Soma name

معنی اسم سوما

نام سوما

معنی، ریشه و فراوانی تعداد اسم سوما در ثبت احوال ایران

همانطور که در قسمت اسم دختر با س و همچنین اینستاگرام نام فارسی گفتیم، اسم سوما اسم فارسی – کردی دخترانه است. همانطور که می دانید مثل خیلی از واژگان، بسیاری از نام های زیبای ایرانی ریشه مشترک فارسی و کردی دارند و این نزدیکی اقوام مختلف ایرانی به هم را نشان می دهد. از آنجا که اسم سوما در این سال ها کمتر برای نامگذاری انتخاب شده (به خصوص در میان فارسی زبانان)، از دید والدین یک اسم دختر جدید به حساب می آید. سوما یک اسم خوش آوا، با معنی زیبا برای دخترانه است که ریشه پارسی و کردی دارد.

اسم سوما
معنی سوما Souma name

همه چیز درباره اسم سوما

در ادامه درباره اسم سوما بیشتر بخوانید:

بیشتر بخوانید

اسم سویل

معنی اسم سویل

سویل

معنی، ریشه و فراوانی (تعداد) اسم سویل Sevil در ثبت احوال ایران

همه چیز درباره اسم سویل

Sevil name
سویل Sevil

در قسمت اسم دختر ایرانی با س (نام های ایرانی) و قسمت اسم دختر ترکی با س در وبسایت نام فارسی و هم چنین اینستاگرام نام فارسی دیده اید، اسم سویل یک اسم دخترانه با ریشه ترکی (آذری) است. اسم سویل آی نیز نامی مشابه با سویل است.

در ادامه توضیحات بیشتر را درباره نام سویل بخوانید:

بیشتر بخوانید

معنی اسم سرشار

معنی اسم سرشار

معنی نام سرشار

معنی و ریشه دقیق اسم سرشار

همانطور که در قسمت اسم پسر با س و همچنین اینستاگرام نام فارسی گفتیم، اسم سرشار اسم فارسی، اسم مشترک پسرانه و دخترانه است. نامی زیبا با بار معنایی مثبت. سرشار یک اسم خوش آوا، یک نام  ۵ حرفی زیبا با معنی زیبا برای پسران و دختران است که ریشه پارسی دارد. در ادامه درباره اسم سرشار بیشتر بخوانید.

سرشار
معنی اسم سرشار

بیشتر بخوانید

Boys' name with S

نام پسر با س

اسم پسر فارسی با حرف س

اسامی پسرانه با س

شامل اسم های زیبای پسرانه فارسی با حرف سین

اسم های پسرانه با س از نام های محبوب برای نامگذاری و انتخاب اسم فرزند هستند. اسامی پسر با حرف سین هم تعداد نسبتا زیادی دارند. در این قسمت اسم های فارسی پسر با س قرار گرفته است. در صفحه بعدی نام های پسرانه ایرانی از حرف س لیست شده اند. نام هایی مثل سینا، سپهر، سامان اسم هایی هستند که در دهه گذشته محبوب تر بودند و فراوانیشان متوسط است. از طرفی نام هایی مثل سام و سامیار در این سالها بسیار محبوب شده اند و فراوانی اسم های این چنینی بالا رفته است. برای دریافت نام های با فراوانی کمتر می توانید با مشاور اسم ما تماس بگیرید.

Boy name with S
اسم پسر با س

اسم فارسی پسر با س

لیست کامل نام پسرانه با حرف سین به همراه معنی دقیق:

ردیف نام فارسی  معنی اسم
۱ ساتیار اسم یکی از سرداران داریوش
۲ سارنگ نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی (گوشه ای در آواز ابوعطا). هم چنین سارنگ نام پرنده‌ای کوچک به رنگ سیاه هم هست، معادل سار، ساری؛ بد نیست بدانید که “سارنگی” نیز نام سازی مثل کمانچه هست.
۳ سارین اسم روستایی است که در نزدیکی رفسنجان واقع شده است.
۴ ساسان تنها و گوشه نشین، درویش، اسم جد اردشیر مؤسس سلسله ساسانیان و هم چنین نام چندتن از شخصیت های شاهنامه
۵ سالار بزرگ، حاکم، شاه، مهتر، سردار سپاه، فرمانده سپاه
۶ سام آتش، اسم پهلوان ایرانی پسر نریمان و پدر زال و جهان پهلوان شاهنامه در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی.
۷ سام (سنسکریت، فارسی) داستان خوشایند، حدیث خوش.
۸ سامان سرزمین، ناحیه، ترتیب و روش کاری، نظام، آرام و قرار، صبر، اسم مؤسس سلسله سامانیان.
۹ سامیا نام ماه یازدهم از سال ایرانیان (بهمن) در زمان هخامنشیان.
۱۰ سامیار محافظ آتش، کمک کننده به آتش، یار آتش. بررسی تخصصی: اسم سامیار.
۱۱ سامیان نام روستایی در نزدیکی اردبیل.
۱۲ سامین اسم روستایی در نزدیکی همدان. بررسی تخصصی: اسم سامین.
۱۳ ساونگ نام پدر باونگهه در فروردین یشت.
۱۴ ساوه نام چندتن از شخصیت های شاهنامه، اسم دلاور تورانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی، نام منطقه ای در مسیر تهران و استان مرکزی.
۱۵ سباک از شخصیت های شاهنامه، نام فرمانروای جهرم در زمان اردشیر پادشاه ساسانی.
۱۶ سبلان اسم کوهی در آذربایجان. در واقع شکل فارسی سولان (ساوالان) است که نامی ترکی می باشد. سبلان رشته کوه آتشفشانی در شمال غربی ایران، در استان های اردبیل و آذربایجان شرقی است. بلندترین قله اش ۴۸۲۱ متر ارتفاع دارد. دارای چشمه های آب گرم و آب سرد فراوان است؛
۱۷ سپنتا  اسپنتا، اسم پسر به معنی مقدس قابل ستایش. بررسی تخصصی: اسم سپنتا.
۱۸ سپنتامن مخفف سپیتامان، نام خانوادگی زرتشت، نام سرداری ایرانی
۱۹ سپند مظهر پاکی و تقدس. سپند معنی مقدس نیز میدهد. معادل اسپند که در واژه سپندارمذگان (روز عشق ایرانی) نیز هست. اسپند دانه سیاه و خوشبویی که برای دفع چشم زخم در آتش می ریزند.
۲۰ سپندان خردل.
۲۱ سپنسار از شخصیت های شاهنامه، اسم یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی.
۲۲ سپهر آسمان.
۲۳ سپهراد مرکب از سپه (سپاه) + راد (بخشنده، جوانمرد) = جوانمرد سپاه.
۲۴ سپهرار کره آتش، برساخته فرقه آذرکیوان است.
۲۵ سپهرداد نام داماد داریوش پادشاه هخامنشی
۲۶ سپهرم از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی.
۲۷ سدرا  نام درختی در آسمان هفتم بهشت.
۲۸ سدیف  به فتح سین، نام چندتن از صحابه حضرت رسول (ص).
۲۹ سرافراز سرفراز
۳۰ سرخه از شخصیت های شاهنامه، اسم پسر افراسیاب تورانی.
۳۱ سردار فرمانده یک گروه نظامی، پیشوا، رهبر
۳۲ سرکب نام یکی از موسیقیدانان بزرگ در دوران ساسانیان
۳۳ سرکش از شخصیتهای شاهنامه، اسم یکی از موسیقیدانان دربار خسروپرویز پادشاه ساسانی.
۳۴ سروشان نام جد بایزید بسطامی.
۳۵ سریتا نام اولین پزشک ایرانی.
۳۶ سفندارمذ نام یکی از امشاسپندان در دین زرتشتی.
۳۷ سلم از شخصیتهای شاهنامه، نام بزرگترین پسر پیشدادی.
۳۸ سمکنان از شخصیت های شاهنامه، نام دلاور ایرانی در نبرد کیخسرو با افراسیاب.
۳۹ سنباد از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از بزرگان ایرانی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی و از سرداران سپاه بهرام چوبینه.
۴۰ سنجه از شخصیتهای شاهنامه، اسم یکی از دلاوران مازندرانی در سپاه مازندران در زمان کیکاووس پادشاه کیانی، مرکب از سنج (ریشه سنجیدن) + هـ = وسیله سنجش.
۴۱ سورن نام یکی از خاندانهای هفتگانه ممتاز در زمان اشکانیان.
۴۲ سورنا اسم سردار ایرانی در زمان اشکانیان.
۴۳ سورین سورین یعنی توانا، دلیر. بررسی کامل: اسم سورین.
۴۴ سوشا  اسم ایرانی اصیل با ریشه اوستایی، سوشیانت، نجات دهنده، منجی، نام هریک از موعودهای دین زرتشتی که هر هزار سال یکی از آنها ظهور می کند.
۴۵ سوشیان سوشیانت، سوشیانس، نجات دهنده، هر یک از موعدان دین زرتشتی که در آخرالزمان ظهور می کنند.
۴۶ سوفرا از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری اهل شیراز.
۴۷ سوما در گویش مازندران نهر آب. توجه کنید این نام در حال حاضر فقط برای فرزند دختر قابل ثبت در ثبت احوال ایران است. بررسی کاملتر: اسم سوما.
۴۸ سهراب گلگون، شاداب، از شخصیت های شاهنامه: نام پسر رستم پهلوان شاهنامه و تهمینه.
۴۹ سهره  سرخه، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر افراسیاب تورانی.
۵۰ سهند نام کوهی آتشفشانی در آذربایجان اسم زیبای پسرانه
۵۱ سی سیماک نام یکی از سرداران پارسی داریوش هخامنشی.
۵۲ سیامک آن که موهایش سیاه است، از شخصیتهای شاهنامه، اسم پسر کیومرث پادشاه پیشدادی.
۵۳ سیاوخش   سیاوش.
۵۴ سیاوش دارنده اسب سیاه، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر کیکاووس پادشاه ایران و پدر کیخسرو پادشاه کیانی. بررسی کامل: اسم سیاوش
۵۵ سیاووش   سیاوش
۵۶ سیبویه سیب کوچک یا بوی سیب، اسم دانشمند نحوی نامدار در قرن دوم که در شیراز می‌زیسته است.
۵۷ سیتاک نام یکی از سرداران داریوش سوم پادشاه هخامنشی.
۵۸ سیحون از رودهای معروف در شمال ایران قدیم که به دریاچه آرال می ریزد، این رود اکنون در قرقیزستان و قزاقستان جاریست.
۵۹ سیرخ   نام یکی از سرداران سپاه وشمگیر.
۶۰ سیکا   در گویش مازندران اردک.
۶۱ سیمک   از نامهای باستانی ایرانی، به معنی سفید و درخشان.
۶۲ سینا  اسم فارسی – عبری. صفت مشبه از سنبیدن، سوراخ کننده، گشایش دهندهٔ دل، مرد دانشمند، سینه، کوه طور سینا، اسم جد ابن سینا پزشک و دانشمند نامدار ایرانی، نام شبه جزیره ای کوهستانی در شمال شرقی مصر که حضرت موسی (ع) به پیامبری برگزیده شد و الواح دهگانه را خداوند به او نازل کرد. بررسی تخصصی اسم سینا.
۶۳ سینار سنباد، نام یکی از بزرگان ایرانی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی و از سرداران سپاه بهرام چوبینه، از شخصیت های شاهنامه فردوسی.
۶۴ سیناک اسم یکی از بزرگان فارسی در زمان اشک هجدهم پادشاه اشکانی.
www.NameFarsi.com
اسم پسر با س
اسامی پسرانه با س

به نظر شما در لیست اسم پسر با س کدام نام ها زیباتر هستند؟

در قسمت نظرات اسم یا اسم های مورد علاقه خود را با حرف سین بنویسید.

حتما لیست سایر نام های پسرانه با حرف سین که شامل اسم های اوستایی، ترکی، کردی، پهلوی، لری، شمالی و … با س هست را از طریق لینک زیر ببینید.

اسم پسر ایرانی با س

زیباترین اسم های دخترانه با حرف س به نظر شما کدام اسم ها هستند؟
در قسمت نظرات دیدگاه خود را بنویسید.

Girl names with S

اسم دختر با س

نام دختر ایرانی با حرف سین

شامل اسم های زیبای دختر ایرانی با حرف س

اسم دختر ایرانی با س

اسم دخترانه با سین که شامل نام های دخترانه عربی، ترکی، کردی و … با حرف س است. بیشتر این نام ها اسامی مذهبی دختر (عربی) هستند. در مجموع اسم های دختر با س همیشه از نام های محبوب پدر مادر ها برای انتخاب اسم دختر خود بوده و هست. این نام ها از تنوع زیادی برخوردار هستند و بسیاری از اسم های ترکی دختر خیلی محبوب در ایران و حتی بین فارسی زبانان است. اسم هایی مثل سوین، سلین و سلنا نمونه هایی از اسم های ترکی زیبا و بسیار محبوب در ایران هستند.

اسامی دخترانه با س
نام دختر با س اسم به سین
ردیف نام ایرانی ریشه اسم معنی نام
۱ سابرینا آشوری مژده، بشارت، پیام خوش.
۲ ساجده عربی مؤنث ساجد، سجده کننده، عابد.
۳ ساحر عربی سحرکننده، افسونگر، جادوگر.
۴ ساحره عربی = ساحر.
۵ ساحل عربی زمینی که در کنار دریا یا دریاچه واقع شده است.
۶ سارا عبری معنی اسم سارا را ببینید. شاهزاده خانم، نام همسر حضرت ابراهیم (ع) و مادر اسحاق (ع)، از محبوب ترین نام های دنیا.
۷ سارال اسم کردی نام روستایی در نزدیکی سنندج است که امروزه بخش نامیده می شود: سارال.
۸ سارالماز نام ترکی ناپژمردنی، بدون خزان. مشابه اسم سولماز که در ادامه قرار دارد.
۹ سارای اسم ترکی ماه زرد، مرکب از ساره (زرد) + آی (ماه)، ماه شب چهارده. اسم ترکی دخترانه.
۱۰ ساره عبری سارا.
۱۱ ساریسا کردی کوشا.
۱۲ ساطعه عربی مؤنث ساطع.
۱۳ ساعده عربی مؤنث ساعد، کمک کننده، مددکار.
۱۴ ساغر ترکی جام شراب.
۱۵ ساقی عربی آن که شراب در پیاله می ریزد و به دیگری می دهد.
۱۶ سالسا لاتین تند و تیز، نوعی سس و هم چنین رقص اسپانیایی. Salsa.
۱۷ سالمه عربی مؤنث سالم، فاقد بیماری، بدون عیب یا خرابی.
۱۸ سالومه عبری صلح و آرامش، صفا و دوستی، نام خواهر مریم عذرا و خاله حضرت عیسی (ع) و همچنین نام ملکه یهود و دختر هرود فلیپ.
۱۹ سالویا لاتین نام گلی است.
۲۰ سامره اسم عربی مؤنث سامر، نام شهری در عراق که مرقد امام دهم و یازدهم در آن واقع شده است.
۲۱ سامیرا عربی سمیرا، زن بزرگوار، نام عمه شیرین در داستان خسرو و شیرین ترجمه عربی مهین بانو است، نام محلی در نزدیکی مکه، وسیله ای که با آن حجامت می کنند. اگر معادل سمیرا باشد، معنی داستان سرا و قصه گو نیز دارد.
۲۲ سامینه کردی ماهر. سامین نیز اسم پسرانه است.
۲۳ سامیه عربی مؤنث سامی، زن بلند قد، کسی که عازم شکار است.
۲۴ سان آی فارسی، ترکی زیبا و درخشان ماننده ماه نام ایرانی
۲۵ ساناز ترکی نوعی گل، نادر، کمیاب.
۲۶ سانای ترکی مهنام، بلند آوازه و گرامی، بی قرار.
۲۷ سانلی ترکی معروف، نامدار. اسم آدلی نیز در ترکی به همین معناست.
۲۸ ساورینا آشوری امید
۲۹ ساهره عربی مؤنث ساهر، چشمه روان.
۳۰ سایا ترکی، فارسی در ترکی یک رنگ و بی ریا و در فارسی به معنای ساینده است.
۳۱ سایان فارسی، کردی منسوب به سایه، رشته کوهی در آسیای مرکزی، نام روستایی در نزدیکی همدان (روستای سایان)
۳۲ سایره عربی ستاره گردنده، سیاره
۳۳ سایمان ترکی و کردی سایمان در کردی به معنی مانند سایه و در ترکی به معنی “خوان بزرگ محاسب” است. دقت شود که در حال حاضر ثبت احوال اسم سایمان را به عنوان اسم پسر می پذیرد. توضیح بیشتر نام سایمان: سای = سایه + ان (پسوند نسبت)، ۱- منسوب به سایه، مثل سایه؛ ۲- نام رشته کوهی در آسیای مرکزی، بیشتر در سیبری جنوبی که شامل سایان خاوری و سایان باختری است.
۳۴ سبزه قبا فارسی، عربی سبزه (فارسی) + قبا (عربی) پرنده ای به رنگ آبی لاجوردی و دم آبی مایل به سبز
۳۵ ستیا اوستایی، پهلوی جهان هستی دنیا روزگار، بانوی نجیب و بلندمرتبه، لقب حضرت معصومه، کلمه “گیتی” در فارسی معاصر تغییر یافته همین اسم است.
۳۶ ستیلا عربی از القاب حضرت مریم سلام الله علیها و نام دختر امام موسی کاظم.
۳۷ سحر عربی زمان قبل از سپیده دم، صبح.
۳۸ سحرناز فارسی، عربی اسم از تر کیب: سحر (عربی) + ناز (فارسی): سحر (زمان قبل از سپیده دم) + ناز (زیبا).
۳۹ سحرنوش فارسی، عربی سحر (عربی) + نوش (فارسی)، دوستدار سحر و روشنایی، صبوحی کننده.
۴۰ سدا ارمنی نام قهرمان یکی از داستان های ارمنی. اسم دخترونه
۴۱ سدن اسم عربی به فتح سین و کسر دال، پارچه ای که روی کعبه می کشند، خدمتکار کعبه.
۴۲ سدنا فارسی، عربی سجده کننده بر خانه خدا، مرکب از سدن (عربی) به معنای سجده کردن به کعبه + الف فاعلی (فارسی). در برخی از منابع این الف انتهایی به عنوان “الف اسم ساز” ذکر شده است. ضمنا معنی خدمت کردن کعبه نیز برای این اسم آمد. بررسی کاملتر: اسم سدنا.
۴۳ سرور عربی شادمانی، خوشحالی. معادل اسم شادی در فارسی.
۴۴ سروشا فارسی، اوستایی
، پهلوی
سروش + الف تانیث. در اوستا سروش به معنی اطاعت و فرمانبرداری امر خداوند و نام فرشته ای است که مظهر تسلیم و رضا در مقابل اهورا است.
۴۵ سریر عربی تخت پادشاهی، اورنگ. عرش.
۴۶ سعیده عربی مؤنث سعید، مبارک، خوشبخت، خجسته، سعادتمند.
۴۷ سکینه عربی آرامش، آهستگی، نام دختر امام حسین (ع).
۴۸ سلاله عربی فرزند، نسل.
۴۹ سلدا ترکی کوهستان.
۵۰ سلطنت عربی پادشاهی، فرمانروایی.
۵۱ سلما عربی نام زنان عرب. Selma. نام درختی است. در عربی مؤنث سِلم به معنی صلح، آشتی و زنِ صلح طلب است.
۵۲ سلماز ترکی سولماز ( پایین تر معنی اسم سولماز را بخوانید).
۵۳ سلمی عربی = سلما.
۵۴ سلنا ترکی سولنا، خدای ماه، مجازا ماه.
۵۵ سلوی عربی کبوتر بهشتی (بر وزن حلوا)
۵۶ سلیمه عربی مؤنث سلیم، دارای قدرت داوری و تشخیص درست، سالم.
۵۷ سلینا ترکی و یونانی به فتح سین، مرکب از سلین ترکی بعلاوه پسوند نسبت فارسی، خروشان، مانند سیل، نام رودخانه ای در آذربایجان که از قره داغ سرچشمه می گیرد. اسم سلینا Selina با کسر سین نیز یک اسم بین المللی با ریشه یونانی به معنی ماه است و در زبان های اسپانیایی و روسی نیز کاربرد دارد.
۵۸ سما عربی آسمان.
۵۹ سمانه عربی سُمانی بلدرچین.
۶۰ سمر عربی افسانه، داستان، مشهور. اسم های سمیرا و سمیر هم ریشه با این اسم و واژه هستند. اسم اصیل دختر
۶۱ سمیرا نام عربی هم صحبت شبانه. بررسی کاملتر: اسم سمیرا.
۶۲ سمیرا میس آشوری ملکه افسانه ای آشور که به زیبایی و دانایی معروف است و باغ های معلق را همسرش برای او ساخته بوده است. توضیح کاملتر: اسم سمیرامیس.
۶۳ سمین عربی چاق، فربه. در واقع به معنی ارزشمند و عالی معمولاً در مورد سخن و شعر گفته می شود.
۶۴ سمینه عربی مؤنث سمین، چاق، فربه
۶۵ سندس عربی به فتح سین و دال، پارچه ای ابریشمی و لطیف، در قرآن آمده است که لباس ابرار از جنس سندس ساخته شده است.
۶۶ سنیا سنسکریت، هندی آزاده، رها (به ضم سین).
۶۷ سوتیام لری نور چشمانم مرکب از سو به معنای نور و روشنایی و تیام به معنای دو چشم است.
۶۸ سودا ترکی و عربی
معنی اسم سودا در عربی (به مجاز): فکر، خیال، شور و شوق؛ اسم سودا در زبان ترکی عشق، سودا معنی شده است.
۶۹ سوده عربی نام شهری در نزدیکی بغداد.
۷۰ سوره عربی هریک از بخش های صد و چهاردهگانه قرآن که شامل چند آیه است.
۷۱ سوریا آشوری ثریا.
۷۲ سوژا هلندی گیاه سویا.
۷۳ سوفی یونانی حکیم.
۷۴ سوگل ترکی سوگلی.
۷۵ سوگلی ترکی مورد محبت و علاقه بسیار، محبوب.
۷۶ سولاف کردی آبشار کوچک.
۷۷ سولماز ترکی همیشه شاداب. معنی پژمرده نشدنی و گلی که هرگز پژمرده نمی شود نیز برای اسم سولماز (سلماز) آمده است.
۷۸ سولینا فرانسه، ترکی رسمی، محترم، موقر، مقدس، با احترام، با تشریفات.
۷۹ سومینا عربی
۸۰ سونا ترکی مرغ آبزی.
۸۱ سونا ترکی زیبای آب ها.
۸۲ سونای ترکی زیبا روی، ماه شب چهارده، قویی که پرهای سرش سبزرنگ است، تعلق به ماه داشته باشد.
۸۳ سونیا یونانی خرد، عقل.
۸۴ سویل ترکی دوست داشته شده.
۸۵ سویل آی ترکی دوست داشته شده، جذاب مانند ماه.
۸۶ سوین ترکی عشق، علاقه شدید، محبت. اسم ترکی دختر.
۸۷ سوینچ ترکی شادی
۸۸ سها عربی نام کوچکترین ستاره دب اصغر (یا خرس کوچک) که در قدیم چشم پزشکان از آن برای آزمون صحت بینایی استفاده می کردند.
۸۹ سهیلا عربی نرم و ملایم.
۹۰ سی بل اسم فرانسوی نام ربه النوع خاک.
۹۱ سی سام یونانی نام دختر مگابات.
۹۲ سیتا اسم هندی جهان، گیتی.
۹۳ سیلوانا نام ایتالیایی الهه جنگل، دختر جنگلی. علاوه بر این سیلوانا یا سیلوانه نام شهری در بخش سیلوانا شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی است.
۹۴ سیما عربی چهره، صورت.
۹۵ سینره فرانسه گیاهی زینتی با خاصیت دارویی با گلهایی که در اواخر زمستان و اوایل بهار شکوفا می شوند، پامچال فرنگی.
www.NameFarsi.com

Iranian girl name

اسم دختر فارسی با س

شامل اسم های دخترانه با حرف سین که ریشه پارسی (فارسی) دارند.

اسم دخترانه با س
نام دختر ایرانی به س
Girl name with S

نام دختر با س

اسم دختر فارسی با حرف س

شامل اسم های زیبای دخترانه فارسی با حرف س

اسم با س
اسم دختر با س
ردیف نام فارسی  معنی اسم
۱ سابود   هاله، خرمن ماه
۲ ساتراپ  در حال حاضر فقط بعنوان اسم پسر مورد تایید ثبت احوال است. ساتراپ یعنی استاندار، حاکم ایالت‌ (ساتراپی) در ایران باستان، داریوش هخامنشی سرزمین ایران را به ۲۰ منطقه تقسیم کرده و اداره هر ناحیه را به یک ساتراپ داده بود.
۳ ساتی   در مصر باستان نام فرشته نگهبان ارواح بوده است.
۴ ساتیا   از نام های باستانی ایران زمین
۵ ساتین  محبوب و دوست داشتنی.
۶ سارگل  گل زرد
۷ سارنیا  خالص، منزه، پاک، بانوی بی ریا، دختر پاکدامن.
۸ ساریان   نام روستایی در نزدیکی مشهد.
۹ سارینا   = سارنیا به معنی خالص، پاک.
۱۰ سارینه
۱۱ سازک   ساز کوچک.
۱۲ سازین   نام روستایی در نزدیکی زنجان.
۱۳ سالی  بی غم و سرخوش، سالمند و دارای عمر طولانی، نام روستایی حوالی خرم آباد.
۱۴ سام  سام در حال حاضر فقط بعنوان نام پسرانه مورد تایید ثبت احوال است. سام یعنی سوگند، پیمان (“سام” در معنای “داستان خوشایند” نامی است پسرانه) farsi girl names
۱۵ سامه   سوگند، پیمان. سوگند خود اسم دختر و پیمان نام پسرانه است.
۱۶ سامینا   ترکیب سامین + الف (نسبت) یا الف تانیث. بر اساس تعبیری ترکیب سام + “ین” پسوند تشابه + “ا” اسم ساز یا تانیث و در مجموع سامینا یعنی مثب سام (آتش) پاک و مقدس. بررسی کامل اسم سامین را نیز ببینید. تعبیر سوم هم ترکیب “سا” پیشوند مشابهت + “مینا” (نام گل، نام پرنده) = مثل مینا، همانند گل مینا هست که خیلی قابل اتکا نیست.
۱۷ سانوا  دختر خوش سخن، بانویی که شیرین حرف می زند.
۱۸ سانیا   در گویش مازندران سایه روشن جنگل.
۱۹ ساوند   نام روستایی در نزدیکی کرمان.
۲۰ ساویز   خوش خلق، نیکخو.
۲۱ ساویس   گرانمایه و با ارزش.
۲۲ ساوین   سبدی که در آن پنبه می گذارند.
۲۳ سایا  اسم ترکی – فارسی، در ترکی: به معنای یک رنگ و بی ریا و در فارسی: به معنای ساینده است.
۲۴ سایان  اسم فارسی – کردی، منسوب به سایه، رشته کوهی در آسیای مرکزی، هم چنین نام روستایی در نزدیکی همدان.
۲۵ ساینا   سیمرغ، عنقا.
۲۶ ساینه   در گویش مازندران: سایه.
۲۷ سایه   تصویری از کسی یا چیزی که هنگام قرار گرفتن او یا آن در مقابل نور ایجاد می شود، تاریکی ای که به سبب جلوگیری از تابش مستقیم نور در جایی ایجاد می شود، هم چنین به معنی حمایت، پناه.
۲۸ سبا   اسم شهری در یمن که بلقیس ملکه انجا بوده است.
۲۹ سبارو   کبوتر.
۳۰ سبزارنگ   اسم یکی از الحان باربد، سبزرنگ.
۳۱ سبزبهار   نام یکی از الحان قدیم ایرانی.
۳۲ سبزپری   فصل بهار.
۳۳ سبزک   مصغر سبز، پرنده ای سبز رنگ که مانند هدهد بر سرش تاجی دارد، معشوق، شیشه شراب.
۳۴ سبزه   گیاهی که به صورت خودرو در جایی سبز شده است، چمن زار، گندمگون، سبزه وار، آنکه رنگ پوست گندمی دارد.
۳۵ سبزه بهار   سبزه ای که در فصل بهار می روید، بهار سبز و خرم.
۳۶ سبزینه   سبزرنگ، گندمگون
۳۷ سپاکو   نام همسر چوپانی که کوروش را به او سپرده بودند تا بکشد اما او مانع شد و کوروش را مانند فرزند خودش بزرگ کرد.
۳۸ سپیدار   درختی از خانواده بید با برگ های براق اسم فارسی دختر
۳۹ سپیده   روشنی کم رنگ آسمان قبل از طلوع آفتاب.
۴۰ سپیده گل   گل سپید
۴۱ سپینود   از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر شنگل هندی و همسر بهرام گور پادشاه ساسانی.
۴۲ ستاتیرا   استاتیرا، همسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی
۴۳ ستاره   هر یک از اجسام نورانی آسمان که در شب از زمین به صورت نقطه های نورانی دیده می شوند، بخت، اقبال، نام مادر ابوعلی سینا دانشمند نامدار ایرانی.
۴۴ ستاک   شاخه تازه رسته و نازک
۴۵ ستایش   ستودن، تعریف، سپاس و حمد خداوند، تمجید شدن.
۴۶ ستوده   ستایش شده
۴۷ ستی  به کسر سین، سرسخت و محکم، سنی. قطعه ای فولادی و محکم که بر سر نیزه یا داس نصب می شود.
۴۸ سرآویز   آنچه به سر می آویزند.
۴۹ سرایه  به ضم سین، آواز، ترانه.
۵۰ سرخاب  سهراب، از شخصیت های شاهنامه، نام پسر رستم پهلوان شاهنامه و تهمینه، شاداب، گلگون. توجه شود که سهراب نام پسرانه است.
۵۱ سرگل   اولین گل، بهترین از هر چیز.
۵۲ سرمه   ماده ای سیاه رنگ که برای آرایش مژه ها و پلک چشم به کار می رود.
۵۳ سرنا  به ضم سین و سکون ر، نوعی ساز بادی چوبی از خانواده نی که در نقاره خانه ها و روزهای جشن و سرور می نوازند. با اسم سورنا که اسم پسرانه است، متفاوت است.
۵۴ سروآزاد   نام زنی در منظومه ویس و رامین
۵۵ سروبن   درخت سرو، معشوق خوش قد و قامت.
۵۶ سروتن   آن که اندامی زیبا و بلندبالا دارد.
۵۷ سروجهان   نام دختر فتحعلی شاه قاجار.
۵۸ سروگل   مرکب از سرو (درختی همیشه سبز) + گل.
۵۹ سروناز   درختی بلند و زینتی، معشوق خوش قد و قامت.
۶۰ سروین   شبیه سرو، مانند سرو.
۶۱ سریرا   زیبا.
۶۲ سلمه   نام گیاهی است.
۶۳ سمن   رازقی، یاسمن.
۶۴ سمن اندام   سمن پیکر.
۶۵ سمن بر   آن که اندامی سفید و لطیف چون سمن دارد.
۶۶ سمن پیکر   آن که تنی سفید و نرم چون سمن دارد.
۶۷ سمن چهر   سمن چهره
۶۸ سمن چهره   آنکه چهره ای سفید و لطیف چون سمن دارد. نام زیبای دخترانه
۶۹ سمن دیس   مانند سمن، مانند یاسمن
۷۰ سمن رخ  سمن چهره.
۷۱ سمن رو  سمن چهره.
۷۲ سمن سیما   سمن(فارسی) + سیما (عربی)، سمن چهره.
۷۳ سمن گل   گل یاسمن.
۷۴ سمن ناز   مرکب از سمن (یاسمن) + ناز (زیبا).
۷۵ سمنوی   خوشبو، معطر.
۷۶ سنبل   گل خوشه ای بلند، به هم فشرده، و معطر به رنگ های قرمز، آبی، سفید و زرد.
۷۷ سندوس   نام خواهر خشایارشاه پادشاه هخامنشی
۷۸ سودابه   از شخصیت های شاهنامه، نام شاه هاماوران و همسر کیکاووس پادشاه کیانی.
۷۹ سوری   گل سرخ.
۸۰ سوزان   سوزاننده.
۸۱ سوزان  دارای حرارت و گرمای بسیار زیاد ، سرشار از اندوه اشتیاق.
۸۲ سوسا   مرکب از سو (روشنایی، نور) + سا (پسوند شباهت و همانندی) persian girl names
۸۳ سوسن   گلی درشت و خوشه ای به رنگها و شکل های مختلف.
۸۴ سوسنک   از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از زنان شاعر بهرام گور پادشاه ساسانی.
۸۵ سوفیا   سوفیه نام پایتخت بلغارستان
۸۶ سوگند   قسم.
۸۷ سومیا   محبوب، دوست داشتنی.
۸۸ سومیتا   لطف و محبت، مهربانی.
۸۹ سهی   صفت سرو، راست، از شخصیت های شاهنامه، نام همسر ایرج پسر فریدون پادشاه پیشدادی. با نام سها (اسم دختر عربی) اشتباه نشود.
۹۰ سهیزاد   مرکب از سهی (صفت سرو، راست) + زاد.
۹۱ سی  سی کام   کامروا.
۹۲ سی گل   سی عدد گل.
۹۳ سیب گل   شکوفه سیب.
۹۴ سیران  سفر، گردش و تفریح.
۹۵ سیرانوش   نام دیگر شیرین همسر خسروپرویز پادشاه ساسانی.
۹۶ سیرنگ   سیمرغ.
۹۷ سیفور   پارچه ابریشمی لطیف و ظریف.
۹۸ سیم تن   آن که بدنی سفید چون نقره دارد ، نام یکی از همسران بهرام گور پادشاه ساسانی.
۹۹ سیمرخ   آن که چهره ای سفید چون نقره دارد. (سیم: نقره).
۱۰۰ سیمیا  بلاغت، فصاحت، علوم ماورائی، همچنین نشان و علامت.
۱۰۱ سیمین   ساخته شده از نقره، نقره ای.
۱۰۲ سیمین تن   سیم تن نام های اصیل فارسی
۱۰۳ سیمینه   سیمین.
۱۰۴ سیندخت   از شخصیت های شاهنامه، نام همسر مهراب کابلی و مادر رودابه.
www.NameFarsi.com

Iranian girl name

اسم دختر ایرانی با س

زیباترین اسم های دخترانه با حرف س به نظر شما کدام اسم ها هستند؟
در قسمت نظرات دیدگاه خود را بنویسید.