زرتشتی از ادیان باستانی بشریت و دین کهن ایرانیان باستان بوده است. بسیاری از واژگان امروز ما برگرفته و یا تغییر یافته از آن دوره و در واقع زبان اوستایی است. ریشه اصیل خیلی از نام های ایرانی نیز در واقع زردشتی (اوستایی) هست و بسیاری از دوستان در این سال ها از ما درخواست اسم های زرتشتی داشتند.
اسامی زرتشتی و اوستایی پسرانه
در ادامه لیستی از نام های پسرانه زرتشتی قرار داده ایم، نام هایی که بی شک از اصیل ترین اسامی پسرانه هستند. البته شاید عبارت “اسامی زرتشتی” ترکیب درستی نباشد و به جای آن بهتر است از “اسم های اوستایی” استفاده کنیم چون زبان زرتشتیان اوستایی هست. اما خب بین بسیاری از دوستان به این شکل جا افتاده است.
زرتشتی (مزدیسنا) نام دین ایرانیان باستان هست و زرتشت نام پیامبر آن، زبان اوستایی زبان ایران باستان و نام کتاب دین زرتشت اوستا هست. زرتشتیان خداوند را اهورامزدا می نامند.
نام های اوستایی پسر
در زیر، برخی از نام ها دارای توضیح بیشتری هستند که می توانید با لمسشان بررسی کامل آن اسم را ببینید. تا جایی که ممکن بود اسامی اوستایی (زردشتی) پسرانه بر اساس حروف شروع شونده تفکیک شدند. ضمنا لیست اسم های زرتشتی دختر را قبلا روی وبسایت نامفارسی قرار داده ایم.
باید اضافه کنیم که تمامی این نام ها مورد تایید ثبت احوال ایران هستند. ضمنا بد نیست بدانید که بسیاری از اسم های اوستایی، از نام های شاهنامه که قبل تر معرفی شدند نیز هستند.
اسم پسر زرتشتی با الف
اردا: معادل آرتا هست به معنی مقدس. فرزند هیستاسب هخامنشی.
ارداک: به معنی درستی و پاکی است.
ارغند: خشمگین.
ارمزد: معادل هرمز هست و اهورامزدا. نام خداوند در زبان اوستایی، نام خدای مزدیسنا.
اروند: تند، تیز، چالاک، دلیر. فر، شکوه، شأن و شوکت.
اسپنداد: معادل سپنداد است و از نام های خاص در عهد باستان، به معنی مقدس آفریده یا آفریدهی (خرد) پاک.
اسپندیار: صورت پارسی نام اسفندیار. به معنی مقدس است.
اسفند: مقدس.
اسفندیار: در شاهنامه نام پسر گشتاسب که به خاطر شستشو در چشمهای رویینتن شده بود، جز چشمهایش که در آن زمان آنها را بسته بود…
اشتاد: راستی و درست.
اشوان: بررسی کامل: اسم اشوان.
اشو: اشوزرتشت به نقل از برخی منابع شکل کاملتر نام زرتشت است. در بررسی اسم اشوان معنی شده است. درباره مورد تایید بودن این اسم در ثبت احوال کمی تردید وجود دارد، برای اطلاعات بیشتر با ما در اینستاگرام تماس بگیرید.
اوستا: نام کتاب زرتشتیان.
اسم پسر زرتشتی با آ
آبان: در آیین زرتشتی نام فرشته موکل آب و تدبیر امور مسائل آبان ماه.
آتریداد: یه به اوستایی آتریدات یعنی داده آتشین (آتش)؛ در بعضی از منابع نام یکی از بزرگان هخامنشی بوده است.
آراد: در زرتشتی نام فرشته موکل بر دین و تدبیر امور و مصالحی که به روز آراد متعلق است.
آتبین: شکل دیگر اسم آبتین که در بین ایرانیان امروزی بیشتر رایج است.
آرتا: پک و مقدس.
آرش: در اوستای به معنی درخشنده.
آریاز: به معنی رهنما، رهبر است. نام بزرگی پارسی در زمان هخامنشیان.
اسم پسر زرتشتی با ب
باراد: نیرومند، جوانمرد؛ این نام او کتیبه زردشت نوشته شده است.
بامشاد: شکوهمند، شاد. نام نوازندهای بزرگ در عهد ساسانیان. که به لطف مهران مدیری و نویسنده های برنامه هایش، این اسم به طور کامل تخریب شد، مقاله تاثیر رسانه ها بر انتخاب اسم را ببینید.
برزان: در اوستایی به معنی جایگاه بلند (بلندی کوه) است.
برزو: (اوستایی) تنومند، بلند پایه؛ نام پسر سهراب پسر رستم زال در روایات ملی؛ ۲) نام آتشکده عهد ساسانی در استان مرکزی.
بستور: این نام در اوستا «بَستَوَری» یا «بَستَوَئیری» به معنی «جوشن بسته» (زره بسته یا به قولی به معنی آماده نبرد) آمده است؛ در داستانهای ایرانی پسر زریر (برادر گشتاسپ) است که در نبرد با سپاه ارجاسپ فرماندهی پشت سپاه ایران را داشت. وقتی پدرش در جنگ با تورانیان کشته شد، نوجوانی کم سن و سال بود. او به میدان جنگ رفت و انتقام خون پدر را گرفت. در شاهنامه و یادگار زریران داستان دلاوریهایش آمده است.
بهرام: از اسامی اصیل ایرانی، در آیین زرتشتی پاسدار پیروزی و عهد و پیمان است.
بهمن: نیک اندیش، نیک نهاد.
اسم پسر زرتشتی با پ
پشوتن: در اوستایی، pesho tanu به معنی محکوم تن. در شاهنامه نام پسر گشتاسب و از یاران سوشیانت در روز رستاخیز، بر اساس روایت های زرتشتی. زرتشت از اهورامزدا برایش عمر جاودانی خواست. معنی پشوتن فداکار هست و از نام های شاهنامه ای پسر محسوب می شود، مثل بهرام و خیلی از دیگر نام های این لیست.
اسم پسر اوستایی با ج
جاماسب: (در اوستایی با تلفظ: jāmāspa). جاماسب به معنای دارای اسب درخشان است. نام برادر قباد شاهنشاه ساسانی و فرزند فیروز (پیروز). [جاماسب در ادبیات ایران و عرب به لقب فرزانه و حکیم خوانده شد و پیش گوییهایی به او نسبت دادهاند که ذکر آنها در رسالهی پهلوی «یادگار زریران»، «گشتاسب نامهی دقیقی» و «جاماسب نامه» آمده است. (به نقل از حاشیه برهان به اهتمام دکتر معین ص۱۵۵)
اسم پسر زرتشتی با د
دینبه: Dinbeh: در قدیم دین زرتشتی را می گفتند و به مجاز زرتشتیان را.
اسم پسر زرتشتی با ز
زامیاد: در آیین زرتشتی فرشتهای که مصالح و تدبیر امور روز زامیاد (۲۸ از هر ماه شمسی) به او تعلق دارد؛ زامیاد به معنی زمین است.
زرتشت یا زردشت: نام پیغمبر زرتشتیان.
زریر: به معنی زرینبر و زرین جوشن.
اسم پسر زرتشتی با س
ساتیار: از نامهای زرتشتی که گونه دیگر آن به نظر میرسد سادیار باشد. ساتیار نام یکی از سرداران داریوش بوده است.
سام: در اوستایی به معنی سیاه است. سام نام خانوادهای ایرانی بوده است. علاوه بر این سام در ایران باستان معادل آتش بوده است.
سپنتا: پاک و مقدس.
سپنتام: سپید و پاک؛ سپنتام نام جد هشتم زرتشت. به نظر می رسد صورت دیگری از اسم سپنتا هست.
سپنداد: به معنی مقدس آفریده شده یا آفریده (خرد) پاک.
سلم: در شاهنامه شاهزادهی پیشدادی، پسر بزرگ فریدون، که پدر پادشاهی روم را به او داد. او با همدستی برادر دیگرش تور، برادر کوچکشان ایرج را کشت.
سوشیان یا سوشیانت: به معنی نجات دهنده است. نام منجی موعود در دین زرتشتی.
اسم پسر زرتشتی با ش
شالیار: که اسم کردی پسرانه نیز هست. نام پیری در اورامان از مغان زردشتی موسوم به پیر شهریار که به زبان کردی او را پیر شالیار خوانده اند.
شیذر: (= شیذیر)؛ یکی از نامهای خدا؛ [ظاهراً مصحف و مخفف (هوشیدر) نخستین موعود زرتشتیان است].
اسم پسر زرتشتی با ف
فرهام: نیک اندیش. بررسی کامل: اسم فرهام.
فروهر: در دین زرتشت، صورت غیر مادی هر یک از مخلوقات که برای محافظت از آسمان فرود میآید. فروهر به معنی – نگهداری کردن و پناه بخشیدن است.
اسم پسر اوستایی با ک
کیانوش: به معنی بزرگ جاویدان است.
اسم پسر اوستایی با گ
گرشا: پادشاه کوه. بررسی کامل: اسم گرشا.
اسم پسر زرتشتی با ل
لهراسب: در اوستایی به معنی صاحب اسب تندرو. صفتی برای خورشید.
اسم پسر زرتشتی با م
مزدا: (اوستایی) ۱- به معنی دانا ؛ ۲- (در ادیان) در آیین زرتشتی به خدا اطلاق میگردد، اهورامزدا.
مزدک یا مژدک: نام پسر بامداد است که گویند از استخر فارس بود و آیین “دریست دین”، را که قبلا توسط زردشت بونده (بوندس) پسر خرگان پی افکنده شده بود رواج داد، و در زمان پادشاهی قباد (حدود ۴۹۰ میلادی) دعوت خود را اظهار کرد و توانست او را به پذیرش آیین خود وادارد. بعدها اشراف و درباریان به سرکردگی انوشیروان، قباد را به ترک هواداری از مزدک واداشتند و مزدک را با بسیاری از پیروانش کشتند.
مزدیسنا: دین پیامبر ایران اشوزرتشت اسپنتمان موسوم است به مزدیسنا. در این واژه و اسم، نام یسنا که البته اسم دخترانه اوستایی است نیز به چشم می خورد.
اسم پسر زرتشتی با ن
نرسی: (در اوستا و پارسی میانه) فرشته و ایزدی است نظیر جبرئیل حامل وحی و او پیک اهورا مزدا است؛ نِرسی نام شاه ایران [۲۹۲-۳۰۲ میلادی] از سلسلهی ساسانی بوده است که امپراتور روم را شکست داد. به سود پسرش هرمز دوم از سلطنت کناره گرفت و در سال ۳۰۳ میلادی در گذشت. بررسی کامل تر: اسم نرسی.
نریمان: به معنی نر منش، مرد سرشت و دلیر و پهلوان. بررسی کامل تر: اسم نریمان.
اسم پسر زرتشتی با و
ورجاوند: معادل ارجمند در فارسی امروزی است. بلند پایه و برازنده.
وندیداد: به معنی قانون ضد (علیه) دیو. بخشی از اوستا شامل ۲۲ فصل، که بیشتر دربارهی حلال و حرام در آیین زرتشت است.
اسم پسر زرتشتی با ه
هرمز: همان اهورامزدا است. نام خداوند زرتشتیان. در نجوم نیز نام دیگر سیاره مشتری است و در واقع از اسم های ایرانی در منظومه شمسی محسوب می شود.
هیربد: به معنی آموزگار، معلم؛ و در برخی منابع به معنی شاگرد، آموزنده است. هیربد در آیین زرتشتیان رئیس آتشکده و همچنین پیشوای دینی در دین زرتشتی است. هم چنین نام دانایی پاکدل که کلیددار سراپرده کاووس بوده است.
هیرمند: در اوستایی دارای پل و دارنده سد و بند؛ معادل هِلمند رودی در جنوب افغانستان به طول ۱۴۰۰ کیلومتر، که از کوه های نزدیک بامیان سرچشمه میگیرد و به دریاچهی هامون در سیستان میریزد.
انتخاب شما کدام است هست؟
ضمنا اگر اسم یا اسم هایی با ریشه اوستایی سراغ دارید که در لیست بالا نیامده، در قسمت نظرات بنویسید تا در اولین فرصت به این لیست اضافه شود.
خوشنام باشید | نامفارسی: مرجع تخصصی نام ها | از سال ۱۳۸۸
سپاس، عالیه سایتتون
۰۹۱۰۰۳۳۸۳۴۳
اسمم زردتشتی نیست و عربیه اما شماره دادم بیا رو خط میس بندازم با پژو پرشیا میام دنبالت بریم بزرگراه دور دور عشق و حال
راستا : نام پسرانه
به معنای نگهدارنده ی اوستا
پاینده باد زرتشت تا ابد نامت ب نیکی در یا ها.
ویر
خوب نیستن اسمها. اسم پسر که که دیانا و امین بخوره چی دارید؟
کاملا اشتباه هست من اسمم سامیار هست سامیار یعنی محافظ اتش زرتشتی است
اسم سوشیان قشنگه
اهورا اسم گل پسرم
ایوب هستم. وطن پرست وپادشاهی خواه. پادشاهی رضا شاه دوم. پهلوی سوم
مرگ بر قشر جیره خور ایران. مرگ حکومت جمهوری اسلامی اخوندیسم.. مرگ بر مجاهدین خلق. چپی. مارکسیس اسلامی. اخوندیسم. مشروط چی. توده ای
با حرف زدن چیزی عوض نمیشه
درود بر کورش بانو ماندانا اشو زرتشت پروشسف
اسمهای ایرانی اصیل مثل فرزاد، فرهاد، نیما، کوروش، کیاوش، بهراد، بهداد