اسم هونام

معنی اسم هونام

هونام

معنی، ریشه و فراوانی تعداد اسم هونام در ثبت احوال ایران

همه چیز درباره اسم هونام

هونام یک نام اصیل ایرانی هست. نامی خوش آوا با معنی زیبا و با فراوانی کم که ریشه پارسی دارد. “هو” در فارسی و اوستایی به معنی خوب و نیک است و در ترکیب خیلی از واژگان و نام های زیبای ایرانی به چشم می خورد. برای مثال در اسم های هومن، هوراد، هوتن و هونیا.

معنی هونام

معنی اسم هونام چیست؟ Hounam name meaning

هونام یعنی نیک نام، خوش نام. از ترکیب “هو” + نام ساخته شده است. از نظر معنا مشابه اسم های نامدار و نامی هست که هر دو از اسامی پسرانه نیز هستند.

ریشه اسم هونام

ریشه نام هونام فارسی است و هونام در دسته نام های اصیل ایرانی قرار می گیرد.

معنی اسم هونام
معنی و ریشه اسم هونام

❤️ در ادامه بررسی کامل اسم هونام را خواهید دید.

بیشتر بخوانید

اسم گرشاسب

اسم گرشاسب

گرشاسب

معنی، ریشه و فراوانی تعداد اسم گرشاسب در ثبت احوال ایران

همه چیز درباره اسم گرشاسب

گرشاسب از جمله اسم های پسرانه شاهنامه است، نام جد رستم و همچنین نام آخرین پادشاه پیشدادیان (نخستین سلسلهٔ پادشاهان در شاهنامه و اساطیر ایرانیان) بوده است. برخی معتقدند که اسم گرشا صورت مخفف این نام هست که در منبع موثقی این چنین نیامده است. اگر گرشا معادل گرشاه (گلشاه) باشد معادل نام کیومرث هست و نه گرشاسب.

معنی اسم گرشاسب

Garshasb name meaning

گرشاسب بر اساس لغت نامه دهخدا معادل گوشاسب ذکر شده است. زمانی که به معنی گوشاسب در این فرهنگ لغت مراجعه می کنیم، معنی زیر را می بینیم:

گوشاسب: (اِ) به معنی خواب دیدن باشد که عربان رؤیا گویند. (برهان) (شعوری ج ۲ ص ۳۱۵). خواب دیدن. (لغت فرس). بوشاسپ. کوشاسب. (برهان): شنیدم که خسرو به گوشاسپ دید چنان کآتشی شد به دورش پدید.

اما در برخی منابع دیگر همچون سازمان ثبت احوال، گرشاسب معنی شده: دارنده اسب لاغر.

ریشه اسم گرشاسب

ریشه گرشاسب فارسی است. اما زمانی که این نام را دقیق تر بررسی می کنیم، ریشه اوستایی برای این نام ریشه دقیق تری خواهد بود. ادامه را ببینید.

تاریخچه اسم گرشاسب

یکی از اصیل ترین نام های ایرانی است که ریشه در تاریخ ایران زمین دارد. نام جد رستم اسطوره ادبیات و فرهنگ ایرانی و آخرین پادشاه پیشدادیان بوده است. حکیم اسدی طوسی فتوحات او را منظوم نموده و به گرشاسب نامه موسوم است. “اما بنا کردن سیستان به دست گرشاسب بن اثرت بن شهربن کورنگ بن بیداسب بن توربن جمشیدالملک…” (تاریخ سیستان ص ۲).

نام گرشاسب جهان پهلوان در اوستا (کتاب مقدس ایرانیان باستان) بارها یاد شده و او در کتاب مقدس مزدیسنا به منزلهٔ رستم در شاهنامه یا هرقل یونانیان است. پس شاید بر این اساس بهتر باشد بگوییم که گرشاسب ریشه اوستایی دارد و یک اسم اوستایی پسرانه است.

گرشاسپ نامه

منظومه‌ای حماسی است سرودهٔ اسدی طوسی در سدهٔ پنجم هجری قمری است. گرشاسپ نامه، به دلاوری‌های گرشاسپ، پهلوان سیستانی (نیای بزرگ رستم) می‌پردازد که نامش با پهلوان ایران باستان گرشاسب پسر تریتا از تبار سام یکی است، گرچه جدا از یکسان بودن این نام و اینکه اسدی وی را اژدهاکش شناسانده‌است همانندی دیگری میان اثر اسدی و دیگر نوشته‌های اوستایی و پهلوی پیدا نمی‌شود.

معنی اسم گرشاسب
معنی و ریشه اسم گرشاسب

اسم گرشاسب در ثبت احوال ایران

معنی اسم گرشاسب در ثبت احوال ایران

گرشاسب = کرشاسپ و گرشاشپ ۱- به معنی دارنده‌ی اسب لاغر؛ ۲- اَعلام ۱) (در شاهنامه) از پهلوانان ایرانی سپاه منوچهر در جنگ با سلم و تور و خزانه دار منوچهر. گرشاسبنامه سرگذشت اوست. ۲) آخرین شاه از سلسله‌ی پیشدادیان و پسر زو که نه سال پادشاهی کرد.

فراوانی اسم گرشاسب در ثبت احوال ایران

تعداد اسم گرشاسب ۳۹۱ نفر در ثبت احوال آمده است. این آمار از سال ۹۶ به روز نشده است، اما گرشاسب از نام های با فراوانی کم در ایران است.

اسم گرشاسب در لغت نامه دهخدا

  1. [ گِ ] (اِ) احتلام. (ناظم الاطباء). و آن مصحف گوشاسب (بوشاسپ) است. رجوع به گوشاسب و گوشاسپ و بوشاسب و بوشاسپ شود.
  2. گرشاسب [ گَ ] (اِخ) نام یکی از اجداد رستم زال است و او پسر اترد باشد که از نبائر جمشید است. (جهانگیری) (برهان). معاصر فریدون بود. ترکستان و خطا را مسخر کرده.
  3. گرشاسب [ گَ ] (اِخ) گرشاسپ نام زو پسر طهماسب است. او در حیات پدر در جنگ اسفندیار کشته شد. (جهانگیری) (برهان). نام پسر زوبن طهماسب که بدست افراسیاب کشته شد. صاحب تاریخ پارسی نوشته که مادر او نبیرهٔ بن یامین بن یعقوب بوده است.
  4. [ گَ ] (اِخ) آخرین پادشاه پیشدادیان است. (نخبةالدهر دمشقی) (مفاتیح). در شاهنامه نام برده شده و او پسر زو (زاب) و دهمین پادشاه پیشدادی بوده و نه سال پادشاهی کرد.

اسامی مشابه گرشاسب

اسم های دختر  و پسر که به گرشاسب بیاد

گرشا، لهراسب، راستین، مهراس، طهماسب، گشتاسب، سهراب و آرشا از اسم های پسرانه متناسب با نام گرشاسب هستند. اسم های گیلدا، گلایل، گیسو، رستا، آرشیدا و گلاره نیز از اسامی دخترانه مشابه با نام گرشاسب هستند.

اسم گرشاسب به انگلیسی

طراحی اسم گرشاسب عکس گرشاسب

نوشتن اسم گرشاسب (عکسنوشته و اسمنوشته نام گرشاسب به انگلیسی) برای پروفایل با فونت زیبا.

Garshasb
اسم گرشاسب به انگلیسی

نظرسنجی اسم گرشاسب

اسم گرشاسب قشنگه؟

نظر شما درباره اسم گرشاسب چیست؟ آیا این نام را می پسندید؟ در قسمت نظرات دیدگاه خود را درباره این اسم زیبا بنویسید.

منابع

  1. لغت نامه دهخدا: گوشاسب.
  2. وبلاگ نام فارسی، نوشته دکتر نیکزاد، مقاله ۸۸
  3. ویکی پدیا: پیشدادیان.
  4. لغت نامه دهخدا: گرشاسب.
  5. ویکی پدیا: گرشاسب نامه.
اسم به معنی ایران

اسم های با معنی و مفهوم ایران

اسامی با معنای ایران

نام های دختر و پسر که معنی ایران و ایرانی و آریایی دارند

در میان اسم های ایرانی زیبا، خیلی از نام های دخترانه و پسرانه هستند که دارای معنی و یا مفهوم ايران هستند. شاید بتوان گفت این اسامی، ایرانی ترین نام های موجود هستند. اسم هایی که در خود مفهومی کامل از سرزمین ایران دارند. از نام ایران که خود اسم دختر است گرفته تا اسم هایی چون پارسیا و خیلی اسم های دیگر که در ادامه خواهید دید.

اسم هایی که معنی ایران و آریایی دارند

می توانید روی اسم هایی که هایلایت شدند را لمس نمایید و توضیح و بررسی دقیق و کامل هر کدام (معنی اسم، ریشه، تعداد در ایران، میزان محبوبیت و …) را ببینید.

اسامی دختر با معنی ایران

اسامی پسر با معنی ایران

Aryan names

اسم هایی که اشاره به سرزمین پارس دارند

همانطور که می دانید، سرزمین پارس Persia نامی است که امپراطوری ایران بدان مشهور بوده و نام های زیر دارای این مفهوم هستند:

  • پارسیا: منسوب به پارسی. اسم پسرانه است.
  • پارسین
  • پارسوآ: نام قبایل پارسَ در کتیبه های آشوری.
  • پارسان: منسوب به پارس.
  • پارسانا: شکل دخترانه نام پارسان.
  • پارسه
  • پارسی
  • پارسینا

اکثریت نام های فوق به معنی منسوب به پارس، ایرانی و از قوم پارس می باشند.

توجه شود که اسم هایی چون پارسا، پارسادخت، پارساکیا و پارسامهر که شامل “پارس” هستند، به طور کلی معانی ای غیر از سرزمین برایشان موجود است. مثلا همانطور که می دانید پارسا به معنی پرهیزکار است. البته بد نیست اشاره کنیم که در فرهنگ رشیدی آمده است که: «پارسا مرکب است از پارس که لغتی است در پاس به معنی حفظ و نگهبانی و از الف که چون لاحق کلمه شود افاده معنی فاعلیت کند و معنی ترکیبی [ آن ] حافظ و نگهبان [ است ] چه پارسا پاسدار نفس خود باشد؟»

معنی واژه پارس

پارس شکل پارسی واژه فارس است. شاید بهتر باشد از واژه “فارسی” استفاده نکنیم، صحبتی که خیلی از دوستان از سال ۱۳۸۸ تا به امروز به ما داشتند و گلگی می کردند که چرا نام وبسایت شما نام‌فارسی است و نه نام‌پارسی. و پاسخ ما:

  1. متاسفانه در زبان ثبت دامین و وبسایت، دامنه نام پارسی موجود نبود.
  2. خوب یا بد زبان پارسی در دنیا با عنوان Farsi و Persian شناخته، ثبت و پذیرفته شده است و نه Parsi.

و حالا برسیم به معنی پارس در لغت نامه دهخدا این چنین معنی شده است:

  1. (اِخ) صورتی دیگر از کلمهٔ فارس است. منسوب به قوم پارسَ از قبایل آریائی ایران. و سپس این کلمه بر تمام مملکت ایران اطلاق شده است برای تاریخ پارس رجوع به کلمهٔ فارس شود: چنان بد که در پارس
  2. پارس [ رُ ] (اِخ) جزیره ای از گنگبار سیکلاد بجنوب دِلس و بدانجا مرمرهای سفید و زیبای مشهور بوده است. مولد آرشیلوک. صاحب ۷۷۰۰ تن سکنه و عاصمهٔ آن به همین نام دارای ۲۷۰۰ تن سکنه است.
  3. پارس [ سَ ] (اِخ) نام قوم پارسی. رجوع به فارس شود.
  4. پارس [ سَ ] (اِخ) نام سرزمین پارس. رجوع به فارس و پارس و رجوع به بلادالخاضعین شود.

منابع

  1. وبلاگ نام فارسی، نوشته دکتر نیکزاد، مقاله ۲۰۹
  2. لغت نامه دهخدا: پارس.
اسم فربد

معنی اسم فربد

فربد

معنی، ریشه و فراوانی (تعداد) اسم فربد در ثبت احوال ایران

همه چیز درباره اسم فربد

فربد یک نام اصیل ایرانی هست. یک نام چهار حرفی پسرانه کوتاه، اسمی خوش آوا با معنی زیبا که ریشه پارسی دارد.

فربد
فربد

معنی فربد

معنی اسم فربد چیست؟ Farbod Name Meaning

فربد یعنی باشکوه. از نظر ترکیب واژه “فر” به معنی شکوه و جلال و عظمت است و “بُد” به معنی نگهبان، محافظ و نگهدارنده. پس معنای فربد می شود نگهبان شکوه و جلال، محافظ بزرگی که مجازا معنی فربد می شود: با شکوه. ضمنا اگر فربد صورت دیگری از واژه و اسم فربود باشد، به معنی راست و درست و مجازا درستی و درستکار است. قسمت اسم پسر با ف را ببینید.

ریشه اسم فربد

ریشه نام فربد فارسی است و فربد در دسته نام های اصیل ایرانی قرار می گیرد.

معنی اسم فربد
معنی و ریشه فربد

❤️ در ادامه بررسی کامل اسم فربد را خواهید دید.

بیشتر بخوانید

اسم بارمان

معنی اسم بارمان

بارمان

معنی، ریشه و فراوانی تعداد اسم بارمان در ثبت احوال ایران

همه چیز درباره اسم بارمان

بارمان از جمله اسم های با معنی فوق العاده زیبا، اسم پسرانه ایرانی اصیل با ریشه پارسی و فراوانی بسیار کم در ایران است. اسمی که در کتاب شاهنامه فردوسی نیز آمده و این خود اصالت این نام زیبا را نشان می دهد. در ادامه بررسی کامل این اسم پسر شاهنامه ای را می بینید.

معنی بارمان

معنای اسم بارمان چیست؟ Barman name meaning

بارمان یعنی: شخص محترم و لایق. دارای روح بزرگ.

ریشه اسم بارمان

ریشه نام بارمان فارسی است و یک نام ایرانی اصیل برای پسران است.

تاریخچه اسم بارمان

بارمان نام سردار ایرانی در دوران ماد بوده است. از سرداران و پهلوانان تورانی که نامش در شاهنامه فردوسی نیز آمده است.

معنی اسم بارمان
معنی و ریشه اسم بارمان

❤️ در ادامه بررسی کامل تر اسم بارمان را خواهید دید.

بیشتر بخوانید

اسم پسر زرتشتی

اسم پسر زرتشتی

زرتشتی از ادیان باستانی بشریت و دین کهن ایرانیان باستان بوده است. بسیاری از واژگان امروز ما برگرفته و یا تغییر یافته از آن دوره و در واقع زبان اوستایی است. ریشه اصیل خیلی از نام های ایرانی نیز در واقع زردشتی (اوستایی) هست و بسیاری از دوستان در این سال ها از ما درخواست اسم های زرتشتی داشتند.

اسامی زرتشتی و اوستایی پسرانه

در ادامه لیستی از نام های پسرانه زرتشتی قرار داده ایم، نام هایی که بی شک از اصیل ترین اسامی پسرانه هستند. البته شاید عبارت “اسامی زرتشتی” ترکیب درستی نباشد و به جای آن بهتر است از “اسم های اوستایی” استفاده کنیم چون زبان زرتشتیان اوستایی هست. اما خب بین بسیاری از دوستان به این شکل جا افتاده است.

زرتشتی (مزدیسنا) نام دین ایرانیان باستان هست و زرتشت نام پیامبر آن، زبان اوستایی زبان ایران باستان و نام کتاب دین زرتشت اوستا هست. زرتشتیان خداوند را اهورامزدا می نامند.

نام های اوستایی پسر

در زیر، برخی از نام ها دارای توضیح بیشتری هستند که می توانید با لمسشان بررسی کامل آن اسم را ببینید. تا جایی که ممکن بود اسامی اوستایی (زردشتی) پسرانه بر اساس حروف شروع شونده تفکیک شدند. ضمنا لیست اسم های زرتشتی دختر را قبلا روی وبسایت نام‌فارسی قرار داده ایم.

باید اضافه کنیم که تمامی این نام ها مورد تایید ثبت احوال ایران هستند. ضمنا بد نیست بدانید که بسیاری از اسم های اوستایی، از نام های شاهنامه که قبل تر معرفی شدند نیز هستند.

اسم پسر زرتشتی با الف

اردا: معادل آرتا هست به معنی مقدس. فرزند هیستاسب هخامنشی.

ارداک: به معنی درستی و پاکی است.

ارغند: خشمگین.

ارمزد: معادل هرمز هست و  اهورامزدا. نام خداوند در زبان اوستایی، نام خدای مزدیسنا.

اروند: تند، تیز، چالاک، دلیر. فر، شکوه، شأن و شوکت.

اسپنداد: معادل سپنداد است و از نام های خاص در عهد باستان، به معنی مقدس آفریده یا آفریده‌ی (خرد) پاک.

اسپندیار: صورت پارسی نام اسفندیار. به معنی مقدس است.

اسفند: مقدس.

اسفندیار: در شاهنامه نام پسر گشتاسب که به خاطر شستشو در چشمه‌ای رویین‌تن شده بود، جز چشمهایش که در آن زمان آنها را بسته بود…

اشتاد: راستی و درست.

اشوان: بررسی کامل: اسم اشوان.

اشو: اشوزرتشت به نقل از برخی منابع شکل کاملتر نام زرتشت است. در بررسی اسم اشوان معنی شده است. درباره مورد تایید بودن این اسم در ثبت احوال کمی تردید وجود دارد، برای اطلاعات بیشتر با ما در اینستاگرام تماس بگیرید.

اوستا: نام کتاب زرتشتیان.

اسم پسر زرتشتی با آ

آبان: در آیین زرتشتی نام فرشته‌ موکل آب و تدبیر امور مسائل آبان ماه.

آتریداد: یه به اوستایی آتریدات یعنی داده آتشین (آتش)؛ در بعضی از منابع نام یکی از بزرگان هخامنشی بوده است.

آراد: در زرتشتی نام فرشته‌ موکل بر دین و تدبیر امور و مصالحی که به روز آراد متعلق است.

آتبین: شکل دیگر اسم آبتین که در بین ایرانیان امروزی بیشتر رایج است.

آرتا: پک و مقدس.

آرش: در اوستای به معنی درخشنده.

آریاز: به معنی رهنما، رهبر است. نام بزرگی پارسی در زمان هخامنشیان.

اسم پسر زرتشتی با ب

باراد: نیرومند، جوانمرد؛ این نام او کتیبه‌ زردشت نوشته شده است.

بامشاد: شکوهمند، شاد. نام نوازنده‌ای بزرگ در عهد ساسانیان. که به لطف مهران مدیری و نویسنده های برنامه هایش، این اسم به طور کامل تخریب شد، مقاله تاثیر رسانه ها بر انتخاب اسم را ببینید.

برزان: در اوستایی به معنی جایگاه بلند (بلندی کوه) است.

برزو: (اوستایی) تنومند، بلند پایه؛ نام پسر سهراب پسر رستم زال در روایات ملی؛ ۲) نام آتشکده‌ عهد ساسانی در استان مرکزی.

بستور: این نام در اوستا «بَستَوَری» یا «بَستَوَئیری» به معنی «جوشن بسته» (زره بسته یا به قولی به معنی آماده نبرد) آمده است؛ در داستان‌های ایرانی پسر زریر (برادر گشتاسپ) است که در نبرد با سپاه ارجاسپ فرماندهی پشت سپاه ایران را داشت. وقتی پدرش در جنگ با تورانیان کشته شد، نوجوانی کم سن و سال بود. او به میدان جنگ رفت و انتقام خون پدر را گرفت. در شاهنامه و یادگار زریران داستان دلاوری‌هایش آمده است.

بهرام: از اسامی اصیل ایرانی، در آیین زرتشتی پاسدار پیروزی و عهد و پیمان است.

بهمن: نیک اندیش، نیک نهاد.

اسم های زرتشتی پسرانه
اسامی اوستایی پسرانه

اسم پسر زرتشتی با پ

پادرا

پشوتن: در اوستایی، pesho tanu به معنی محکوم تن. در شاهنامه نام پسر گشتاسب و از یاران سوشیانت در روز رستاخیز، بر اساس روایت های زرتشتی. زرتشت از اهورامزدا برایش عمر جاودانی خواست. معنی پشوتن فداکار هست و از نام های شاهنامه ای پسر محسوب می شود، مثل بهرام و خیلی از دیگر نام های این لیست.

اسم پسر اوستایی با ج

جاماسب: (در اوستایی با تلفظ: jāmāspa). جاماسب به معنای دارای اسب درخشان است. نام برادر قباد شاهنشاه ساسانی و فرزند فیروز (پیروز). [جاماسب در ادبیات ایران و عرب به لقب فرزانه و حکیم خوانده شد و پیش گویی‌هایی به او نسبت داده‌اند که ذکر آنها در رساله‌ی پهلوی «یادگار زریران»، «گشتاسب نامه‌ی دقیقی» و «جاماسب نامه» آمده است. (به نقل از حاشیه‌ برهان به اهتمام دکتر معین ص۱۵۵)

اسم پسر زرتشتی با د

دینبه: Dinbeh: در قدیم دین زرتشتی را می گفتند و به مجاز زرتشتیان را.

اسم پسر زرتشتی با ز

زامیاد: در آیین زرتشتی فرشته‌ای که مصالح و تدبیر امور روز زامیاد (۲۸ از هر ماه شمسی) به او تعلق دارد؛ زامیاد به معنی زمین است.

زرتشت یا زردشت: نام پیغمبر زرتشتیان.

زریر: به معنی زرین‌بر و زرین جوشن.

اسم پسر زرتشتی با س

ساتیار: از نام‌های زرتشتی که گونه‌ دیگر آن به نظر می‌رسد سادیار باشد. ساتیار نام یکی از سرداران داریوش بوده است.

سام: در اوستایی به معنی سیاه است. سام نام خانواده‌ای ایرانی بوده است. علاوه بر این سام در ایران باستان معادل آتش بوده است.

سپنتا: پاک و مقدس.

سپنتام: سپید و پاک؛ سپنتام نام جد هشتم زرتشت. به نظر می رسد صورت دیگری از اسم سپنتا هست.

سپنداد: به معنی مقدس آفریده شده یا آفریده‌ (خرد) پاک.

سلم: در شاهنامه شاهزاده‌ی پیشدادی، پسر بزرگ فریدون، که پدر پادشاهی روم را به او داد. او با همدستی برادر دیگرش تور، برادر کوچکشان ایرج را کشت.

سوشیان یا سوشیانت: به معنی نجات دهنده است. نام منجی موعود در دین زرتشتی.

اسم پسر زرتشتی با ش

شالیار: که اسم کردی پسرانه نیز هست. نام پیری در اورامان از مغان زردشتی موسوم به پیر شهریار که به زبان کردی او را پیر شالیار خوانده اند.

شیذر: (= شیذیر)؛ یکی از نام‌های خدا؛ [ظاهراً مصحف و مخفف (هوشیدر) نخستین موعود زرتشتیان است].

اسم پسر زرتشتی با ف

فرهام: نیک اندیش. بررسی کامل: اسم فرهام.

فروهر: در دین زرتشت، صورت غیر مادی هر یک از مخلوقات که برای محافظت از آسمان فرود می‌آید. فروهر به معنی – نگهداری کردن و پناه بخشیدن است.

اسم پسر اوستایی با ک

کیانوش: به معنی بزرگ جاویدان است.

اسم پسر اوستایی با گ

گرشا: پادشاه کوه. بررسی کامل: اسم گرشا.

اسم پسر زرتشتی با ل

لهراسب: در اوستایی به معنی صاحب اسب تندرو. صفتی برای خورشید.

اسم پسر زرتشتی با م

مزدا: (اوستایی) ۱- به معنی دانا ؛ ۲- (در ادیان) در آیین زرتشتی به خدا اطلاق می‌گردد، اهورامزدا.

مزدک یا مژدک: نام پسر بامداد است که گویند از استخر فارس بود و آیین “دریست دین”، را که قبلا توسط زردشت بونده (بوندس) پسر خرگان پی افکنده شده بود رواج داد، و در زمان پادشاهی قباد (حدود ۴۹۰ میلادی) دعوت خود را اظهار کرد و توانست او را به پذیرش آیین خود وادارد. بعدها اشراف و درباریان به سرکردگی انوشیروان، قباد را به ترک هواداری از مزدک واداشتند و مزدک را با بسیاری از پیروانش کشتند.

مزدیسنا: دین پیامبر ایران اشوزرتشت اسپنتمان موسوم است به مزدیسنا. در این واژه و اسم، نام یسنا که البته اسم دخترانه اوستایی است نیز به چشم می خورد.

اسم پسر زرتشتی با ن

نرسی: (در اوستا و پارسی میانه) فرشته و ایزدی است نظیر جبرئیل حامل وحی و او پیک اهورا مزدا است؛ نِرسی نام شاه ایران [۲۹۲-۳۰۲ میلادی] از سلسله‌ی ساسانی بوده است که امپراتور روم را شکست داد. به سود پسرش هرمز دوم از سلطنت کناره گرفت و در سال ۳۰۳ میلادی در گذشت. بررسی کامل تر: اسم نرسی.

نریمان: به معنی نر منش، مرد سرشت و دلیر و پهلوان. بررسی کامل تر: اسم نریمان.

اسم پسر زرتشتی با و

ورجاوند: معادل ارجمند در فارسی امروزی است. بلند پایه و برازنده.

وندیداد: به معنی قانون ضد (علیه) دیو. بخشی از اوستا شامل ۲۲ فصل، که بیشتر درباره‌ی حلال و حرام در آیین زرتشت است.

اسم پسر زرتشتی با ه

هرمز: همان اهورامزدا است. نام خداوند زرتشتیان. در نجوم نیز نام دیگر سیاره‌ مشتری است و در واقع از اسم های ایرانی در منظومه شمسی محسوب می شود.

هیربد: به معنی آموزگار، معلم؛ و در برخی منابع به معنی شاگرد، آموزنده است. هیربد در آیین زرتشتیان رئیس آتشکده و همچنین پیشوای دینی در دین زرتشتی است.  هم چنین نام دانایی پاکدل که کلیددار سراپرده کاووس بوده است.

هیرمند: در اوستایی دارای پل و دارنده‌ سد و بند؛ معادل هِلمند رودی در جنوب افغانستان به طول ۱۴۰۰ کیلومتر، که از کوه های نزدیک بامیان سرچشمه می‌گیرد و به دریاچه‌ی هامون در سیستان می‌ریزد.

انتخاب شما کدام است هست؟

ضمنا اگر اسم یا اسم هایی با ریشه اوستایی سراغ دارید که در لیست بالا نیامده، در قسمت نظرات بنویسید تا در اولین فرصت به این لیست اضافه شود.

خوشنام باشید | نام‌فارسی: مرجع تخصصی نام ها | از سال ۱۳۸۸

معنی اسم سیاوش

سیاوش

معنی، ریشه، فراوانی و تعداد اسم سیاوش در ثبت احوال ایران

همه چیز درباره اسم سیاوش

سیاوش از جمله اسم های اصیل ایرانی، نامی که ریشه در ادبیات و فرهنگ ایران زمین دارد. از شخصیت های مهم کتاب شاهنامه است و به همین لحاظ از جمله اسم های پسرانه شاهنامه ای.

معنی سیاوش Siavash name meaning

سیاوش یعنی: دارنده اسم سیاه. در آفَرینِ زرتشت (نماز های زرتشتیان)، سیاوَرْشَنْ نمونهٔ یک مردِ زیباست. بر اساس متون پهلوی، او قلعهٔ کَنگ را ساخته است. سیاوَش به صورت سیاوُش هم تلفظ می شود و به شکل های سیاووش یا سیاوَخْش نیز در متون ادبی وجود دارد.

سیاوخش نیز در لغت نامه دهخدا این چنین معنی شده است:

  1. [ وَ ] (اِ) لذت عقلی را گویند. (برهان). از لغات دساتیر است.
  2. [ وَ ] (اِخ) نام پسر کیکاوس.

اولی سیاوخش واژه ای به عنوان اسم است و معنی جالبی دارد (لذت عقلانی). دساتیر نیز نام کتابی باستانی نوشته آذرکیوان از پارسیان هند است. ریشه بسیاری از واژگان به این کتاب ارجاع داده می شود. معنی دوم سياوخش نیز معادل همان سیاوش (اسم خاص) می باشد.

ریشه اسم سیاوش

ریشه نام سیاوش فارسی است و یک نام پارسی اصیل محسوب می شود.

داستان جالب سیاوش و چهارشنبه سوری

سیاوش، از پاک ترین و مظلومترین چهره های شاهنامه است که وقتی نامادریش، سودابه، به او دل بست هرگز به مکر او گرفتار نشد. تا اینکه این جسارت به گوش پدرش کیکاووس رسید و شدیدا سبب خشم او گردید…

سیاوش از پدر خواست تا برای اثبات بیگناهیش، آماده است تا از کوه آتش گذر کند و اگر سالم بیرون آمد، آنرا دلیل بى گناهیش بداند. این آزمون آتش، در آخرین سه شنبه (بهرام شید) سال انجامید و او که بی گناه بود، سرافراز از آن بیرون آمد… به دستور پدر قرار شد که در وسط میدان اصلی شهر، جشنی برگزار شود و سوری به کل مردم دهد که نامش شد چهارشنبه سوری و این روز جشن ملی شناخته شد.

ما نیز واپسین سه شنبه سال را به یاد پاکی و انسانیت جشن می گیریم. چهارشنبه سوری در حقیقت نشانی از پاکی ایرانیان است، جشنی زیبا که فلسفه زیبا و باستانی دارد.

معنی و ریشه اسم سیاوش
عکس معنی اسم سیاوش

❤️ در ادامه بررسی کامل اسم سیاوش را خواهید دید.

بیشتر بخوانید