ردیف |
نام فارسی
دختر |
معنی
اسم |
1 |
کاشین |
نام مکانی در شمال ایلام |
2 |
کامه |
هدف، مراد، خواهش، خواسته، آرزو |
3 |
کامیشا |
خوشحال، سرزنده، خوش بیان، ترکیب مغلوب و
تغییر یافته شادکام |
4 |
کاناز |
چوب ریشه خوشه خرما |
5 |
|
|
6 |
کتایون |
کسایون، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سه
دختر قیصر روم و همسر گشتاسپ پادشاه کیانی |
7 |
کرا |
نام همسر مولانا جلال الدین بلخی |
8 |
کرانه |
ساحل، کنار،
سو، جهت |
9 |
کرشمه |
ناز، عشوه، غمزه |
10 |
|
|
11 |
کشم |
نام دختر فرهاد پادشاه اشکانی |
12 |
کشور |
سرزمینی دارای مرزهای مشخص
Farsi
names |
13 |
کلاله |
بخشی از گل که برای جذب دانه های گرده، نگه
داشتن و رویاندن آنها، و تولید میوه است، زلف، کاکل |
14 |
|
|
15 |
کمند |
دام، کنایه از گیسو |
16 |
کوشانه |
مونث کوشان، دختر ساعی، بانوی تلاشکر
نام اصیل ایرانی |
17 |
کوشک |
قصر، کاخ، نام دختر ایرج پسر فریدون پادشاه
پیشدادی |
18 |
کوهینه |
پونه |
19 |
کهربا |
نام صمغی سخت شده و زرد رنگ که خاصیت جذب
کنندگی دارد. |
20 |
کهسار |
کوهسار، جایی که دارای کوههای متعدد است. |
21 |
کی آفرید |
مرکب از کی (پادشاه) + آفرید
(آفریده) |
22 |
کی آفرین |
آفریننده پادشاه |
23 |
کی بانو |
بانوی شاه، زنی که همه از او حساب می برند. |
24 |
کی دخت |
دختر پادشاه
اسم
دختر |
25 |
کیادخت |
دختر پادشاه |
26 |
کیارا |
اندوه و ملالت ، میل شدید به خوردن انواع
خوردنی جات |
27 |
کیان بانو |
ملکه |
28 |
کیاندخت |
دختری از نسل شاهان |
29 |
کیانه |
منسوب به کیان، پادشاهی |
30 |
کیمیا |
اکسیر، هر چیز نایاب و دست نیافتنی، افسون
نام
زیبای دخترانه |
31 |
کیناز |
به کسر کاف ، موجب تفاخر پادشاه ، دختری که
پادشاه نازکش اوست، بانویی که در بین بزرگان عزیز است. |
www.NameFarsi.com |