اسم شاهو

معنی اسم شاهو

شاهو

معنی، ریشه و فراوانی تعداد اسم شاهو در ثبت احوال ایران

همه چیز درباره اسم شاهو

همانطور که در قسمت اسم پسر ایرانی با ش و همچنین اینستاگرام نام فارسی گفتیم، اسم شاهو اسم فارسی پسرانه شیک، نامی خوش آوا، اسم پسر چهار حرفی زیبا با معنی زیبا که ریشه پارسی و کردی دارد. نام شاهو در این سالها خیلی کم برای نامگذاری فرزند استفاده شده است و فراوانی کمی دارد. از دید خیلی پدر مادرها اسم شاهو یک اسم پسر جدید محسوب می شود.

توضیحات تکمیلی درباره نام شاهو را در ادامه ببینید:

بیشتر بخوانید

Kurdish boy name

اسم پسر کردی

اسم پسرانه کردی

لیست کامل زیباترین اسامی کوردی پسر

همانطور که قبل تر هم اشاره کردیم اسامی کردی از اسامی زیبای ایرانی هستند و اکثر نام های کردی معنی زیبا و لطیف دارند. خیلی از همراهان نام فارسی NameFarsi.com نیز از ما درخواست اسم های کردی را داشتند. در ادامه اسم های کردی پسر به ترتیب حروف الفبا به همراه معنی دقیق در لیست قرار گرفته اند.

اسم پسر کردی
اسم کردی پسر

اسم کردی پسر به همراه معنی آن

به ترتیب حروف الفبا

Kurdish boy name

اسم پسر کردی با ئـ

ئاراز یعنی آراز: اَرَس
ئاراس یعنی  پاک و زلال، اشک، یکی از سرداران کرد زعفرانلو.
ئاسو یعنی افق
ئاسوس
ئاکار
ئاکام یعنی عاقبت، سرانجام
ئاکو یعنی قلهٔ کوه
ئاگرین یعنی آتشین، نام یک کوهستان
ئالان بلند، با حرمت، سخن دلنشین یعنی نام کوهستانی در کردستان
ئاوات یعنی امید
ئارتین یعنی شعله و گرمای آتش
ئارمین یعنی منسوب به آرام – پسر کیقباد.
ئازا یعنی دلاور، همریشه با آزاد
ئه‌گید یعنی دلاور، اصل این واژه ترکی است.
ئه‌له‌ند یعنی تیغ آفتاب، نخستین پرتو بامدادی خورشید.
ئه‌رده‌لان یعنی اردلان.
ئه‌رده‌وان یعنی اردوان.
ئه‌ژده‌ر یعنی اژدر.
ئه‌ویندار یعنی عاشق.
ئاهورا
اَهوَن یعنی ئه‌هوه‌ن به معنای آرام.

اسم کردی پسر با آ

آرتین
آریوان یعنی آتش وان-وان: نام شهری در کردستان ترکیه.
آروین یعنی آتش عشق – اوین: به معنی عشق. معنی کاملتر: اسم آروین.
آرشین
آمیار
آوات یعنی امید، آرزو.
افران
هورامان
آسو یعنی افق. بررسی دقیقتر: اسم آسو.

اسم پسر کردی با ب

بریار یعنی عهد و پیمان، تصمیم
باگرو یعنی تندباد
باهوز یعنی گردباد
به‌لین یعنی پیمان
به‌هیز یعنی نیرومند
به‌رزان یعنی بلندپایه
به‌رهه‌م یعنی ثمره
به‌تین یعنی آتشین
بهنوش یعنی گوارا، بهترین نوش دارو
بلیسه یعنی شعله، اخگر
بلیمه‌ت یعنی دلاور
بروسک یعنی جرقه.
بروا یعنی ایمان اسم کردی، اسم ایرانی
بریار یعنی تصمیم.
بوران یعنی بوران.
بیرکو یعنی باهوش، هوشمند.
بایزید

اسم کردی پسر با پ

پیمان یعنی عهد {یک شخصیت مهم بوده }
پژمان یعنی هراسان و افسرده دل «همریشه با پ ه شیو»
پارسیا یعنی اهالی پارس
په‌ژار یعنی افسرده‌دل
په‌شیو یعنی هراسان و افسرده‌دل «همریشه با پژمان».
پشتیوان یعنی پشتیبان.
پشکو یعنی شکوفه.
پیشه‌نگ.

اسم پسر کردی با خ

خوشناو یعنی نامدار، نیک نام. معادل خوشنام در فارسی است.

اسم کردی پسر با د

داژیار یعنی روزی، قدرت.
داوین یعنی دامنه کوه. بررسی کامل تر: اسم داوین.
دالاهو یعنی برگرفته از کوهی در کرمانشاه.
دانیار یعنی بخشنده. در فارسی به معنی یار دانا هست.
اسم دارا
ده‌رسیم: برگرفته از منطقه درسیم در ترکیه.
دیار یعنی دیار، پیدا.
دیاری یعنی هدیه
دیلمان یعنی برگرفته از سرزمینی که مابین گیلان و مازندران قرار دارد.
دیمه‌ن یعنی چشم‌انداز.

اسم پسر کردی با ر

راژور یعنی جایی بالا، حاکم
روژیار یعنی آفتاب، زمانه؛ روزگار؛ اسم روژیار در ثبت احوال به عنوان اسم دخترانه ثبت شده است.
اسم روژمان یعنی اندیشه نورانی، مانند روز
روژهات یعنی روزها
راژان
راویژ یعنی تدبیر
اسم راویار یعنی رهرو، رهگذر کردی هورامی
روژند یعنی نور خورشید
اسم رامان یعنی در شگفت
ریبوار یعنی رهگذر
ریوان یعنی رهگذر
ریباز یعنی راه و شیوه
ریناس یعنی رهشناس
ریبین یعنی رهشناس، دورنگر، راهبین، دوراندیش، آینده نگر.
ریبین یعنی دورنگر، راهبین
ریکه‌وت یعنی کردی
ریزان یعنی وارد، ماهر
رزگار یعنی رستگار، آزاد
روژان: اسم دخترانه است به معنی روزها، مثل روز، روشن و درخشان. بررسی کاملتر: اسم روژان.
ریبین یعنی راهنمای راه- بیننده راه

اسم کردی پسر با ز

زاگروس یعنی زاگرس کردی-یونانی یعنی یعنی [ز] یونانی + [ئاگر] کردی یعنی آتش + [س] یونانی
زال یعنی حکمران، چیره
زانا یعنی دانشمند
زانیار یعنی دانشور. بررسی کاملتر: اسم زانیار.
زمناکو یعنی نام کوهستانی در کردستان
زیلان یعنی کردی
اسم زانکو یعنی دانشکده؛ دانشگاه، دانش طلب
زوران یعنی تلاش، کشتی
زوراب یعنی کردی
زریان یعنی نام یک نوع باد
زیبار
زه‌رده‌شت

اسم پسر کردی با ژ

ژیار یعنی زندگی شهرنشینی. به هورامی مدنیت
ژیکان یعنی قطرهٔ باران
اسم ژیوار یعنی زندگی نام روستایی در منطقه اورامانات یعنی وجه تسمیه روستا یعنی مکانی برای گذران بهتر زندگی.
ژاوه‌رو یعنی ژاورود
اسم ژوان یعنی گفتگوی عاشقانه، میعادگاه
ژیر یعنی هوشمند، همریشه با واژه «زیرک»
ژیله‌مو یعنی اخگر
ژیوار یعنی تمدن گذر زمان یا زندگی
ژیوان معنی اسم: نگهبان زندگی
ژیهات یعنی کاردان، ماهر
ژیهات یعنی شایسته، لایق

اسم کردی پسر با س – اسم با س

ساکو یعنی کوه بدون گیاه، ساده و بی‌آلایش
سایمان یعنی مانند سایه
سوران یعنی نام یکی از منطقه‌های وسیع کردستان همچنین با اضافه شدن+ی=سورانی؛ نام یکی از لهجه‌های معروف در کردی
سیپان یعنی بلندی مانع باد، نام دوکوه در کردستان
سارو
ساکار یعنی پاک و ساده
ساکو یعنی بی‌آلایش
سامال یعنی آسمان بی ابر
سه یوان یعنی کوهی در ایلام
سامره‌ند
سه‌ردار یعنی سردار
سه‌نگاو
سه‌رکه‌وت یعنی پیروز
سه‌رکو
سیامه ند یعنی برگرفته از افسانهٔ کردی «خَج و سیامند»، سیامند عاشق خَج یعنی خدیجه می‌شود و در راه این عشق هر دو جان می‌سپارند
سیروان یعنی نام رودی در منطقه هورامان تخت – کردستان
سوران یعنی نام نوعی لهجهٔ مادری کردی سورانی – کرد سوران NameFarsi.com
سردشت یعنی به مکانی رؤیایی گفته می‌شود همانند بهشت سرسبز، نام شهری کردنشین در آذربایجان غربی.
سیوان یعنی سایبان، چادر
سیروان: بررسی کامل نام سیروان را ببینید: اسم سیروان.

اسم پسر کردی با ش

شالیار یعنی همدم شاه
شاهو یعنی نام یک رشته کوه، که بلندترین قسمت آن در روستای شمشیر از توابع شهرستان پاوه است
اسم شیروان
شمِال
اسم شیرکو
شورش
شیوان
شوان یعنی چوپان
شڤان

Kurdish boys' name
اسم کردی پسرKurdish boys’ name اسم کوردی

اسم کردی پسر با ف

فریبرز یعنی کسی که بسیار بلند است، بلند بالا، بلند قد

اسم پسر کردی با ک

کاویار یعنی مراد، آرزو
کژوان، کشوانیعنی کوهنورد
اسم کواژین یعنی کو زندگی؟ به نظر می‌رسد این “کوژین” باشد که تشکیل شده از “کو”+”ژین” یعنی “باهم زندگی کردن”.

اسم کردی پسر با م

ماردین یعنی نام یکی از شهرهای کردستان ترکیه
مامش یعنی نام طایفه‌ای بزرگ در مکریان کردستان
اسم ماژان یعنی بزرگان، همچنین مکانی در شهرستان بیرجند NameFarsi.com
میتا یعنی دوست
میدیا: تلفظ انگلیسی از نام ماد. اسم مدیا اسم دخترانه است.
میشا یعنی گل همیشه بهار. ميشا از جمله اسم های دارای مفهوم بهار و نام دخترانه هم هست.

اسم پسر کردی با ن

نارین
نیان یعنی نازک و لطیف
نیهاد یعنی نهاد، هدف و مسیری
نوژن یعنی درخت کاج
نودشه یعنی نام شهری در هورامان که علمای بزرگی از آن برخاسته اند. اسم مردانه كردي.

اسم کردی پسر با و

وریا یعنی هوشیار
وانیار یعنی باسواد
وارو یعنی رهگذر

اسم کردی پسر
اسم پسر كردي اسامی کردی پسرانه

اسم پسر کردی با ه

هژیر یعنی زیرک و باهوش، ساکت و آرام، فقیر
هژار یعنی بینوا، فقیر، تنگ دست. آزاده
هژیان یعنی ارزنده، شایان ارزش
هیرش یعنی یورش، هجوم و حمله
هیژا یعنی گرامی
هیمن یعنی آرام
هیوا یعنی امید
هاوری یعنی همراه www.NameFarsi.com
هاوراز یعنی همراز
هه‌لمه‌ت یعنی هجوم ناگهانی، دگرگون‌شده واژه عربی حَمله
هه‌ژار یعنی ندار و فقیر
اسم هیمن یعنی متین، نجیب
هه‌لکه‌وت یعنی فراز رونده، چیره
هه‌لگورد
هه‌لو یعنی آله، عقاب
هه‌ردی
هه‌ورام یعنی برگرفته از اورامانی، نام مردمی از سرزمین دیلمان که به غرب ایران مهاجرت نموده‌اند. اسم دیگر حضرت ابراهیم. ابراهیم صورت عربی اسم پرهام و شکل لاتین آن آبراهام است.
هه‌وراز یعنی فراز و نشیب
اسم هیژا یعنی گرامی، محترم
هیرش یعنی یورش
هیوا یعنی امید
هوزان یعنی آوازه‌خوان. هو به معنای خدا و زان مخفف دانش است. این اسم بهتر است به معنای خدای دانش و زانیاری تعبیر شود یعنی همچون اسم شاهو =شا مخفف شاخ و هو به معنای خدا. پس شاهو یعنی کوه بلند یا خدای کوه‌های اطراف.
هومه‌ر
هیدی یعنی آرام، ساکت باوقار، خوش رفتار
هه‌ندرین یعنی نام کوهستانی در کردستان
هوگر یعنی علاقه‌مند

اگر اسم کردی پسرانه ای مد نظر دارید که در لیست اسامی کردی بالا نیست در قسمت نظرات به همراه معنی درج نمایید تا در لیست سایت نام‌فارسی قرار گیرد.

در آخر باید بگوییم که “هر بژی کُرد” ❤️

نام پسر از و

نام پسر با و

نام پسر ایرانی با حرف و

نام پسر با و
اسم پسرانه با و

همانطور که مشاهده می کنیم اکثر اسم های پسرانه با حرف واو ریشه کردی و عربی دارند. اسم های عربی که چند سالی است درست یا غلط دید مثبتی نسبت بهشان وجود ندارد. اما اسم های کردی تا حدودی محبوبیت دارند.

ردیف اسم ریشه معنی
۱ واتیار کردی سخنگو
۲ واثق عربی (در قدیم) دارای اطمینان، مطمئن؛ استوار.
۳ واجد عربی دارنده، دارا، از نامهای خداوند.
۴ واحد عربی یگانه، آن که در نوع خود بی نظیر و منحصر به فرد است.
۵ وادا آشوری مکان مقدس
۶ وادیار کردی اینطور که پیداست، ظاهر امر
۷ واران اسم یونانی نامی که مورخان یونانی به پادشاهان ایرانی می دادند.
۸ وارتان ارمنی نام پسر بلاش اول پادشاه اشکانی
۹ وارسته رها شده از تعلقات، به ویژه تعلقات دنیوی، آزاده
۱۰ وارش کردی بارش – باریدن باران
۱۱ وارونا سنسکریت نام یکی از خدایان هندو
۱۲ واسپور
۱۳ واسع عربی از نام‌ها و صفات خداوند. (در قدیم) وسیع. گستراننده.
۱۴ واصف عربی توصیف کننده.
۱۵ واصل عربی از ریشه و ص ل. وصل کننده.
۱۶ وافی عربی به اندازه لازم و مورد نیاز، کافی، وفا کننده
۱۷ واقد عربی تابناک، مشتعل .
۱۸ واقف عربی آگاه، با خبر، مطلع؛ (در فقه، در حقوق)
۱۹ والا اسم عربی بالا، بالا مقام، عزیز، گرامی، محترم، دارای ارج و اهمیت، اصیل.
۲۰ والاگهر عربی، فارسی والا تبار؛ دارای اصل و نسب عالی، اصیل.
۲۱ والی عربی حاکم، پادشاه،از نامهای خداوند.
۲۲ وامق عربی نام مردی که عاشق عذرا بود
۲۳ وانیار نام پسرانه و دخترانه کردی با سواد، فارغ التحصیل، اسم ایرانی این اسم در ثبت احوال ایران به عنوان اسم پسر کردی ثبت می شود.
۲۴ واهب اسم عربی عطاکننده، بخشنده، از نامهای خداوند.
۲۵ وائل عربی طالب رستگاری. (در اعلام) نام چند تن از صحابه و تابعين.
۲۶ وتار کردی مقاله، سخنرانی
۲۷ وثوق عربی اعتماد، اطمینان
۲۸ وجیه الله عربی دارای قدر و منزلت خداوند
۲۹ وحدت عربی یگانگی، اتحاد و همچنین به معنی تنهایی
۳۰ وحید عربی یگانه، یکتا، بی نظیر
۳۱ وحیدالدین عربی بی نظیر و یگانه در دین، نام دانشمندی از معاصران
۳۲ وحیدرضا ترکیب وحید و رضا
۳۳ وخشور (در قدیم) پیغمبر، رسول؛
۳۴ وداد عربی (در قدیم) دوستی، محبت .
۳۵ ودود عربی بسیار مهربان، از نامهای خداوند.
۳۶ ودیع عربی آرمیده – جوینده راحتی و آسایش-همچنین به معنای عهد
۳۷ ورجاوند اوستایی، پهلوی بلند پایه و برازنده و ارجمند
۳۸ ورد معرب از پهلوی (در قدیم) (در گیاهی) گلِ سرخ ؛ گل
۳۹ وردا (ورد + ا (پسوند نسبت)) منسوب به وَرد ، ← وَرد .
۴۰ وردان شاگردان، مریدان.
۴۱ وردین آشوری
۴۲ ورزان کردی محافظ، نگهبان، فصل ها.
۴۳ ورزمیار کردی حامی اهورا مزدا
۴۴ ورزنده کار کننده، ممارست (تمرین) کننده، حاصل کننده.
۴۵ ورزیار کردی
۴۶ ورزیر کردی برزگر
۴۷ ورشتاد (= ورستاد)، کمک معاش که به طالبان علم و کارمندان.
۴۸ ورشنگ کردی آفتاب خوشحال
۴۹ ورگر اسم کردی با دوام
۵۰ ورگیر کردی مترجم
۵۱ ورهران پهلوی بهرام، آتش بهرام، آتشی که در خانه‌ها.
۵۲ وسام
۵۳ وشم اسم مازندرانی و گیلکی
۵۴ وصال نام پسرانه و دخترانه عربی رسیدن به چیزی یا کسی و به دست آوردن آن یا او، لقب.
۵۵ وفا نام پسرانه و دخترانه عربی پایدار بودن در قول و قرار، تعهد و دوستی.
۵۶ وفا اندیش فارسی، عربی وفا (عربی) + اندیش (فارسی)، وفاپرورد.
۵۷ وفادار عربی، فارسی آن که یا آنچه به تعهد، دوستی پایبند است.
۵۸ وقار عربی متانت، سنگینی، آهستگی، آرامی، شکوه، جلال.
۵۹ ولا اسم عربی دوستی، محبت.
۶۰ ولام کردی پیام، پاسخ.
۶۱ ولی عربی پدر، مادر یا کفیل، دوست و یار نیکان، بالاترین.
۶۲ ولی الله عربی دوست خداوند، لقب علی (ع).
۶۳ ولید عربی فرزند ، نام دوتن از خلفای اموی
۶۴ ولیداد فارسی، عربی ولی (عربی) + داد( فارسی) داده ولی
۶۵ وندا آرامی هزوارش است به معنی خورشید
۶۶ ونداد اوستایی، پهلوی خواهش، امید، آرزو، نام پسر سوخر از خاندان قارن
۶۷ وندیداد
۶۸ وهاب عربی بسیار بخشنده، از نامهای خداوند
۶۹ وهاج عربی (در قدیم) فروزان ، روشن ؛ (به مجاز) تیز
۷۰ وهاد عربی (جمع وهده)، جای مطمئن و هموار، زمین پست
۷۱ وهب عربی بخشش، عطا، نام پدر آمنه مادر پیامبر (ص)
۷۲ وهرز
۷۳ ویام اوستایی از واژه‌ی اوستایی ‘ آئی‌ویامَ
۷۴ ویرا کردی شجاع
۷۵ ویریا فارسی، لکی، سنسکریت همت، یکی از کمالات ششگانه که یک بوداسف باید به آن برسد. در لکی به معنی باهوش و آگاه است.
۷۶ ویس نام کردی عشیره یکرنگ
۷۷ ویستور اوستایی، پهلوی گشوده و منتشر شده.
۷۸ ویکتور نام پسرانه و دخترانه لاتین پیروزی، پیروز شدن، ظفر یافتن.
۷۹ ویگن اسم ارمنی
NameFarsi.com

اسم های پسر ایرانی با حرف و

شامل نام های پسرانه کردی، ارمنی، عربی و .. می باشند. در ادامه می توانید اسم های فارسی (پارسی اصیل) با حرف و را مشاهده نمایید:

ادامه: مشاهده نام پسر با و

نام پسر از و
نام پسرانه با و