اسم دختر فارسی با ش
شامل اسم های زیبای دخترانه فارسی با حرف ش
لیست کامل اسم دختر فارسی با حرف شین. اسامی ایرانی دخترانه با ش که ریشه پارسی دارند. از اسم های پر کاربرد در دهه ۶۰ و ۷۰ مثل شیوا، شبنم، شهرزاد، شیما و شیدا گرفته تا اسم های به اصطلاح جدیدتر. که البته شیما ریشه عربی دارد و در صفحه بعدی اسامی با ش قرار دارد. به نظر شما کدام اسم با ش زیباترین اسم دختر با حرف شین است؟

Girl name with Sh
ردیف | اسم فارسی | معنی نام |
۱ | شاپرک | نوعی پروانه بزرگ که معمولا در شب پرواز می کند. |
۲ | شاپری | شاه پری. |
۳ | شاخ شمشاد | کنایه از قد بلند و رعنا. |
۴ | شاخسار | محل انبوهی شاخه های درخت نام زیبای دخترانه |
۵ | شادآفرید | شاد آفریده شد، آفریده شاد. |
۶ | شاداب | با طراوت، تازه، شاد. |
۷ | شادان بانو | بانوی شاد. شادان به تنهایی نیز به عنوان اسم دختر مورد تایید ثبت احوال ایران است. |
۸ | شادانه | شاهدانه. معنی شاد و همراه با شادی و شادمان نیز می دهد. |
۹ | شادبانو | بانوی شاد. |
۱۰ | شادبهر | آن که از شادی بهره دارد، شاد، خوشحال. |
۱۱ | شادپری | پری شاد. |
۱۲ | شادخاتون | بانوی شاد. |
۱۳ | شاددخت | دختر شاد. |
۱۴ | شادرخ | کسی که چهره ای شاد و متبسم دارد، خنده رو. |
۱۵ | شادرو | شادرخ، آنکه سیمای شاد دارد. |
۱۶ | شادروز | نیکروز، خوشبخت. |
۱۷ | شادفر | آن که دارای شکوه و شادی است. ترکیب شاد + فر. |
۱۸ | شادک | نام مستعار سمک در داستان سمک عیار |
۱۹ | شادکامه | کامروا، خوشحال، شادمان |
۲۰ | شادگل | آن که چون گل شاداب است. |
۲۱ | شادگون | شاد و خوشحال. |
۲۲ | شادلین | مرکب از شاد + لین، نرمی و ملایمت، آرام و خوش چهره، شاد روی نرمخو. |
۲۳ | شادمانه | خشنود، شاد. |
۲۴ | شادناز | مرکب از شاد (خوشحال) + مهر (محبت یا خورشید)، نام شهر یا مکانی در نیشابور. |
۲۵ | شادنوش | نوشنده شادی، شاد و خوشحال. |
۲۶ | شادور | شادمان، خوشحال. معادل شاد آور هم هست. یعنی آورنده شادی. به عنوان نام خانوادگی نیز کاربرد دارد و زیباست. |
۲۷ | شادی | خوشحال، شادمانی. |
۲۸ | شادیا | بانوی شاد، دختر شاد و سرخش، منسوب به شادی. |
۲۹ | شادیان | از روی شادی، بر اساس شادی، آهنگ و نوای شادی آور. در حال حاضر در ثبت احوال ایران به عنوان اسم پسر مورد تایید است. شادیان (شادیانه) یعنی از روی شادی. آهنگ و نوای شادی آور. |
۳۰ | شادیانه | = شادیان، از سر شادی و خوشی، بر اساس شادی، آهنگ و نوای شادی آور. |
۳۱ | شارک | سار (پرنده). |
۳۲ | شارمینا | خجسته، فرخنده، مرکب از شارمین (سنسکریت) + الف تانیث (فارسی). شاید بهتر باشد بگوییم این نام یک اسم هندی و سانسریت است تا نامی فارسی. |
۳۳ | شاریس | نام یکی از توابع قزوین. |
۳۴ | شارین | متمدن، شهرنشین، مرکب از شار به معنای شهر + ین (پسوند نسبت)، نام دهی در قزوین. |
۳۵ | شارینا | معادل شارین است. شارین + الف تانیث. متمدن، شهرنشین، مرکب از شار به معنای شهر + ین (پسوند نسبت) + الف تانیث. |
۳۶ | شاسپرم | ریحان |
۳۷ | شانو | نمایش، خودنمایی، نشان دادن، تئاتر خیابانی. |
۳۸ | شاه آذر | شاه آتش |
۳۹ | شاه آفرید | آفریده شاه، نام دختر فیروز پسر یزدگرد پادشاه ساسانی. |
۴۰ | NameFarsi.com | |
۴۱ | شاه بانگ | گیاهی با میوه زرد رنگ و معطر. |
۴۲ | شاه پرک | شاپرک. |
۴۳ | شاه پرند | نام نوه یزگرد پادشاه ساسانی. |
۴۴ | شاه پری | شاه پریان، عنبر. |
۴۵ | شاه پسند | گیاهی کاشتنی و زینتی که گل های رنگارنگ چتری دارد. |
۴۶ | شاه پونه | نام نوه یزدگرد پادشاه ساسانی. |
۴۷ | شاه جهان | مَلِک و سرور عالم، نام یکی از مهمترین قله های رشته کوه آلاداغ در شمال خراسان، نام چندتن از پادشاهان مغول هند (تیموریان)، نام پسر جهانگیر پادشاه بابری. |
۴۸ | شاه خاتون | بانوی پادشاه،نام دختر قدرخان، پادشاه ترکستان در دوره غزنوی. |
۴۹ | شاه فرید | شاه آفرید |
۵۰ | شاه ناز | نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی |
۵۱ | شاهبانو | ملکه، شهبانو، نام دختر فخرالدوله دیلمی |
۵۲ | شاهجان | عنوان مرو که از شهرهای قدیم خراسان بوده است. |
۵۳ | شاهدانه | نام گیاهی است که از دانه آن روغن می گیرند. |
۵۴ | شاهدخت | شاه دختر، دختر شاه. |
۵۵ | شاهفرند | شاه پرند. |
۵۶ | شایا | شایان. |
۵۷ | شایان دخت | دختر شایسته. |
۵۸ | شایسته | سزاوار، لایق و درخور. |
۵۹ | شب آرا | آراینده شب. |
۶۰ | شب افروز | ماه، زیباروی، درخشنده. |
۶۱ | شب بو | گلی معطر و زینتی در رنگ های متفاوت. |
۶۲ | شب پره | پروانه، خفاش. |
۶۳ | شب دخت | دختر شب. |
۶۴ | شب ناز | زیبایی شب، ناز شب. |
۶۵ | شباهنگ | مرغ سحر، بلبل، ستاره ای که پیش از صبح طلوع می کند. علاوه بر این شباهنگ معادل شب آهنگاست و در قدیم، در نجوم شِعرای یمانی، ستاره بامدادی، ستاره سهیل را نیز می گفتند. نام پرندهای (بلبل)، شب آهنگ كننده، مرغ سحر، مرغ سحرخوان. |
۶۶ | شبدیس | مانند شب. |
۶۷ | شبگون | به رنگ شب، شبرنگ. |
۶۸ | شبنم | قطره ای که شب روی برگ گل و گیاه می نشیند، ژاله. |
۶۹ | شرمین | با شرم، با حیا، محجوب. |
۷۰ | شرمین دخت | دختر باحیا و محجوب. |
۷۱ | شرمینه | شرمین. |
۷۲ | شروانه | نام دایه مه پری در داستان سمک عیار نام های اصیل فارسی |
۷۳ | شری | منطقهای در همدان. |
۷۴ | شرین | در گویش سمنان شیرین. |
۷۵ | شکال | در گویش مازندران آهو. |
۷۶ | شکرناز | (به کسر شین) شکر (سنسکریت) + ناز (فارسی) دارای ناز و غمزه دلپذیر. |
۷۷ | شکرین | (به کسر شین) شکر (سنسکریت) + ین (فارسی) هر چیز شیرین. |
۷۸ | شکفته | باز شده، شاداب، خندان، تازه. |
۷۹ | شکوفا | شکفته شده، غنچه ای که باز شده است، رشد یافته. |
۸۰ | شکوفه | گل درخشان میوه دار. |
۸۱ | شکوه | شأن، حشمت، بزرگی، هیبت، وقار. |
۸۲ | شکوه دخت | دختر باوقار. |
۸۳ | شکوه ناز | آن که دارای شکوه و زیبایی است. |
۸۴ | شکوهنده | با شکوه، دارنده شکوه و جلال. |
۸۵ | شکوهه | جمال، زیبایی. |
۸۶ | شکیبا | صبور و بردبار. |
۸۷ | شکیبه | معادل شکیب و شکیبا، بردبار و صبور. |
۸۸ | شکیلا | (فارسی ، عربی) شکیل (عربی) + ا (فارسی) دارای شکل زیبا. |
۸۹ | شمشاد | درختی همیشه سبز، شخص خوش قد و قامت |
۹۰ | شمیرا | نام عمه شیرین در منظومه خسروشیرین اسم دخترانه |
۹۱ | شمیلا | (فارسی، عربی) شمیل (عربی) + ا (فارسی)، منسوب به شمیل، نسیم و باد شمال. |
۹۲ | شناز | شیناز، لطیف و نازنین، مرکب از شی (شبنم) + ناز. |
۹۳ | شناسا | آگاه و مطلع. |
۹۴ | شنبلید | نام گلی است، از شخصیت های شاهنامه، نام کوچکترین دختر برزین، یکی از همسران بهرام گور پادشاه ساسانی. |
۹۵ | شوخ شنگ | نام دختری در رمان تبریز مه آلود. |
۹۶ | شورآفرین | ایجاد کننده هیجان و شوق. |
۹۷ | شورانگیز | هیجان انگیز. |
۹۸ | شوشا | نام قدیم شوش. |
۹۹ | شوق انگیز | شوق (عربی) + انگیز (فارسی) آنچه سبب شوق می شود، اشتیاق آور. |
۱۰۰ | شوکا | در گویش مازندرانی: آهو. اسم دختر شمالی است. |
۱۰۱ | شه گل | شاهگل. |
۱۰۲ | شهبانو | شاه بانو ملکه، همسر شاه. |
۱۰۳ | شهپر | شاه پر، هر یک از پرهای اصلی بال پرندگان، بال بزرگ، شهبال. |
۱۰۴ | شهدخت | شاهدخت. |
۱۰۵ | شهددخت | شهد (عربی) + دخت (فارسی) دختر شیرین. |
۱۰۶ | شهدیس | درختری که شکوه و زیباییش مانند شاه است، شاهزاده خانم. |
۱۰۷ | شهرآرا | آراینده شهر، کسی که زیباییش شهره شهر است. |
۱۰۸ | شهراز | راز بزرگ، راز شکوهمند. |
۱۰۹ | شهربانو | ملکه، بانوی شهر، نام یکی از دختران یزدگرد پادشاه ساسانی و همسر امام حسین. |
۱۱۰ | شهرزاد | زاده شهر، نام دختری زیبا که داستانهای هزار و یک شب از زبان او نقل شده است. |
۱۱۱ | شهرگل | گل شهر. |
۱۱۲ | شهرناز | از شخصیت های شاهنامه، نام دختر جمشید پادشاه پیشدادی و مادر سلم و تور فرزندان فریدون پادشاه پیشدادی. |
۱۱۳ | شهرو | نام زنی زیبا در منظومه ویس و رامین، از شخصیتهای شاهنامه، نام موبدی دانا و اداره کننده ایران در زمان کودکی شاپور ذوالاکتاف پادشاه ساسانی. |
۱۱۴ | شهرویه | نام دختر خسروپرویز پادشاه ساسانی. |
۱۱۵ | شهزاد | شاهزاده، فرزند شاه یا از نسل شاه. لقب فرزندان پادشاه. |
۱۱۶ | شهناز | موجب فخر و نازش شاه، نام یکی از لحن های قدیم موسیقی ایرانی، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی، نام خواهر جمشید پادشاه پیشدادی انتخاب اسم |
۱۱۷ | شهنواز | مورد نوازش شاه قرار گرفته |
۱۱۸ | شهین | مرکب از شه (شاه) + ین (پسوند نسبت) |
۱۱۹ | شیبا | شیوا، پریشان، آشفته |
۱۲۰ | شیدخت | دختر خورشید |
۱۲۱ | شیدر | آن که چهره ای زیبا و درشان دارد. |
۱۲۲ | شیدرخ | خورشید رخ، زیبا رو، بانویی که چهره اش چون خوشید درخشان است. |
۱۲۳ | شیده | روشنایی، خورشید، از شخصیت های شاهنامه، نام پسر افراسیاب تورانی. |
۱۲۴ | شیرزن | زن شجاع، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در زمان افراسیاب تورانی و کیخسرو پادشاه کیانی |
۱۲۵ | شیرین | مطبوع، دلنشین، عزیز، زیبا، گرامی، از شخصیتهای شاهنامه، نام همسر خسروپرویز پادشاه ساسانی. از اسامی دختر شاهنامه ای محسوب می شود. |
۱۲۶ | شیرین بانو | بانوی زیبا و دلنشین. |
۱۲۷ | شیرین جهان | مرکب از شیرین (مطبوع، دلنشین) + جهان، نام دختر فتحعلی شاه قاجار. |
۱۲۸ | شیرین دخت | دختر زیبا. |
۱۲۹ | شیرین گل | گل زیبا. |
۱۳۰ | شیفته | عاشق، دیوانه، مجذوب، مجنون. |
۱۳۱ | شیلان | چیلان، عناب. باید اشاره کنیم که شیلان در زبان کردی نیز نام دختر است و معادل گل نسترن کوهی می باشد. |
۱۳۲ | شینا | شناوری، سعی و کوشش و تلاش. |
۱۳۳ | شیناب | شینا، شناوری، سعی و کوشش. |
۱۳۴ | شیناز | شناز، لطیف و نازنین، مرکب از شی (شبنم) + ناز. |
۱۳۵ | شیوا | فصیح، بلیغ، رسا. |
۱۳۶ | شیوه | روش، قاعده، حالت، وضع، طریقه. |
www.NameFarsi.com |
شامل اسم های کردی، ترکی، لری، اوستایی، شمالی و … با حرف ش
زیباترین اسم ها با حرف شین به نظر شما کدام اسم ها هستند؟
در قسمت نظرات دیدگاه خود را بنویسید.
شمیس : /šamis/ شمیس (مأخوذ از سُرياني)، ۱- نور؛ ۲- روشنايي و روشنايي معنوي .
شمیسا
شهیرا
ممنون از لیست اسامی دختر با ش. البته جدول دوم رو هم بیینید حتما اسامی ترکی و کردی و خارجی با حرف شین اونجا هست
زوشا: زیبا، نیکو، دلربا، ( اوستایی، زوش/zus/ )، از ریشه اوستایی زوش/zus/، نام نیای منوچهر پادشاه پیشدادی.
اسم دختر که به زوشا بیاد؟
سلام میخوام برای دختر اسم بزارم ک به اسم خودم بیاد شهلا
اسم مهلا قشنگه
اسم دختر با ش شیلا قشنگه.
اسم دختر با ش: شهوا
اسم دختر روشا قشنگه
شاه پاره : شاه پاره از نامهای دخترانه ( لری ) می باشد . اسم خاله جانم شاهپاره است .
اسم شهنوش یعنی:
شرابی که شاه رو سیاه مست میکنه / شادی آفرین/ زیبا روی درخور شاه
شفا
شریعه
سلام اسم دخترانه به حرف ش
اسم دخترانه با حرف ش به نظرم شرمیلا قشنگه نه؟
اسم دختر با ش شفیقه معنی اش چی هست؟
سپاس از اسم های زیبای با حرف ش
cm
اسم دختر با ش شاینا قشنگه
اسم شایانا
شکورا – شاکره –
خووب
لدیز
شهیرا – شهپر – شهلا
اسم شرلین شرمیلا
اسم شبنم شیرین شادی
شادی
شاهده
ًاسم دختر با ش به قول شما اسم شادی قشنگه، کوتاه و خوش آوا و تلفظ راحت و معنی مثبت.
شیلان قشنگه و همونطور که نوشتید کردی هم هست
شكيلا
اسم شایلین
اسم های دختر با ش از زیباترین اسامی دخترانه هستند
اسم های دختر با ش مثل شهنوش – شهرزاد – شهرناز – شمیلا – شاینا – شادیا – شهنورا – شمیسا – شهپر – شاهپری – شادنوش – شادرخ – شیدرخ – شیدا – شیوا – شینا کدامیک زیباتر است؟
اسم شیدا قشنگه
اسم من شیدا هست و ۵۲ سالمه همه از اسمم تعریف میکنن و میگن زیباست و برازنده
اسم دختر با ش: شاینا، شایلین
اسم دخترونه با شین: شکرانه – شهنوش – شیلا – شهرناز – کدامیک بهتر و جذابتر است؟
اسم دختر با ش، شیلا
اسم رازین – مهنیا – سایناز – سایگل – فرگل – مهرگل – کاملینا – آناشید – نازشید کدامیک زیباتر است؟
اسم دخرت با ش شهرناز قشنگه؟
اسم دختر با ش: شایاماه – شایاماه اسم دخترانه فارسی است . شایاماه به معنی بانوی شایسته و زیباروی و درخشنده است
اسم دختر با ش شکوفان ، شکوه ناز اسمهای قشنگ و جذابی هستند