اسم پسر فارسی با حرف ن
اسم پسر ایرانی با ن Iranian boy name with N
در بین نام های پسرانه ایرانی اسم های شروع شونده با حرف ن که ریشه فارسی دارند تعداد زیادی ندارند. اما در این بین چند نام وجود دارند که همواره بسیار محبوب بوده و هستند. نام هایی مثل نیما و نوید که اوج محبوبیتشان در ایران دهه ۶۰ بوده اما همواره به دلیل آوا و معنای زیبا محبوب هستند. هم چنین اسم هایی هم هستند که در این ۵ سال اخیر بسیار بسیار محبوب تر برای انتخاب اسم پسر شده اند. اسم های مثل نویان و نیوان. که البته نویان ریشه ترکی دارد و نیوان اسم پسر فارسی است و هر دو از اسامی محبوب این روزها در ایران هستند.
نکته دیگر در مورد لیست اسم پسر با ن (و البته لیست نام های فارسی با سایر حروف)، این است که بسیاری از این اسامی از نام های پسرانه شاهنامه ای هستند. یعنی اسم های زیبای پارسی پسرانه که در کتاب شاهنامه آورده شده است و به نوعی نام شخصیت یا کارکتر تاریخی بوده اند. اسم های مثل نریمان، نستوه، نهل و غیره. زمانی که در معنی و تاریخچه این اسم ها دقیق تر می نگریم می فهمیم که واقعا زیباترین اسم ها هستند. نام هایی که عموما هم معنی زیبایی دارند، هم ریشه در تاریخ ایران دارند و هم یادآور شخصیت تاریخی در ایران باستان. در ادامه فهرست کامل اسامی فارسی با حرف ن قرار دارند. ضمنا لیست اسامی با حرف نون که ریشه های کردی، ترکی، لری و غیره دارند نیز از طریق لینک پایین همین صفحه در دسترس است.
لیست کامل اسم پسر فارسی با حرف نون
اسم های پسرانه که با حرف ن شروع می شوند
۴۵ اسم پسرانه فارسی با حرف ن با معنی دقیق را در ادامه می بینید که همگی ریشه پارسی دارند:
ردیف | اسم فارسی | معنای نام |
۱ | نادین | در جریان، پویا و پرتحرک، الهه رودخانه، جاری. |
۲ | نامدار | مشهور، معروف، صاحب نام، دارای آوازه و شهرت بسیار. |
۳ | نامور | نام آور، مشهور. |
۴ | نامی | منسوب به نام، معروف، مشهور. |
۵ | نبرزین | اسم فرماندار گرگان در دوره داریوش پادشاه هخامنشی. |
۶ | نرداگشسپ | از شخصیت های شاهنامه فردوسی، نام سرداری از سپاهیان بهرام چوبین. |
۷ | نرسی | اسم یکی از شخصیتهای شاهنامه، همچنین نام یکی از پادشاهان ساسانی، فرشته وحی در اوستا، هم چنین نام پسر شاپور نوه اردشیر بابکان. |
۸ | نریمان | اسم پدر سام، جد رستم پهلوان شاهنامه فردوسی، به معنی پهلوان، دلیر. |
۹ | نستار | از شخصیتهای شاهنامه است، نام چوپان قیصر روم در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی. |
۱۰ | نستود | نستور، اسم از شخصیت های شاهنامه فردوسی، نام پسر زریر پسر گشتاسپ پادشاه کیانی. |
۱۱ | نستور | از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر زریر پسر گشتاسپ پادشاه کیانی. |
۱۲ | نستوه | خستگی ناپذیر، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از پسران گودرز پادشاه اشکانی و نیز اسم یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی. |
۱۳ | نستهین/ نستیهن/ نستهن | از شخصیت های شاهنامه، نام پیران ویسه در زمان افراسیاب تورانی. نستیهن: = نستهن، برادر پیران ویسه (وزیر افراسیاب) است که در جنگ دوازده رخ به دست بیجن کشته شد. |
۱۴ | نشواد | نام پهلوان تورانی اسم شاهنامه ای |
۱۵ | نواب | عنوانی که به شاهزادگان دوره صفوی و قاجار داده می شد، روحانی، فعال سیاسی و رهبر جمعیت فدائیان اسلام که در سال هزار و سیصد و سی و چهار دستگیر و اعدام شد. بهتر است که این اسم به عنوان نامی عربی (چون ریشه عربی دارد) ذکر شود. |
۱۶ | نوتاش | همیشه، دایم. |
۱۷ | نوذر | از شخصیت های شاهنامه، نام فرزند منوچهر پادشاه پیشدادی و جانشین او. |
۱۸ | نوراهان | نورهان، تحفه، سوغات، ارمغان. |
۱۹ | نوروز | روز نو و تازه، بزرگترین جشن ملی اقوام ایرانی که از نخستین لحظات سال نو آغاز می شود، نام یکی از لحن های قدیم موسیقی ایرانی. نوروز از دید سازمان ملل. |
۲۰ | نورهان | تحفه، سوغات، ارمغان. |
۲۱ | نوش آذر | آتش جاوید، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گشتاسپ پادشاه کیانی و نیز نام یکی از پسران اسفندیار. |
۲۲ | نوشاب | آب گوارا، آب زندگی، شربت مطبوع، آب حیات |
۲۳ | نوشیار | یار شیرین چون عسل، یار بی مرگ، نام پسرعموی گرشاسپ در گرشاسپ نامه. |
۲۴ | نوید | مژده، خبرخوش، بشارت. |
۲۵ | نوین | تازه، جدید. |
۲۶ | نهاد | سرشت، اساس، ضمیر دل، طبیعت، بنیاد، قاعده، مقام و جایگاه. |
۲۷ | نهل | از شخصیت های شاهنامه، نام دلاوری تورانی در سپاه افراسیاب تورانی. اسامی شاهنامه ای را ببینید. |
۲۸ | نیاتور | نیاطوس، از شخصیتهای شاهنامه، نام برادر قیصر روم از یاران سپاه خسروپرویز پادشاه ساسانی. |
۲۹ | نیاسان | پسری که پا جای پای اجدادش می گذارد. |
۳۰ | نیاسان | شبیه به نیاکان، مانند پدران، پسری که شبیه اجداد و نیاکان خود است. |
۳۱ | نیاطوس | نیاتور، از شخصیت های شاهنامه، نام برادر قیصر روم از یاران سپاه خسروپرویز پادشاه ساسانی. |
۳۲ | نیاک | پسری که خلق و خوی او مانند اجداد و نیاکانش است. |
۳۳ | نیاوش | پسری که شبیه اجداد و نیاکان خود است، مرکب از نیا و پسوند مشابهت، همچنین یکی از توابع سردشت مهاباد. “نیا” ب معنی اجداد است و “وش” پسوند شباهت. |
۳۴ | نیاوند | از نسل نیاکان، ادامه نسل اجداد. |
۳۵ | نیشام | نام فرشته نگهبان آذرخش. |
۳۶ | نیک | خوب، نیکو، آدم خوب، شخص صالح اسم پسر |
۳۷ | نیک رای | دارای اندیشه نیک مرکب از نیک و رأی |
۳۸ | نیکان | منسوب به نیک. بررسی دقیقتر اسم نیکان. |
۳۹ | نیما | نام آور و نامور، علی اسفندیاری متخلص به نیما یوشیج شاعر معروف ایرانی قرن چهاردهم، همچنین اسم مازندرانی پسرانه به معنی کمان؛ (معنی کامل اسم نیما) |
۴۰ | نیو | دلیر، شجاع. |
۴۱ | نیوان | مرد دلیر، شجاع پهلوان. |
۴۲ | نیوتش | با کسی یکی شدن، همراهی و مجامعت، بر وزن پیشکش. |
۴۳ | نیوتیش | نیوتش، با کسی یکی شدن، همراهی و مجامعت (هر سه حرف اول ساکن هستند، بر وزن دیو). |
۴۴ | نیوزاد | (بر وزن دیو) به معنی پهلوان زاده. |
۴۵ | نیوزار | از شخصیتهای شاهنامه، اسم پسر گشتاسپ پادشاه کیانی. |
www.NameFarsi.com |
نظرسنجی اسم پسر با ن
از بین نام های بالا کدام اسم را بیشتر می پسندید؟ کدام اسم را دوست دارید اما در لیست بالا نیست؟ در قسمت نظرات اسم انتخابی خود را بنویسید. هم چنین منتخب اسم با ن که شامل اسم های پسر و دختر با حرف نون هست را نیز ببینید.
تبادل نظر درباره اسم