: یار آرام. در برخی منابع چوپان.
رامین: (= رام، رامتين)، نام عاشق ويسه. (اين كلمه در بعضی منابع مركب از «رام»به معني طرب و «ين»است به معني طربناك است).
رایان: اندیشمند
رایبد: به معنی حکیم، دانا.
رایکا: (اسم گیلکی) (= ریکا) به معنی پسر، محبوب و مطلوب.
رایمون: اسم گیلکی پسرانه به معنی پسر باهوش.
رسام: به معنی رسم کننده است و ریشه عربی دارد.

اسم پسر با ز

زَریر: دارنده جوشن زرین
زَم: نام یکی از پسران غباد ساسانی.
زَواره: پهلوانی ایرانی. نام پسر زال و برادر رستم.
زادان: نام پدر شهریار از زرتشتیان کازرون.
زال: نام پدر رستم.
زامیاد: نگهبان زمین.

اسم پسر با ژ

ژاماسب: نام شوهر پورچیستا جوانترین دختر اشوزرتشت.
ژوپین: نام پسر کیکاووس

اسم پسر با س

سروش: گوش دادن به صدای وجدان و فرمانبردار.
سپهر: آسمان
سپنتا: مقدس، ورجاوند.
ساسان: نام پدر بزرگ اردشیر بابکان
سالار: پدر زال، پسر نریمان
سام: بهدینی از خاندان گرشاسب
سامان: نام بزرگ زاده بلخ
سانیار: حامی وپشتیبان، نام یکی از قبایل کرد.
سپند: ورجاوند و مقدس. اسفند
سپهر: به معنی آسمان است.
سپهرداد: داده یا آفریده آسمان
سپیدار: درخت بلند و راست
سرافراز: سربلند، با افتخار
سزاوار: شایسته
سهراب: تابش سرخ. نام پسر زال
سورن: دلیر و پهلوان، توانا
سوشیانت: برگزیده دینی
سیامک: نام پسر کیومرس در شاهنامه
سیاوش: نام پسر کیکاووس. از شصخیت های شاهنامه فردوسی.
سینا: یکی از نخستین پیروان اشوزرتشت.

New Boy Name
اسم پسر جدیدNew Boy Name

اسم پسر با ش

شاهان: مانند شاه.
شاهرخ: آنگه رخ شاهانه دارد. زیباروی.
شایان: شایسته.
شایگان: شایسته.
شروین
شهرام: شاه آرامش.
شهریار: پادشاه، شاه. (در قديم) حاكم، فرمانروا.
شهیاد
شهیار: یار و یاور شاه.

اسم پسر با ف

فروهر: نیروی اهورایی درون انسان. Farvahar
فرساد: (دساتیر) ۱- حکیم، دانشمند، دانا، عاقل؛ ۲- نام درختی
فرهود: مرد درشت اندام. قوی هیکل.
فُرود: نام پسر سیاوش.
فراز: بالا، بلندی
فرازمان: دارای اندیشه‌ بلند، دارای افكار متعالی.
فرازمند
فرامرز: نام پسر رستم زال
فربد: نگهبان و نگهدار فر. Farbod
فربود: راست و درست
فرخ: بزرگی و شوکت. از مفسران اوستا در زمان ساسانی
فرداد: زاده‌ي با شأن و شكوه و شوكت، مولود با شكوه. فرزند شکوهمند.
فردین: پیشرو در دین
فرزاد: فرزند با شكوه و عظمت.
فرزام: لايق، در خور، شايسته، سزاوار.
فرزین: معادل فرزان هم هست. به معنی فروزان؛ همچنین مهره‌ وزير در بازی شطرنج. نام مكاني در كرمان.
فرشاد: شادبخت و شادمان.
فرشید: نورانی تر.
فرنام: نام یکی از سرداران شاپور
فرهاد: پیشرو قانون.نام پهلوانی در شاهنامه. نام چند پادشاه اشکانی.
فرهود: پسر زیبا، صداقت و راستی در دین.
فرهومند: باشکوه و بزرگ
فریان: خاندانی از دوستان اشو زرتشت
فریبرز: نام پسر کیکاووس
فیروز: نام هجدهمین پادشاه ساسانی

اسم پسر با ک

کارن: شجاع و دلیر
کامیار: کامیاب، کامروا
کیاراد: به معنی سلطان جوانمرد

اسم پسر با گ

گَرشاسب: در اوستا به چم پهلوان نامی، همانند رستم شاهنامه.
گالوس: نام پسر فارناک پادشاه کپاد و کیه و هوتیس
گرانمایه: پرارزش، پر ارج
گژدهم: از جنگجویان و سرداران کیانی و پدر گردآفرید
گشتاسب: نام پنجمین پادشاه کیانی
گودرز: نام پسر گیو، از پهلوانان نامی لشکر کیکاووس
گیل: گرد و پهلوان
گیو: پهلوان ایرانی

اسم پسر با ل

لهراسب: دارنده اسب تیزرو. پدر گشتاسب

اسم پسر با م

مهراب: نام پادشاه کابل و پدر رودابه
مهرین: مهربان. Mehrin
مازار: یکی از سرداران مادی کورش
مازیار: نام پسر غارن. از اسپهبدان تبرستان
ماکان: نام پسر کاکی یکی از فرمانروایان ایرانی
ماندگار: پایدار، ماندنی
مانی: اندیشمند، نام پیکر نگار نامی در دوران شاپور
ماهان: نام پسر کیخسرو پسر اردشیر پسر غباد
ماهر: زبر دست
ماهوار: از گوشه های موسیقی
ماونداد: نام یکی از مفسران اوستا در زمان ساسانیان.
مزدک: نام پسر بامداد در دوران ساسانی
منوشفر: نام پدر منوچهر شاه پیشدادی
مه زاد: بزرگزاده و یا زاده ماه.
مهراد: جوانمرد، زیباروی.
مهران: یکی از هفت خاندان نامی دوران ساسانی
مهرجو: آنکه به دنبال مهربانی است. مهردوست و مهربان.
مهرداد: نام چوپانی که کوروش را پرورش داد
مهرزاد: زاده مهر
مهرگان: جشن ملی ایران
مهیار: یار ماه. زیبا و با عظمت مثل ماه.

اسم پسر با ن

نَستور: نام پسر زریر، برادر شاه گشتاسب.
نامجو: جوینده نام.
نامدار: محبوب و معروف.
نامور: نامدار و ماهی افتخار.
نریمان: دلیر و پهلوان. دارای اندیشه بلند و مردانه
نکیسا: نام نوازنده نامی دوران خسرو پرویز
نمایان: آشکار، هویدا
نوتریکا: نام سومین برادر اشوزرتشت
نوید: مژده شادمانی
نیکان: توضیح کامل و نظرات درباره: اسم نیکان.
نیکدل: آنکه دلی نیک و خوب دارد.
نیکروز: سعادتمند، خوشبخت
نیکزاد: آنکه خوب زاده شده و ذاتش نیک است.
نیکنام: نیکونام، خوشنام.
نیما: نام یکی از شاعران ایرانی.
نیو: پهلوان و دلیر.
نیوان یعنی: مرد دلیر، شجاع، پهلوان. اسم کردی پسر.

اسم پسر با ه

هَخامنش: دوست منش. نام سردودمان هخامنشیان. (موسس سلسلسه هخامنشی)
هَردار: نام هشتمین نیای اشوزرتشت
هَژیر: خوو پسندیده، از پهلوانان دوره کیانی پسر گودرز
هُرمز: نام سومین پادشاه ساسانی
هُزوارش: شرح و تفسیر
هُژبر: دلیر و نامجو
هامان: یکی از درباریان خشایار شاه
هامرز: نام سپهسالار خسروپرویز ساسانی
هامون: از نام های ایرانی
همگون: همرنگ، همانند
هوبَر: دربردارنده نیکی
هوتن: فرماندار ساحلی در روزگار داریوش.
هوداد: نیک آفرید
هودین: نام سومین نیای آدرباد مهر اسپنتمان
هوشیدر:
هوم: گیاه مقدس
هومن: خوب منش
هیرسا: معادل نام پارسا است. ریشه نام فارسی.

اسم پسر با و

وَهمنش: خوش منش، نیک منش
وُهومن: ریشه اصلی بهمن امروزی
ورزم: شعله آتش، گرمی آتش
ورساز: جوان آراسته و زیبا
وهامان: نام پدر سلمان فارسی.

اسم پسر با ی

یزدان داد: موبدی در سده نهم که در کرمان می زیسته است.
یزدان مهر: آنکه مهربانیش زیاد در اندازه خداوند است. بسیار مهربان.
یزدان یار: معادل نام خدایار که در بالا اشاره شد.

❤️ لیست کامل اسامی با هر حرف را نیز می توانید با لمس ه تیتر (مثلا اسم پسر با س) ببینید.

شاد باشید و خوشنام | نام فارسی دات کام

اسم پسر با و

اسم پسر فارسی با حرف و

اسم پسرانه با و
اسم پسر با و

اسامی پسرانه با و نسبت به سایر اسم های پسر با حروف دیگر تعداد زیادی ندارند. و با وجود اینکه بخش بزرگی از این نام ها از اسامی شاهنامه هستند، به دلیل اینکه معنی قابل اتکایی برای آن ها در منابع وجود ندارد و یا تلفظ روانی ندارند خیلی محبوبیت ندارند. این را بر اساس تعاملات و دیدگاه های فارسی زبانان در این ۱۱ سال فعالیت وبسایت عرض می کنیم.

در میان اسم های پسر با و، اسم ویهان از جمله اسم های محبوب پسرانه در ۵ سال اخیر به شمار می رود. که شاید بتوان این اسم پسر را در میان ۱۰ اسم جدید و محبوب پسرانه قرار داد. علاوه بر اسامی فارسی پسرانه با حرف واو، در صفحه بعدی اسامی پسرانه ایرانی غیر فارسی، که بیشترشان اسم پسر کردی و عربی هستند قرار دارند.

نکته دیگری که بد نیست اضافه کنیم این است که در برخی از اسم های شروع شونده با حرف و، و ابتدایی معادل حرف ب هست. مثل اسم وهرام، یا وهمن که به ترتیب معادل اسم های بهرام و بهمن هستند. اسامی زیبای اصیل ایرانی که در دهه ۴۰ و ۵۰ بسیار محبوب بودند و طبق نظر مشاور اسم ما انتظار می رود این اسم ها در دهه های بعدی مجدد محبوب شوند.

اسم پسرانه با و

ردیف نام فارسی  معنی اسم
۱ وادان   نام روستایی در نزدیکی دماوند
۲ وادگان   نام شخصی در وندیداد
۳ واردان   نام دادوری در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی
۴ واسپور  لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، نام دانا و هنرمندی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی.
۵ واسپوهر  واسپور، لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، نام دانا و هنرمندی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی.
۶ وانان   نام روستایی در نزدیکی شهرکرد، نام یکی از پادشاهان اشکانی.
۷ وانتیار   نام پسر ایرج به نوشته بندهشن
۸ وجاسب  دارنده اسب بزرگ، نام پسر هباسپ از خاندان کیانی اسم ایرانی
۹ وخش   روشنایی، نام چهاردهمین جد آذرباد مهراسپند.
۱۰ وخش داد   داده روشنایی، یکی از سرداران هخامنشی
۱۱ وراز   گراز که در ایران باستان نشانه زورمندی بوده است.
۱۲ ورازاد   از شخصیت های شاهنامه، نام فرمانروای سپیجاب که جزو قلمرو افراسیاب تورانی بوده است.
۱۳ ورازبنده   بنده نیرومند، از نام های ساسانیان.
۱۴ ورازپیروز   آن که نیرومند و پیروز است، آن که در زورآزمایی پیروز است.
۱۵ ورازتیرداد   نام آخرین فرمانروای ارمنستان از خاندان مهرگان
۱۶ ورازداد   دارنده زور و نیرومندی، نام یکی از شاهزادگان اشکانی فرماندار ارمنستان در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی
۱۷ ورازمهر   از نام های زمان ساسانیان.
۱۸ ورازنرسی   از نامهای زمان ساسانیان.
۱۹ وردانشاه   نام جد مرداویج
۲۰ ورزا  نام پسر فرشید، پسر لهراسپ پادشاه کیانی.
۲۱ ورزاک   نام پدر مهرترسه وزیر یزدگرد اول پادشاه ساسانی.
۲۲ ورزگمهر   بزرگمهر، بسیار مهربان، نام وزیر انوشیروان پادشاه ساسانی.
۲۳ ورشاد   وظیفه و مقرری
۲۴ ورنا   برنا جوان، برنا، خوب و نیک. برنا نیز خود اسم پسرانه فارسی زیباست.
۲۵ وژاسپ  وجاسب، دارنده اسب بزرگ، نام پسر هباسپ از خاندان کیانی.
۲۶ وساک  نساک، نام همسر سیامک پسر کیومرث پادشاه پیشدادی.
۲۷ وسپور  واسپور،لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، نام دانا و هنرمندی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی.
۲۸ وسپوهر  واسپور و معادل وسپور.
۲۹ وستا  اوستا، نام کتاب مقدس زرتشتیان. اسم وستا در برخی منابع نام دخترانه ذکر شده است. ضمنا از جمله نام های دختر مورد تایید ثبت احوال است.
۳۰ وستوی   از شخصیت های شاهنامه، نام دلاوری ایرانی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی.
۳۱ وستهم  ویستهم، گستهم نام سپهبد بابل در زمان یزدگرد پادشاه ساسانی.
۳۲ وشمگیر   صیدکننده بلدرچین، نام پسر زیار از امرای آل زیار.
۳۳ وه پناه   نام یکی از دادوران مشهور ساسانی. به نظر می رسد ترکیب وه + پناه باشد و معنی آن نگهبان نیک باشد.
۳۴ وه وران   بهوران، آنکه دارای روح و روان نیکوست.
۳۵ وهامان   نام پدر سلمان فارسی.
۳۶ وهبرز   نام یکی از دادوران ساسانی.
۳۷ وهرام   بهرام، نام ستاره مریخ، نام روز بیستم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام فرشته موکل بر مسافران و روز بهرام، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام یکی از فرزندان گودرز گشواد که در دربار کاووس پادشاه ‏کیانی بود.
۳۸ وهرام شاپور   نام پادشاه ارمنستان در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی.
۳۹ وهرام گشسب   نام پدر بهرام چوبین
۴۰ وهزاد   بهزاد، مرکب از وه (بهتر، خوب) + زاد (زاده)، نام اسب ‏سیاوش، زاده خوب و نیکو.
۴۱ وهسود  بهسود، از نامهای زمان ساسانیان
۴۲ وهشاپور   نام موبدی مشهور در زمان قباد پادشاه ساسانی.
۴۳ وهمن  بهمن، نام ماه یازدهم از سال شمسی، نام فرشته نگهبان چهارپایان سودمند، نام روز دوم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی، نام چندتن از شخصیت های شاهنامه از جمله نام ‏پسر اسفندیار پسر گشتاسپ پادشاه کیانی. معنی ماه های ایرانی را نیز ببینید.
۴۴ وهمنش  بهمنش، کسی که دارای راه و روش نیکویی است.
۴۵ وهمهر   نام مرزبان ارمنستان در زمان بهرام گور پادشاه ساسانی.
۴۶ وهنیا  بهنیا، کسی که از نسل خوبان است.
۴۷ وهومن   بهمن، نام ماه یازدهم از سال شمسی، نام فرشته نگهبان چهارپایان سودمند، نام روز دوم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام ‏پسر اسفندیار پسر گشتاسپ پادشاه کیانی.
۴۸ ویارش  بیارش، دو دلیر  اسم فارسی
۴۹ ویراب   از نامهای امروزی زرتشتیان
۵۰ ویسپار   از نجبای پارس
۵۱ ویستهم   وستهم، گستهم نام سپهبد بابل در زمان یزدگرد پادشاه ساسانی
۵۲ ویسه   از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر پیران سپهسالار پشنگ فرمانروای توران.
۵۳ ویشتاسب  نام پسر ارشامه و پدر داریوش پادشاه هخامنشی
۵۴ ویناسب   نام دوازدهمین جد آذرباد مهراسپند
۵۵ ویو   گیو، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گودرز و از پهلوانان بزرگ ایرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی.
۵۶ ویوان   نام حاکم رُخّج در زمان داریوش پادشاه هخامنشی
۵۷ ویهان   نام یکی از سرداران دیلمی. توضیحات بیشتر: اسم ویهان
۵۸ ورونیکا  نام تیره ای از گیاهان که پوپک از آن دسته است. ورونیکا اسم دخترانه یونانی است و معنی ورونیکا Veronica آورنده پیروزی و هم چنین راستگو آمده است.
۵۹ وریا  قوی و درشت هیکل، چکش آهنی بزرگ.
۶۰ ویریا  همت – یکی از کمالات ششگانه که یک بوداسف باید به آن برسد.
۶۱ ونون  نام چهار تن از پادشاهان اشکانی.
۶۲ ونن  ونون، نام چهارتن از پادشاهان اشکانی.
www.NameFarsi.com

در ادامه اسم های پسر عربی، کردی، ارمنی و … با حرف و را ببینید:

اسم پسر ایرانی با و

زیباترین اسم های پسرانه با حرف و به نظر شما کدام اسم ها هستند؟
در قسمت نظرات دیدگاه خود را بنویسید.