اسم پسر فارسی با حرف ز
لیست نام های پسرانه پارسی با حرف ز
شامل اسامی فارسی پسر با که با ز آغاز می شوند. در میان این نام ها اسم های زال، زادمهر، زرتشت و زامیاد اسمهای شناخته شده تری هستند. نامهایی که ریشه فارسی دارند و ریشه در تاریخ ایران زمین.
اسامی پسر با ز
در ادامه لیست کامل اسامی پسرانه که با حرف ز شروع می شوند را به همراه معنی می بینید. ضمنا سایر اسامی با حرف ز را نیز در جدول صفحه بعدی ببینید.
ردیف | نام فارسی | معنی اسم |
۱ | زائان | نام سر سلسله زادنیان یکی از قبایل معروف قزوین. |
۲ | زاب | زو، از شخصیتهای شاهنامه، نام فرزند طهماسب و از نسل فریدون پادشاه پیشدادی. |
۳ | زاد | فرزند، پسر، نام یکی از فرمانداران در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند اسم های زادعلی، زادمهر، شهرزاد و مهرزاد. هم چنین زاد معنی آزاد و رها نیز می دهد. |
۴ | زادان فر | یکی از القاب خسروپرویز پادشاه ساسانی. |
۵ | زادان فرخ | نام رئیس نگهبانان در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی. |
۶ | زادبه | آزادبه. |
۷ | زادسرو | آزاد سرو. مجازا آزاد و بلند قامت. |
۸ | زادشم | از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه تورانی در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی ایران وجد افرسیاب تورانی نام پسرانه فارسی |
۹ | زادفرخ | از شخصیتهای شاهنامه و از سرداران بهرام چوبین در زمان هرمز پادشاه ساسانی. |
۱۰ | زادمن | آزادمنش. من معنی اندیشه هم می دهد و اسم زادمن را می توان آزاداندیش معنا کرد. |
۱۱ | زاگرس | رشته کوهی که از جنوب غربی ایران شروع می شود و تا شرق ترکیه و شمال عراق ادامه دارد، پشتکوه، نام زیبای فارسی. |
۱۲ | زال | پیر و سفید مو، از شخصیت های شاهنامه، نام فرزند سام نریمان و پدر رستم پهلوان شاهنامه. |
۱۳ | زامیاد | رامیاد، نام روز بیست و هشتم از هر ماه شمسی در قدیم. |
۱۴ | زاوش | نام ستاره مشتری. از سری اسم های فارسی در منظومه شمسی. |
۱۵ | زراتشت | زرتشت، دارنده شتر زرد، نام پیامبر ایرانی در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی. |
۱۶ | زراسپ | از شخصیتهای شاهنامه، نام سرداری ایرانی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی. |
۱۷ | زراوه | نام پهلوانی ایرانی. |
۱۸ | زرداده | نام پهلوانی ایرانی و عموزاده گرشاسپ پهلوان نامدار. |
۱۹ | زرداشت | زرتشت، دارنده شتر زرد، نام پیامبر ایرانی در زمان گشتاسپ پادشاه کیانی. |
۲۰ | زردشت | زرتشت. |
۲۱ | زردهشت | شکل دیگر نام زردشت و زرتشت. |
۲۲ | زرمهر | مرکب از زر (طلا) + مهر (خورشید)، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر سوفر، از پهلوانان ایرانی در زمان قباد پادشاه ساسانی. |
۲۳ | زروان | نام یکی از ایزدان در ایران باستان، از شخصیتهای شاهنامه، نام پرده بردار دربار انوشیروان پادشاه ساسانی. |
۲۴ | زروانداد | مرکب از زروان ( نام ایزدی) + داد ( داده)، نام یکی از پسران مهرنرسی، وزیر بهرام گور پادشاه ساسانی، که به مقام هیربدان رسید. |
۲۵ | زروانمهر | مرکب از زروان (نام ایزدی) + مهر (خورشید). به معنای خداوند خورشید. |
۲۶ | زریر | از شخصیتهای شاهنامه، نام فرزند لهراسپ پادشاه کیانی و برادر گشتاسپ و از مبلمان بزرگ آیین زرتشتی. |
۲۷ | زرین کلاه | زرین تاج. |
۲۸ | زریون | زرگون ، به رنگ زر، طلایی ، سبز و خرم. |
۲۹ | زمان | جریانی پیوسته، بی آغاز، و بی انجام که در طی آن حوادثی برگشت ناپذیر از گذشته به حال تا آینده رخ می دهد، به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند فرخ زمان. |
۳۰ | زمران | نام پسر ابراهیم (ع). |
۳۱ | زنگو | از شخصیت های شاهنامه، نام دلاوری تورانی، همچنین نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی. |
۳۲ | زنگه | از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور ایرانی پسر شاوران در زمان کیکاووس پادشاه کیانی |
۳۳ | زو | از شخصیتهای شاهنامه، نام فرزند طهماسب و از نسل فریدون پادشاه پیشدادی |
۳۴ | زواره | از شخصیت های شاهنامه، نام برادر رستم پهلوان شاهنامه. |
۳۵ | زوپین | نام پسر کاووس پادشاه کیانی. |
۳۶ | زویین | زوپین. |
۳۷ | زهیر | از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری ایرانی در سپاه کیخسرو پادشاه کیانی. |
۳۸ | زیا | زنده. |
۳۹ | زیار | نام نیای آل زیار، سلسله ای از پادشاهان و امرای ایرانی نژاد در گرگان. |
۴۰ | زیرک | باهوش، جلد، از شخصیت های شاهنامه، نام سالار موبدان درگاه ضحاک. |
۴۱ | زیناوند | مسلح ، لقب تهمورث پادشاه پیشدادی. |
◄ اسم پسر ایرانی با ز

نظرسنجی اسم
انتخاب شما کدام اسم هست؟ در قسمت نظرات بنویسید.
زوپین اسم پسر پادشاه
اسم زاوش